فرار مغزها از اروپا
فرار مغزها پدیدهای است با ریشههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی. در سالهای اخیر، مبدا و مقصد مغزهایی که در جهان فرار میکنند، تقریبا روشن بوده است: مهاجرت متخصصان و نخبگان از کشورهای توسعهنیافته به کشورهای توسعهیافته در جستوجوی رفاه و زندگی بهتر. اما بهتازگی گزارشهایی منتشر شده که نشان میدهد، این روند آنطور که تصور میشد و دیگر مانند گذشته، ثابت و قابل پیشبینی نیست. آمارها، از فرار مغزها از اروپای توسعه یافته حکایت دارد. در روزهایی که سیاستگذاران اروپایی سخت در تقلای نجات پول واحد و خروج از رکود و بالابردن نرخ کند رشد اقتصادی هستند، متوجه شدهاند که با مشکل جدید و بزرگی رو به رو هستند.
فرار مغزها پدیدهای است با ریشههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی. در سالهای اخیر، مبدا و مقصد مغزهایی که در جهان فرار میکنند، تقریبا روشن بوده است: مهاجرت متخصصان و نخبگان از کشورهای توسعهنیافته به کشورهای توسعهیافته در جستوجوی رفاه و زندگی بهتر. اما بهتازگی گزارشهایی منتشر شده که نشان میدهد، این روند آنطور که تصور میشد و دیگر مانند گذشته، ثابت و قابل پیشبینی نیست. آمارها، از فرار مغزها از اروپای توسعه یافته حکایت دارد. در روزهایی که سیاستگذاران اروپایی سخت در تقلای نجات پول واحد و خروج از رکود و بالابردن نرخ کند رشد اقتصادی هستند، متوجه شدهاند که با مشکل جدید و بزرگی رو به رو هستند. اقتصاد اروپا به دلیل پدیده فرار مغزها، اکنون با فاجعه کمبود مهارت روبهرو شدهاست. باوجود نرخ بالای بیکاری، نزدیک به 27 درصد از پستهای شغلی که هر ساله در اقتصادهای بزرگ اروپا ایجاد میشود، به دلیل کمبود نیروی کار ماهر خالی میماند. تا سال 2020 بخش دیجیتال اقتصاد اروپا به تنهایی 900 هزار نیروی شاغل حرفهای کم دارد. این درحالی است که اقتصاد آلمان به تنهایی با کمبود یک میلیون نیروی کار ماهر علمی مهندسی ، ریاضی و فنی
روبهرو خواهد بود.
بعضی سیاستگذاران به این مشکل معترف هستند و بر ضرورت برنامهریزی برای مقابله با آن تاکید دارند. «آندرولا واسیلیو» کمیسر جوانان و آموزش کمیسیون اروپا اخیرا گفتهاست، کمبود نیروی کار ماهر تهدیدی جدی برای آینده اروپا است و راههایی که تاکنون برای مقابله با این مشکل در پیش گرفته شده، راههای درستی نبوده است. اتحادیه اروپا برای جذب نیروی متخصص و ماهر بازار کار، ابتدا سیاستهای قبول مهاجرانش را تغییر داد و آن را تسهیل کرد، اما اکنون متوجه شده که اشکال کار در بازار کار اروپا، مهاجرت نیروی کار متخصص بومی این قاره یا همان فرار مغزها است.
از زمان شروع به کار یورو، پول واحد اروپا، شمار نیروی کار متخصصی که اروپا را ترک کرده از شمار نیروی کاری که به اروپا مهاجرت کرده بیشتر بودهاست. در سالهای قبل از بحران مالی اخیر، 15 کشوری که عضو یورو هستند، به طور متوسط هر سال 120 هزار نفر از نیروی کار تحصیلکرده و متخصص خود را از دست دادهاند. بخش عمده این نیروی کار مهاجرت کرده جذب بازار کار آمریکا شدهاند. حقوق و دستمزد بالا در آمریکا در کنار دانشگاههای در کلاس جهانی و بوروکراسی که از اروپا کارآمدتر است، موجب جذب این نیروی کار شده است. در سالهای قبل از رکود بزرگ، یعنی از سال 2000 تا 2008 ایتالیا نزدیک به 5/1 میلیون نفر از نیروی کار حرفهای خود را از دست داد که بسیاری از آنها مهارتهای بسیار پیشرفتهای داشتند.
بحران اخیر یورو این روند را تشدید کرد. در سالهای اخیر، اروپا شاهد مهاجرت نیروی کار حرفهای از ایرلند، ایتالیا، یونان، پرتغال و اسپانیا بودهاست. اینها کشورهایی هستند که بیشترین آسیب را از بحران یورو دیدند و نیروی کار و متخصص آنها در جستوجوی زندگی بهتر و فرصتهای شغلی مناسبتر، مهاجرت کردهاند. هر سال ۱۰۰ هزار نیروی کار مهارتدیده پرتغال را ترک میکنند. نکته جالب توجه اینکه، نیروی کار مهارتدیدهای که از اروپا مهاجرت میکند لزوما به آمریکا نمیرود. آفریقا و آمریکای جنوبی از دیگر مقاصد مغزهایی است که از اروپا فرار میکنند. باتوجه به اینکه نظام آموزشی اروپا با بودجه دولتها اداره میشود، این روند مهاجرت مغزها تاثیر بسیار مخربی بر زیرساختهای کشورهای اروپایی میگذارد. هر نیروی کار ماهری که کشورهای اروپایی را ترک میکند درواقع فرصت سرمایهگذاری زیرساختی و آموزشی و تربیت نیروی کار متخصص و ماهر را با خود میبرد.
اتحادیه اروپا برای مقابله با این روند، سال 2011 ایده و ابتکار عمل «کارت آبی» را اجرا کرد که چیزی شبیه کارت سبز اقامتی آمریکا است که به خارجیهایی که برای کار به این کشور میروند داده میشود. اتحادیه اروپا امیدوار بود با این پروژه، 20 میلیون نیروی کار متخصص و ماهر را با تمرکز خاص روی رشتههای مهندسی، استراتژی شرکتی و بیوتکنولوژی، جذب کند، اما نتیجه این پروژه اصلا امیدوارکننده نبود. در سال 2012 و 2013، اتحادیه اروپا در نهایت کمتر از 20 هزار ویزای کاری اعطا کرد.
به نظر نمیرسد که این روند در آینده نزدیک تغییر کند. حتی اگر اقتصاد اروپا بهبود یابد، نیروی کار ماهر اروپا که قصد مهاجرت دارد، نقاط دیگر دنیا را جذابتر میداند و به اروپا برنمیگردد. از سوی دیگر به دلیل قدرت گرفتن احزاب افراطی و ضدمهاجرت در صحنه سیاست اروپا، نیروی کار متخصص جهانی که قصد مهاجرت دارد، اروپا را به عنوان مقصد خود انتخاب نخواهد کرد.
سیاستگذاران اتحادیه اروپا اکنون به فکر اتخاذ سیاستهای تشویقی برای بازگرداندن مغزهای مهاجرت کرده هستند. اعطای امتیازات مالیاتی و امتیاز اشتغال و برخورداری از وام برای راهاندازی کسبوکار، از جمله این سیاستهاست. مهندسان، دانشمندان و کارآفرینان بخش دیجیتال که زیر 40 سال سن دارند، در این سیاستگذاریها در اولویت قرار دارند.
«جانکلود جانکر» رئیس جدید امور اجرایی اتحادیه اروپا که به تازگی به این سمت انتخاب شده، اخیرا در سخنانی در پارلمان اروپا از برنامه ۳۰۰ میلیارد دلاری این اتحادیه برای سرمایهگذاری در رشد اقتصادی و به ویژه اشتغال در این اتحادیه خبر داده است. این طرح او البته با مخالفت آلمان روبهرو است. آلمان با هرگونه هزینه و تزریق بودجه برای تقویت رشد مخالف است، اما جانکر که سابقه نخستوزیری کشور لوکزامبورگ را در کارنامهاش دارد و یک سیاستمدار محافظهکار است، میگوید، اشتغال در کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیاز به سرمایهگذاری جدی دارد و این سرمایهگذاری باید از طرف بخش خصوصی تامین شود.
در نهایت، مقامات و سیاستگذاران اتحادیه اروپا، در تقلای بهبود سریع روند رشد اقتصادی در کشورهای عضو این اتحادیه هستند تا دورنمای روشنی پیش روی مردم و به ویژه نیروی متخصص و نخبه این قاره قرار گیرد تا روند مهاجرت و فرار مغزها و نیروی متخصص، کند شود.
بعضی سیاستگذاران به این مشکل معترف هستند و بر ضرورت برنامهریزی برای مقابله با آن تاکید دارند. «آندرولا واسیلیو» کمیسر جوانان و آموزش کمیسیون اروپا اخیرا گفتهاست، کمبود نیروی کار ماهر تهدیدی جدی برای آینده اروپا است و راههایی که تاکنون برای مقابله با این مشکل در پیش گرفته شده، راههای درستی نبوده است. اتحادیه اروپا برای جذب نیروی متخصص و ماهر بازار کار، ابتدا سیاستهای قبول مهاجرانش را تغییر داد و آن را تسهیل کرد، اما اکنون متوجه شده که اشکال کار در بازار کار اروپا، مهاجرت نیروی کار متخصص بومی این قاره یا همان فرار مغزها است.
از زمان شروع به کار یورو، پول واحد اروپا، شمار نیروی کار متخصصی که اروپا را ترک کرده از شمار نیروی کاری که به اروپا مهاجرت کرده بیشتر بودهاست. در سالهای قبل از بحران مالی اخیر، 15 کشوری که عضو یورو هستند، به طور متوسط هر سال 120 هزار نفر از نیروی کار تحصیلکرده و متخصص خود را از دست دادهاند. بخش عمده این نیروی کار مهاجرت کرده جذب بازار کار آمریکا شدهاند. حقوق و دستمزد بالا در آمریکا در کنار دانشگاههای در کلاس جهانی و بوروکراسی که از اروپا کارآمدتر است، موجب جذب این نیروی کار شده است. در سالهای قبل از رکود بزرگ، یعنی از سال 2000 تا 2008 ایتالیا نزدیک به 5/1 میلیون نفر از نیروی کار حرفهای خود را از دست داد که بسیاری از آنها مهارتهای بسیار پیشرفتهای داشتند.
بحران اخیر یورو این روند را تشدید کرد. در سالهای اخیر، اروپا شاهد مهاجرت نیروی کار حرفهای از ایرلند، ایتالیا، یونان، پرتغال و اسپانیا بودهاست. اینها کشورهایی هستند که بیشترین آسیب را از بحران یورو دیدند و نیروی کار و متخصص آنها در جستوجوی زندگی بهتر و فرصتهای شغلی مناسبتر، مهاجرت کردهاند. هر سال ۱۰۰ هزار نیروی کار مهارتدیده پرتغال را ترک میکنند. نکته جالب توجه اینکه، نیروی کار مهارتدیدهای که از اروپا مهاجرت میکند لزوما به آمریکا نمیرود. آفریقا و آمریکای جنوبی از دیگر مقاصد مغزهایی است که از اروپا فرار میکنند. باتوجه به اینکه نظام آموزشی اروپا با بودجه دولتها اداره میشود، این روند مهاجرت مغزها تاثیر بسیار مخربی بر زیرساختهای کشورهای اروپایی میگذارد. هر نیروی کار ماهری که کشورهای اروپایی را ترک میکند درواقع فرصت سرمایهگذاری زیرساختی و آموزشی و تربیت نیروی کار متخصص و ماهر را با خود میبرد.
اتحادیه اروپا برای مقابله با این روند، سال 2011 ایده و ابتکار عمل «کارت آبی» را اجرا کرد که چیزی شبیه کارت سبز اقامتی آمریکا است که به خارجیهایی که برای کار به این کشور میروند داده میشود. اتحادیه اروپا امیدوار بود با این پروژه، 20 میلیون نیروی کار متخصص و ماهر را با تمرکز خاص روی رشتههای مهندسی، استراتژی شرکتی و بیوتکنولوژی، جذب کند، اما نتیجه این پروژه اصلا امیدوارکننده نبود. در سال 2012 و 2013، اتحادیه اروپا در نهایت کمتر از 20 هزار ویزای کاری اعطا کرد.
به نظر نمیرسد که این روند در آینده نزدیک تغییر کند. حتی اگر اقتصاد اروپا بهبود یابد، نیروی کار ماهر اروپا که قصد مهاجرت دارد، نقاط دیگر دنیا را جذابتر میداند و به اروپا برنمیگردد. از سوی دیگر به دلیل قدرت گرفتن احزاب افراطی و ضدمهاجرت در صحنه سیاست اروپا، نیروی کار متخصص جهانی که قصد مهاجرت دارد، اروپا را به عنوان مقصد خود انتخاب نخواهد کرد.
سیاستگذاران اتحادیه اروپا اکنون به فکر اتخاذ سیاستهای تشویقی برای بازگرداندن مغزهای مهاجرت کرده هستند. اعطای امتیازات مالیاتی و امتیاز اشتغال و برخورداری از وام برای راهاندازی کسبوکار، از جمله این سیاستهاست. مهندسان، دانشمندان و کارآفرینان بخش دیجیتال که زیر 40 سال سن دارند، در این سیاستگذاریها در اولویت قرار دارند.
«جانکلود جانکر» رئیس جدید امور اجرایی اتحادیه اروپا که به تازگی به این سمت انتخاب شده، اخیرا در سخنانی در پارلمان اروپا از برنامه ۳۰۰ میلیارد دلاری این اتحادیه برای سرمایهگذاری در رشد اقتصادی و به ویژه اشتغال در این اتحادیه خبر داده است. این طرح او البته با مخالفت آلمان روبهرو است. آلمان با هرگونه هزینه و تزریق بودجه برای تقویت رشد مخالف است، اما جانکر که سابقه نخستوزیری کشور لوکزامبورگ را در کارنامهاش دارد و یک سیاستمدار محافظهکار است، میگوید، اشتغال در کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیاز به سرمایهگذاری جدی دارد و این سرمایهگذاری باید از طرف بخش خصوصی تامین شود.
در نهایت، مقامات و سیاستگذاران اتحادیه اروپا، در تقلای بهبود سریع روند رشد اقتصادی در کشورهای عضو این اتحادیه هستند تا دورنمای روشنی پیش روی مردم و به ویژه نیروی متخصص و نخبه این قاره قرار گیرد تا روند مهاجرت و فرار مغزها و نیروی متخصص، کند شود.
ارسال نظر