در گفتوگو با سید حسین رسولی، دبیر اجرایی خانه کارگر استان خراسان رضوی:
لزوم درک متقابل نیازها میان کارگر و کارفرما
دنیای اقتصاد، سیدمهرداد امیرکلالی- فعالیت تشکیلات کارگران ایران با عنوان «خانه کارگر» به سال ۱۳۴۶ باز میگردد. درآن سال جمعی از انجمنهای صنفی کارگری سراسر کشور فعالیت خود را درقالب اتحادیهای با این عنوان در شهر تهران آغاز کردند. متعاقب شروع فعالیت این تشکیلات، حزب «ایران نوین» که ازجمله معدود احزاب سیاسی آن روزگار بهشمار میرفت، با انجام مذاکراتی رهبران این تشکیلات کارگری را متقاعد به همکاری باخود نمود و درسال۱۳۴۷ سازمان کارگران حزب ایران نوین راپایهگذاری کرد. خانه کارگر نقش اساسی درجلب حمایت اقشار مختلف جامعه کارگری دارد و این تشکیلات کارگری به تدریج ودرطول زمان به عنوان یگانه تشکل مرکزی کارگران ایران وظیفه پیگیری اهداف و مطالبات جنبش کارگری را در سطوح ملی و بینالمللی عهدهدار شده است.
دنیای اقتصاد، سیدمهرداد امیرکلالی- فعالیت تشکیلات کارگران ایران با عنوان «خانه کارگر» به سال 1346 باز میگردد. درآن سال جمعی از انجمنهای صنفی کارگری سراسر کشور فعالیت خود را درقالب اتحادیهای با این عنوان در شهر تهران آغاز کردند. متعاقب شروع فعالیت این تشکیلات، حزب «ایران نوین» که ازجمله معدود احزاب سیاسی آن روزگار بهشمار میرفت، با انجام مذاکراتی رهبران این تشکیلات کارگری را متقاعد به همکاری باخود نمود و درسال1347 سازمان کارگران حزب ایران نوین راپایهگذاری کرد. خانه کارگر نقش اساسی درجلب حمایت اقشار مختلف جامعه کارگری دارد و این تشکیلات کارگری به تدریج ودرطول زمان به عنوان یگانه تشکل مرکزی کارگران ایران وظیفه پیگیری اهداف و مطالبات جنبش کارگری را در سطوح ملی و بینالمللی عهدهدار شده است. در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، شوراها که نقش مهمی را درهماهنگی انجام اعتصابات گسترده کارگری درمخالفت با رژیم پهلوی داشتند برای سازماندهی فعالیتهای آتی خود اساسنامهای را جهت تجدید سازماندهی درقالب یک تشکیلات فراگیر و سراسری تدوین نمودند. لذا خانه کارگر با توجه به بستر مناسب وروحیه پرشور و نشاط کارگران به سرعت توسعه
پیدا کرده و با فعال کردن انجمنها و شوراهای صنفی درکارگاهها وکارخانجات کشور بهزودی نقشی اساسی وتعیینکننده را در روند مبارزات جنبش کارگری ایران عهدهدار گردید.
این نقش اساسی به گونهای ایفا شد که مطالبات کارگران که دستیابی به آنها ازسوی این تشکیلات تعقیب میشد بزودی درتقابل آشکار با نظریات مخالف درخصوص مباحث مرتبط با حقوق بنیادین نیروی کار قرار گرفت. این تشکیلات بزرگترین و فعالترین سازمان غیردولتی ایرانی از حیث تعداد اعضا ، وسعت وگستردگی مراکز تابعه درسراسر کشور، تنوع و تعدد ارائه خدمات به اعضا و سطح روابط با سازمانهای بینالمللی دولتی وغیردولتی است. مشکلات جامعه کارگری همواره در طول زمان یکی از مسائل مهم تشکلهای حامی حقوق کارگری بوده است، به همین جهت به سراغ سید حسین رسولی، دبیر اجرایی خانه کارگر استان خراسان رضوی رفتیم تا با او در مورد مشکلات پیش روی جامعه بزرگ کارگری در استان و کشور گفتوگو کنیم. او در وهله اول سه موضوع ورود بیرویه کالا، فعالیت کارگران اتباع خارجی بدون مجوز و بیکاری و کمبود شغل را از مشکلات مهم کارگران بیان میکند.
رسولی در ادامه گفتوگو به این نکته اشاره دارد که باید فرهنگ میان کارگر و کارفرما در کشور تقویت شود یعنی این دو یکدیگر را درک کنند و نیازهای هم را رفع کنند. موضوع قراردادهای موقت را جزء آسیبپذیر مسائل کارگری میداند که این قراردادهای موقت باعث میشود کیفیت کار کارگران کاهش پیدا کند که ظاهرا با فشار کارفرمایان بخشنامه لغو قراردادهای موقت که چندی پیش ابلاغ شد در عرض دو روز ملغی میشود. رسولی اذعان دارد که تعداد کمی از واحدهای صنعتی در استان مشکلات کارگران را درک میکنند. وی عملکرد دولت و وزات کار، رفاه و امور اجتماعی را نسبت به دوره گذشته بهتر ارزیابی میکند که همین عملکرد مطلوب باعث شده است که کارگران نسبت به دولت احساس رضایتمندی بیشتری داشته باشند اما معتقد است که در انتصابات این وزارتخانه آنچنان خوب عمل نشده است و این همراهی نکردن بدنه وزارت به فعالیتهای آن لطمه وارد میکند. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
بهنظر شما مشکلات عمده کارگران در سطح استان چه مسائلی است؟
اولین مورد بیکاری و کمبود شغل است. یعنی اگر به اندازه کافی اشتغال در کشور وجود داشته باشد و عرضه و تقاضای کار برابر باشد بسیاری از مسائل حل میشود. هنگامی که عرضه و تقاضا برابر باشد کارگر و کارفرما نرخ تعیین میکنند اما بدلیل بیکاری و رکود صنعت، روز به روز اوضاع و احوال کارگران وخیمتر میشود. مسأله دیگر ورود بیرویه کالا به کشور است، البته ورود کالا به کشور را منع نمیکنیم اما کالایی وارد شود که ضرورت داشته و نیاز کشور باشد. وقتی که اکثریت فارغالتحصیلان کشورمان بیکار هستند این ورود بیرویه کالا عمدتا فرصت شغلی را از نیروی کار کشور میگیرد. جنس چینی وارد کشور میشود و حتی قابل رقابت با تولیدات داخلی نیست و به این صورت فرصتهای شغلی کشور را اِشغال میکنند و کارگران و تحصیلکردگان مملکت بیکار میشوند. مقام معظم رهبری هم فرمودهاند که مردم باید سعی کنند که کالای ایرانی مصرف کنند و طبق همین فرمایش نیز باید از ورود کالای خارجی غیرلازم به کشور جلوگیری شود. مسأله دیگر وجود انبوه کارگران خارجی بدون پروانه کار است که در این جا هم باید عرض کنم که ما مخالف ورود کارگران خارجی با کارت کار نیستیم و در صورت نیاز تبادل کارگر انجام میدهیم. دولت باید اتباع خارجی بدون پروانه را از کشور خارج کند چون کشورمان به نیروی کار داخلی نیاز دارد و این به صلاح نیست که کارگران خارجی بدون مجوز کار کنند و کارگر ایرانی بیکار باشد. دولت و وزارت کشور باید همت کنند و در این موضوع فعالیت موثری انجام دهند. براساس آمار رسمی ارائه شده حدود 10 درصد اتباع غیرمجاز در استانهای خراسان حضور دارند.
به عقیده شما آمار ارائه شده از نرخ بیکاری در سطح استان و کشور، آماری معقول و منطقی است؟
ما یک تعریف از کار و بیکاری داریم و سازمانهای بینالمللی تعریف دیگری دارند بدین معنی که سازمانها ادعا دارند که هر شخصی، یک ساعت در هفته کار کند، شاغل است. این معیار برای شاغل بودن از لحاظ عقلی هم نادرست بنظر میآید چون حتی کسی که طبق ساعات موظف در هفته که ۴۴ ساعت است هم کار کند، حقوقش کفاف خرج و مخارج زندگی را نمیدهد. آمار منتشر شده از نرخ بیکاری که اعلام میکنند ۹ یا ۱۰ و یا هر رقمی دیگری است با توجه به همین یک ساعت کار در هفته است، در صورتی که نرخ بیکاری در کشور بالاتر از این ارقام است. به زعم ما اگر شخصی بر اساس قانون کار، ۴۴ ساعت در هفته کار کند شاغل است بنابراین آمار بیکاری که اعلام میشود آنچنان درست نیست چون اگر در کشور ما آمارهای درست ارائه میشد وضعیت بهتری نسبت به الان داشتیم.
در حال حاضر با توجه به رکود نسبی صنعت ساختوساز در استان و در کل کشور، وضعیت کارگران فعال در این حوزه به چه صورت است؟
رکود نسبی و کمرونقی صنعت ساختوساز تقریبا لطمه بزرگی به کارگران این حوزه کاری و همچنین کارخانجات و اقتصاد کشور وارد کرده است. از این جهت که ساختوساز مسکن عامل دهها فرصت شغلی است. هنگامی که قصد دارند ساختمانی را احداث کنند عده زیادی مشغول به کار میشوند و رکود بازار مسکن و ساختوساز باعث میشود که بیکاری به کارگران کارخانجات آهن و سیمان و... نیز سرایت کند. بهبود وضعیت ساختوساز موجب میشود که قسمت اعظمی از واحدهای کاری مرتبط با ساختوساز فعال شوند.
رابطه میان کارگران و کارفرمایان چگونه است؟
ظاهرا تا آن جایی که بنده اطلاع دارم فشار کارفرمایان باعث شده است که قضیه لغو قراردادهای موقت کأن لم یکن تلقی شود. کارفرما نباید در کارهای دائم قرارداد موقت ببندد چون در این صورت کیفیت کار کاهش پیدا میکند.
کارگری که وضعیت کاریاش مشخص نباشد هیچگونه دلبستگی به کار نخواهد داشت و در نتیجه کالایی که تولید میشود قابلرقابت با کالاهای خارجی نخواهد بود و این موضوع به کارگر و بالاخص به کارفرما لطمه وارد میکند. وقتی کارگر دستمزد و حقوق خوبی نگیرد، بیمه نشود و قرارداد موقتی باشد متوجه این موضوع است که در حقش ظلم میشود و در این بین کیفیت کالا کاهش پیدا میکند. در حقیقت به نوعی با عدمدرایت به خود لطمه وارد میکنیم. البته ناگفته نماند که بعضی کارفرمایان هستند که وضعیت خوبی برای کارگران فراهم میکنند و به آنها آموزش میدهند و حمایت میکنند. بالغ بر 90 درصد کارگران قراردادی هستند و وقتی قراردادی باشند عملا تشکلهای کارگری از بین میرود چون کارگر قراردادی در شورای کار و شورای تشخیص کارگر نمیتواند فعالیت کند و همچنین در مراجع حل اختلاف قدرت لازم را ندارد. کارگر و کارفرما باید مثل یک خانواده باشند یعنی هر دو خود را در سود و زیان شریک بدانند و هر دو یکدیگر را درک کنند تا بتوانند مشتری را جذب کنند و این مسأله در کشور ما به خوبی اجرا نمیشود. کارگر یک نیروی انسانی است و نیروی انسانی مهمتر از ماشینآلات است و جزء عوامل تولید است؛ یعنی کارگر دست رنج خود و کارفرما سرمایه خود را به عرصه وارد کرده است و این دو باید به یکدیگر نزدیکتر شوند. باید فرهنگ رابطه خوب بین کارگر و کارفرما در کشورمان جا بیفتد تا مسائل و مشکلات حل شود که در نهایت وضعیت تولید بهتر میشود.
رابطه میان کارگر و کارفرما در واحدهای صنعتی استان در چه وضعیتی است؟
هر کدام از واحدهای صنعتی که رابطه بهتری با کارگران داشتهاند، توانستهاند روی پای خود بایستند که تعدادی از این واحدها انصافا فرهنگ میان کارگر و کارفرمایی را به خوبی عملی میکنند که البته تعداد کمی هستند.
درخراسان پوشش بیمههای تامین اجتماعی کارگران چه وضعیتی دارد؟
در استان عده زیادی کار میکنند در صورتی که بیمه نیستند و از مجموعه سازمان تامین اجتماعی و حتی کارگر فشاری به کارفرما نیست که کارگران بیمه شوند چون اگر فشار وارد کنند از کار اخراج میشوند. از طرفی وضعیت سرمایههای سازمان تامین اجتماعی آنچنان خوب نیست چون همانطور که در اخبار ملاحظه میکنید در دولت گذشته اختلاسهایی در این زمینه رخ داد. در حال حاضر رئیس سازمان تامین اجتماعی از اهالی خراسان و مرد بسیار شریفی هستند و اگر غیر از ایشان شخصی دیگر را به روی کار میآوردند سازمان تامین اجتماعی ورشکسته میشد. بدهی دولتهای قبل به تامین اجتماعی بسیار دردآور است. دولت اصلاحات مبلغی کمی به تامین اجتماعی بدهکار بود اما در دولت گذشته تبدیل به 90 هزار میلیاردتومان شد که اگر دولت بتواند بخشی از این بدهی مالی را پرداخت کند وضعیت تامین اجتماعی بهتر میشود. در وضعیت فعلی پوشش دفترچههای بیمه بهتر شد و بیمهشدگان توانستند بعضی داروها را با بیمه خریداری کنند و گشایشی ایجاد شد اما در گذشته دفترچه بیمه تامین اجتماعی تبدیل به یک کاغذپاره شده بود. بیمه تامین اجتماعی باید وضعیت پوشش دارویی و پزشکی خود را افزایش دهد و کارگران دنبال این نباشند که بیمه تکمیلی بگیرند چون وقتی کارگری یک سوم حقوق خود را به بیمه اختصاص میدهد شایسته نیست که دوباره پول بیشتری پرداخت کند.
در تمامی دولتها وضعیت کارگران به همین صورت بوده است؟
در دولت گذشته وضعیت به مراتب خیلی بدتر از الان بود و در حال حاضر دولت اعتدال خیلی بهتر عمل میکند و تقریبا میتوان گفت خسارتهایی که پرداخت میکنیم اکثر آن مربوط به دولت گذشته است یعنی بدترین وضعیت ممکن را دردو دولت گذشته داشتیم. بیشترین پول و سرمایه را در دولت گذشته داشتیم اما بدترین زمان برای کشور بود که جای تعجب دارد.
عملکرد مدیران وزارت کار، رفاه و امور اجتماعی را چطور ارزیابی میکنید؟
در مجموع وزارت نسبت به دولت گذشته بهتر عمل کرده است و به عنوان مثال اگر بخواهید وزیر فعلی را با وزیر کار در دولت گذشته مقایسه کنید، متوجه میشوید که وضعیت بهتر شده است و همچنان رئیس دولت فعلی بهتر از رئیس دولت قبلی عمل میکند. در ظرف هشت سال دولت گذشته اجازه راهپیمایی به کارگران داده نمیشد و همین که اجازه راهپیمایی دادند و کارگران توانستند مسائل خود را مطرح کنند یک قدم رو به جلو است و آقای روحانی به آزادی بیان و انتقاد و راهپیمایی معتقد است. تنگناهای مالی وزارت و دولت شدید است با این حال عملکرد وزیر خوب است. از تولید و صنعت آنچنان حمایت نمیشود و بیشتر از ورود کالای بیرویه حمایت میشود که باید مشکل دلالی و واسطهگری حل شود. وزیر کار نیز رنج کشیده و دردآشنا هستند اما بدنه وزارت کار آنچنان تغییری به خود ندیده است. یعنی به جز وزیر و چند معاون بقیه مدیران دولت گذشته هستند که به وزارت ضربه میزنند.
در حال حاضر اعتماد کارگران به وزیر و دولت بیشتر شده است اما در بعضی استانها مدیران ادارات کار، سلیقهای عمل میکنند. انتقادی که به این دولت و بالاخص وزارت کار وارد می شود این است که نتوانست تغییرات انتصابی خوبی ایجاد کند که با خواستههای کارگران همخوانی داشته باشد و در مجموع وضعیت ادارات کار در استان با سیاستهای وزیر آنچنان انطباق ندارد.
این نقش اساسی به گونهای ایفا شد که مطالبات کارگران که دستیابی به آنها ازسوی این تشکیلات تعقیب میشد بزودی درتقابل آشکار با نظریات مخالف درخصوص مباحث مرتبط با حقوق بنیادین نیروی کار قرار گرفت. این تشکیلات بزرگترین و فعالترین سازمان غیردولتی ایرانی از حیث تعداد اعضا ، وسعت وگستردگی مراکز تابعه درسراسر کشور، تنوع و تعدد ارائه خدمات به اعضا و سطح روابط با سازمانهای بینالمللی دولتی وغیردولتی است. مشکلات جامعه کارگری همواره در طول زمان یکی از مسائل مهم تشکلهای حامی حقوق کارگری بوده است، به همین جهت به سراغ سید حسین رسولی، دبیر اجرایی خانه کارگر استان خراسان رضوی رفتیم تا با او در مورد مشکلات پیش روی جامعه بزرگ کارگری در استان و کشور گفتوگو کنیم. او در وهله اول سه موضوع ورود بیرویه کالا، فعالیت کارگران اتباع خارجی بدون مجوز و بیکاری و کمبود شغل را از مشکلات مهم کارگران بیان میکند.
رسولی در ادامه گفتوگو به این نکته اشاره دارد که باید فرهنگ میان کارگر و کارفرما در کشور تقویت شود یعنی این دو یکدیگر را درک کنند و نیازهای هم را رفع کنند. موضوع قراردادهای موقت را جزء آسیبپذیر مسائل کارگری میداند که این قراردادهای موقت باعث میشود کیفیت کار کارگران کاهش پیدا کند که ظاهرا با فشار کارفرمایان بخشنامه لغو قراردادهای موقت که چندی پیش ابلاغ شد در عرض دو روز ملغی میشود. رسولی اذعان دارد که تعداد کمی از واحدهای صنعتی در استان مشکلات کارگران را درک میکنند. وی عملکرد دولت و وزات کار، رفاه و امور اجتماعی را نسبت به دوره گذشته بهتر ارزیابی میکند که همین عملکرد مطلوب باعث شده است که کارگران نسبت به دولت احساس رضایتمندی بیشتری داشته باشند اما معتقد است که در انتصابات این وزارتخانه آنچنان خوب عمل نشده است و این همراهی نکردن بدنه وزارت به فعالیتهای آن لطمه وارد میکند. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
بهنظر شما مشکلات عمده کارگران در سطح استان چه مسائلی است؟
اولین مورد بیکاری و کمبود شغل است. یعنی اگر به اندازه کافی اشتغال در کشور وجود داشته باشد و عرضه و تقاضای کار برابر باشد بسیاری از مسائل حل میشود. هنگامی که عرضه و تقاضا برابر باشد کارگر و کارفرما نرخ تعیین میکنند اما بدلیل بیکاری و رکود صنعت، روز به روز اوضاع و احوال کارگران وخیمتر میشود. مسأله دیگر ورود بیرویه کالا به کشور است، البته ورود کالا به کشور را منع نمیکنیم اما کالایی وارد شود که ضرورت داشته و نیاز کشور باشد. وقتی که اکثریت فارغالتحصیلان کشورمان بیکار هستند این ورود بیرویه کالا عمدتا فرصت شغلی را از نیروی کار کشور میگیرد. جنس چینی وارد کشور میشود و حتی قابل رقابت با تولیدات داخلی نیست و به این صورت فرصتهای شغلی کشور را اِشغال میکنند و کارگران و تحصیلکردگان مملکت بیکار میشوند. مقام معظم رهبری هم فرمودهاند که مردم باید سعی کنند که کالای ایرانی مصرف کنند و طبق همین فرمایش نیز باید از ورود کالای خارجی غیرلازم به کشور جلوگیری شود. مسأله دیگر وجود انبوه کارگران خارجی بدون پروانه کار است که در این جا هم باید عرض کنم که ما مخالف ورود کارگران خارجی با کارت کار نیستیم و در صورت نیاز تبادل کارگر انجام میدهیم. دولت باید اتباع خارجی بدون پروانه را از کشور خارج کند چون کشورمان به نیروی کار داخلی نیاز دارد و این به صلاح نیست که کارگران خارجی بدون مجوز کار کنند و کارگر ایرانی بیکار باشد. دولت و وزارت کشور باید همت کنند و در این موضوع فعالیت موثری انجام دهند. براساس آمار رسمی ارائه شده حدود 10 درصد اتباع غیرمجاز در استانهای خراسان حضور دارند.
به عقیده شما آمار ارائه شده از نرخ بیکاری در سطح استان و کشور، آماری معقول و منطقی است؟
ما یک تعریف از کار و بیکاری داریم و سازمانهای بینالمللی تعریف دیگری دارند بدین معنی که سازمانها ادعا دارند که هر شخصی، یک ساعت در هفته کار کند، شاغل است. این معیار برای شاغل بودن از لحاظ عقلی هم نادرست بنظر میآید چون حتی کسی که طبق ساعات موظف در هفته که ۴۴ ساعت است هم کار کند، حقوقش کفاف خرج و مخارج زندگی را نمیدهد. آمار منتشر شده از نرخ بیکاری که اعلام میکنند ۹ یا ۱۰ و یا هر رقمی دیگری است با توجه به همین یک ساعت کار در هفته است، در صورتی که نرخ بیکاری در کشور بالاتر از این ارقام است. به زعم ما اگر شخصی بر اساس قانون کار، ۴۴ ساعت در هفته کار کند شاغل است بنابراین آمار بیکاری که اعلام میشود آنچنان درست نیست چون اگر در کشور ما آمارهای درست ارائه میشد وضعیت بهتری نسبت به الان داشتیم.
در حال حاضر با توجه به رکود نسبی صنعت ساختوساز در استان و در کل کشور، وضعیت کارگران فعال در این حوزه به چه صورت است؟
رکود نسبی و کمرونقی صنعت ساختوساز تقریبا لطمه بزرگی به کارگران این حوزه کاری و همچنین کارخانجات و اقتصاد کشور وارد کرده است. از این جهت که ساختوساز مسکن عامل دهها فرصت شغلی است. هنگامی که قصد دارند ساختمانی را احداث کنند عده زیادی مشغول به کار میشوند و رکود بازار مسکن و ساختوساز باعث میشود که بیکاری به کارگران کارخانجات آهن و سیمان و... نیز سرایت کند. بهبود وضعیت ساختوساز موجب میشود که قسمت اعظمی از واحدهای کاری مرتبط با ساختوساز فعال شوند.
رابطه میان کارگران و کارفرمایان چگونه است؟
ظاهرا تا آن جایی که بنده اطلاع دارم فشار کارفرمایان باعث شده است که قضیه لغو قراردادهای موقت کأن لم یکن تلقی شود. کارفرما نباید در کارهای دائم قرارداد موقت ببندد چون در این صورت کیفیت کار کاهش پیدا میکند.
کارگری که وضعیت کاریاش مشخص نباشد هیچگونه دلبستگی به کار نخواهد داشت و در نتیجه کالایی که تولید میشود قابلرقابت با کالاهای خارجی نخواهد بود و این موضوع به کارگر و بالاخص به کارفرما لطمه وارد میکند. وقتی کارگر دستمزد و حقوق خوبی نگیرد، بیمه نشود و قرارداد موقتی باشد متوجه این موضوع است که در حقش ظلم میشود و در این بین کیفیت کالا کاهش پیدا میکند. در حقیقت به نوعی با عدمدرایت به خود لطمه وارد میکنیم. البته ناگفته نماند که بعضی کارفرمایان هستند که وضعیت خوبی برای کارگران فراهم میکنند و به آنها آموزش میدهند و حمایت میکنند. بالغ بر 90 درصد کارگران قراردادی هستند و وقتی قراردادی باشند عملا تشکلهای کارگری از بین میرود چون کارگر قراردادی در شورای کار و شورای تشخیص کارگر نمیتواند فعالیت کند و همچنین در مراجع حل اختلاف قدرت لازم را ندارد. کارگر و کارفرما باید مثل یک خانواده باشند یعنی هر دو خود را در سود و زیان شریک بدانند و هر دو یکدیگر را درک کنند تا بتوانند مشتری را جذب کنند و این مسأله در کشور ما به خوبی اجرا نمیشود. کارگر یک نیروی انسانی است و نیروی انسانی مهمتر از ماشینآلات است و جزء عوامل تولید است؛ یعنی کارگر دست رنج خود و کارفرما سرمایه خود را به عرصه وارد کرده است و این دو باید به یکدیگر نزدیکتر شوند. باید فرهنگ رابطه خوب بین کارگر و کارفرما در کشورمان جا بیفتد تا مسائل و مشکلات حل شود که در نهایت وضعیت تولید بهتر میشود.
رابطه میان کارگر و کارفرما در واحدهای صنعتی استان در چه وضعیتی است؟
هر کدام از واحدهای صنعتی که رابطه بهتری با کارگران داشتهاند، توانستهاند روی پای خود بایستند که تعدادی از این واحدها انصافا فرهنگ میان کارگر و کارفرمایی را به خوبی عملی میکنند که البته تعداد کمی هستند.
درخراسان پوشش بیمههای تامین اجتماعی کارگران چه وضعیتی دارد؟
در استان عده زیادی کار میکنند در صورتی که بیمه نیستند و از مجموعه سازمان تامین اجتماعی و حتی کارگر فشاری به کارفرما نیست که کارگران بیمه شوند چون اگر فشار وارد کنند از کار اخراج میشوند. از طرفی وضعیت سرمایههای سازمان تامین اجتماعی آنچنان خوب نیست چون همانطور که در اخبار ملاحظه میکنید در دولت گذشته اختلاسهایی در این زمینه رخ داد. در حال حاضر رئیس سازمان تامین اجتماعی از اهالی خراسان و مرد بسیار شریفی هستند و اگر غیر از ایشان شخصی دیگر را به روی کار میآوردند سازمان تامین اجتماعی ورشکسته میشد. بدهی دولتهای قبل به تامین اجتماعی بسیار دردآور است. دولت اصلاحات مبلغی کمی به تامین اجتماعی بدهکار بود اما در دولت گذشته تبدیل به 90 هزار میلیاردتومان شد که اگر دولت بتواند بخشی از این بدهی مالی را پرداخت کند وضعیت تامین اجتماعی بهتر میشود. در وضعیت فعلی پوشش دفترچههای بیمه بهتر شد و بیمهشدگان توانستند بعضی داروها را با بیمه خریداری کنند و گشایشی ایجاد شد اما در گذشته دفترچه بیمه تامین اجتماعی تبدیل به یک کاغذپاره شده بود. بیمه تامین اجتماعی باید وضعیت پوشش دارویی و پزشکی خود را افزایش دهد و کارگران دنبال این نباشند که بیمه تکمیلی بگیرند چون وقتی کارگری یک سوم حقوق خود را به بیمه اختصاص میدهد شایسته نیست که دوباره پول بیشتری پرداخت کند.
در تمامی دولتها وضعیت کارگران به همین صورت بوده است؟
در دولت گذشته وضعیت به مراتب خیلی بدتر از الان بود و در حال حاضر دولت اعتدال خیلی بهتر عمل میکند و تقریبا میتوان گفت خسارتهایی که پرداخت میکنیم اکثر آن مربوط به دولت گذشته است یعنی بدترین وضعیت ممکن را دردو دولت گذشته داشتیم. بیشترین پول و سرمایه را در دولت گذشته داشتیم اما بدترین زمان برای کشور بود که جای تعجب دارد.
عملکرد مدیران وزارت کار، رفاه و امور اجتماعی را چطور ارزیابی میکنید؟
در مجموع وزارت نسبت به دولت گذشته بهتر عمل کرده است و به عنوان مثال اگر بخواهید وزیر فعلی را با وزیر کار در دولت گذشته مقایسه کنید، متوجه میشوید که وضعیت بهتر شده است و همچنان رئیس دولت فعلی بهتر از رئیس دولت قبلی عمل میکند. در ظرف هشت سال دولت گذشته اجازه راهپیمایی به کارگران داده نمیشد و همین که اجازه راهپیمایی دادند و کارگران توانستند مسائل خود را مطرح کنند یک قدم رو به جلو است و آقای روحانی به آزادی بیان و انتقاد و راهپیمایی معتقد است. تنگناهای مالی وزارت و دولت شدید است با این حال عملکرد وزیر خوب است. از تولید و صنعت آنچنان حمایت نمیشود و بیشتر از ورود کالای بیرویه حمایت میشود که باید مشکل دلالی و واسطهگری حل شود. وزیر کار نیز رنج کشیده و دردآشنا هستند اما بدنه وزارت کار آنچنان تغییری به خود ندیده است. یعنی به جز وزیر و چند معاون بقیه مدیران دولت گذشته هستند که به وزارت ضربه میزنند.
در حال حاضر اعتماد کارگران به وزیر و دولت بیشتر شده است اما در بعضی استانها مدیران ادارات کار، سلیقهای عمل میکنند. انتقادی که به این دولت و بالاخص وزارت کار وارد می شود این است که نتوانست تغییرات انتصابی خوبی ایجاد کند که با خواستههای کارگران همخوانی داشته باشد و در مجموع وضعیت ادارات کار در استان با سیاستهای وزیر آنچنان انطباق ندارد.
ارسال نظر