سفر ظریف بهآمریکای لاتین در فضای پسابرجام
از روابط سیاسی تا مبادلات تجاری
روابط ایران با کشورهای آمریکای لاتین که از سال ۱۹۰۲ با سفر وزیر مختار ایران در واشنگتن به مکزیک انجام شد، تا مقطع کنونی که مجددا روابط با این مجموعه در دستور کار دولت یازدهم قرار گرفته، فراز و فرودهایی به خود دیده است. با پیروزی انقلاب و بحرانی شدن روابط ایران و آمریکا، برخی کشورهای آمریکای لاتین همچون مکزیک و شیلی اقدام به قطع روابط با ایران کردند و برخی دیگر به شکل غیرفعال به کار خود ادامه دادند.
در زمان جنگ تحمیلی، ایران برقراری روابط دوستانه با کشورهای آمریکای لاتین را در دستور کار قرار داد و اقدام به افتتاح سفارتخانههای خود در کشورهای شیلی، اروگوئه، کوبا، نیکاراگوئه و کلمبیا کرد.
روابط ایران با کشورهای آمریکای لاتین که از سال ۱۹۰۲ با سفر وزیر مختار ایران در واشنگتن به مکزیک انجام شد، تا مقطع کنونی که مجددا روابط با این مجموعه در دستور کار دولت یازدهم قرار گرفته، فراز و فرودهایی به خود دیده است. با پیروزی انقلاب و بحرانی شدن روابط ایران و آمریکا، برخی کشورهای آمریکای لاتین همچون مکزیک و شیلی اقدام به قطع روابط با ایران کردند و برخی دیگر به شکل غیرفعال به کار خود ادامه دادند.
در زمان جنگ تحمیلی، ایران برقراری روابط دوستانه با کشورهای آمریکای لاتین را در دستور کار قرار داد و اقدام به افتتاح سفارتخانههای خود در کشورهای شیلی، اروگوئه، کوبا، نیکاراگوئه و کلمبیا کرد. با روی کارآمدن دولت اصلاحات، زمینه برای گسترش روابط سیاسی با این کشورها فراهم شد که اوج آن سفر رئیس دولت اصلاحات به ونزوئلا و کوبا بود. همچنین سفر معاون اول دولت هفتم به کشورهای کلمبیا، ونزوئلا و کوبا و سفرهای هوگو چاوز و فیدل کاسترو و دیگر مقامات سیاسی این کشورها به ایران از جمله این روابط سیاسی بود. تحت تاثیر پایان جنگ سرد در دهه ۹۰ میلادی، گرایش جدیدی در میان کشورهای منطقه ظهور یافت که حاکی از ارائه تعریفی جدید از جایگاه آمریکای لاتین در نظام بینالملل از سوی کشورهای منطقه بود. با قدرت گرفتن حکومتهای چپگرای ضد امپریالیسم و اولویتهای آنان در سیاستهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی که در راستای منافع جمهوری اسلامی ایران نیز قرار داشت، روابط ایران با آمریکای لاتین وارد مرحله جدیدی شد. با روی کار آمدن دولت نهم و در ادامه در دولت دهم، تلاش برای نزدیک شدن به آن دسته از کشورهای آمریکای لاتین که مخالف سیاستهای سلطهگرانه آمریکا در آمریکای جنوبی بودند، افزایش پیدا کرد و روابط با برخی کشورها همچون ونزوئلا به اوج خود رسید. در این میان برخی تحلیلگران معتقد بودند که گرایش های سیاسی فکری دو رئیسجمهور یعنی محمود احمدینژاد و هوگو چاوز در تنظیم و ارتقای این روابط نقش اصلی را داشته است.
در این میان تلاش کشورهای آمریکای لاتین برای خارج شدن از سلطه آمریکا، بیشتر از هر چیز آنها را نیازمند متحدانی میکرد که در این زمینه یعنی ضدیت با آمریکا با آنها همگام بودند. از سوی دیگر، برخی کارشناسان معتقدند که بیتوجهی دولت جورج بوش به این منطقه در دوره دوم ریاستجمهوریاش و توجه بیش از حد به خاورمیانه، افغانستان و عراق، در همگرایی، وحدت و توسعه مناسبات بین کشورهای این منطقه و کشورهای دیگر همچون روسیه، چین و ایران موثر بوده است. در همین زمینه هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت آمریکا با ابراز نگرانی از دستاوردهای ایران و چین در آمریکای مرکزی و جنوبی اعلام کرد که آمریکا الان باید با تلاشهای ایران، چین و روسیه برای نفوذ در این منطقه، مقابله کند. با روی کار آمدن دولت یازدهم در ایران و شعار اعتدال که در ادامه سیاست تنشزدایی بود، تمرکز سیاست خارجی ایران معطوف به حل پرونده هستهای و متعاقب آن ارتقای روابط با مجموعه غرب بهخصوص کشورهای اروپایی و برخی قدرتهای بزرگ جهانی شد. حال با توافق هستهای، زمینه برای بهرهگیری از ظرفیتهای برجام فرا رسیده و بازار آمریکای لاتین زمینه مساعدی برای توجه مجدد دولت یازدهم به این منطقه را فراهم کرده است.
مبادلات تجاری-اقتصادی
نگاه دقیق به فرصتهای سرمایهگذاری و توسعه مناسبات اقتصادی، تجاری و همکاریهای فنی بین ایران و کشورهای این منطقه، میتواند در اهمیت دادن به موضوعات و اولویتبندیها نقش مهمی داشته باشد. برای مثال حجم مبادلات تجاری ایران و آمریکای لاتین از ۹۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۰ به نزدیک ۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ رسید. در واقع دستهای از کارشناسان معتقدند که خدمات فنی و مهندسی ایران در منطقه و افزایش واردات از آن کشورها موجب توسعه روابط همه جانبه اقتصادی طرفین و کاهش اثر تحریمهای آمریکا علیه ایران شد؛ بنابراین ضروری است تا این زمینه را مجددا و در فضای پسابرجام تقویت کرد. ایران با شماری از کشورهای آمریکای لاتین و حوزه کارائیب از قابلیت فعالیتهای مکمل اقتصادی برخوردار است که با برگزاری کمیسیونهای مشترک اقتصادی، میتوان ضمن تعقیب اهداف، تقویت و ارتقای سطح همکاریهای اقتصادی، صنعتی و فنی، فعالیتهای مکمل اقتصادی را نیز تسهیل و از آن بهرهبرداری کرد. در همین چارچوب؛ تشکیل و فعال ساختن اتاقهای بازرگانی دو طرف با هدف درگیر ساختن و توسعه نقش بخش خصوصی یکی دیگر از برنامهها در این زمینه است.
با توجه به اینکه تهران و برخی کشورهای آمریکای لاتین از دارندگان بزرگ ذخایر نفت و گاز هستند، هماهنگی و همکاری آنها با ایران درخصوص تثبیت سقف تولید و قیمت نفت و انتقال دانش فنی در زمینه صنعت نفت و گاز و پتروشیمی ضروری است. همچنین آمریکای لاتین جایگاه مناسبی برای تامین برخی از نیازهای صنعتی و تجاری کشور و فرصت خوبی برای سرمایهگذاری ایرانی بهویژه در زمینه احداث کارخانهها و صنایع متوسط و کوچک و سرمایهگذاری در بخش کشاورزی و زراعی است. در این چارچوب، توسعه مناسبات ایران با برزیل، آرژانتین، مکزیک، پرو و اروگوئه هم جدا از کشورهایی که ظریف به آن سفر کرده، از اهمیت برخوردار است. بنابراین با توجه به اهمیت کوبا و شیلی در این دور از سفر دیپلماتیک ظریف به نسبت دیگر کشورها چون نیکاراگوئه، بولیوی، اکوادور، به مناسبات سیاسی و اقتصادی ایران با این دو کشور پرداخته شده است.
1. روابط ایران و کوبا
1.1. مناسبات سیاسی: روابط رسمی سیاسی ایران و کوبا به پیش از انقلاب بازمیگردد که البته در مقطعی در پایان حکومت پهلوی، به حالت تعلیق درآمد، اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و حمایت کوبا از دکترین سیاست خارجی و آرمانهای انقلاب ایران، روابط سیاسی دو کشور مجددا در ۱۳۵۸ برقرار و ایران در ۱۳۶۱ سفارتش را در هاوانا افتتاح کرد. از آن زمان تاکنون، مواضع مشترک دو کشور در عرصههای مختلف، بهویژه سیاسی و حمایتهای مستمر از یکدیگر، موجب نزدیکی هر چه بیشتر دو دولت به یکدیگر شده است. طی بیش از سه دهه گذشته، سهبار روسایجمهور وقت ایران به کوبا سفر کردند و در مقابل هم خاطره خوبی از سفر تاریخی فیدل کاسترو به تهران در اذهان عمومی و محافل سیاسی کشورمان وجود دارد.
رئیسجمهوری وقت ایران در سال ۱۳۷۹ برای شرکت در چهاردهمین نشست سران عدم تعهد به هاوانا سفر و فیدل کاسترو نیز اردیبهشت ۱۳۸۰ به تهران آمد. محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری سابق نیز دوبار به کوبا سفر کرد، بار اول در سال ۱۳۸۶ برای شرکت در نشست سران عدم تعهد در هاوانا و چهار سال بعد در سال ۱۳۹۰ در چارچوب روابط دوجانبه به این کشور سفر کرد. در این سالها هیاتهایی در سطوح مختلف پارلمانی، سیاسی، اقتصادی، هنری و فرهنگی بین دو کشور مبادله شده که به تحکیم روابط و همکاریها بر پایه احترام و منافع متقابل منجر شده است. رایزنیها بین وزرای خارجه دو کشور در مجامع مختلف از جمله سازمان ملل برقرار بوده است. براساس تفاهمنامه سیاسی بین دو کشور، دیدار معاونان وزرایخارجه هر شش ماه یکبار در دستور کار قرار دارد و در این راستا «روهلیو سییرا» معاون وزیرخارجه کوبا اردیبهشت سال ۱۳۹۲ به تهران سفر کرد و مجید تختروانچی، معاون اروپا و آمریکای وزارتخارجه نیز دیماه ۱۳۹۲ به هاوانا رفت. همچنین باید اشاره کرد که این همکاریها، تنها به روابط دوجانبه محدود نیست و اشتراکنظر و حمایت بسیار خوبی در محافل بینالمللی و بیندولتی، بین نمایندگان ایران و کوبا در جریان بوده و هست.
1.2. مناسبات اقتصادی و تجاری: مناسبات اقتصادی دو کشور نیز در سایه روابط سیاسی، از روند خوبی برخوردار بوده است. در سال ۱۳۹۱ حجم تجارت بین دو کشور به بیش از ۴۵۰ میلیون دلار بالغ شد که ۱۹۱ میلیون دلار آن مربوط به واردات ایران از کوبا و ۲۶۰ میلیون دلار هم مربوط به صادرات به کوبا بوده است. پیشتر و در سال ۹۱ علی چگینی سفیر وقت ایران در هاوانا در گفتوگو با «ایرنا» گفت که بهزودی حجم مبادلات اقتصادی ایران و کوبا از مرز یک میلیارد دلار در سال عبور میکند تا «الگویی موفق از روابط دو کشور انقلابی، استقلالطلب و مبارز با امپریالیسم و نظام سرمایهداری در جهان تجلی یابد.» اما مناسبات اقتصادی در سالهای اخیر، متاثر از عواملی همچون تحریمهای اقتصادی علیه هر دو کشور، کاهش نسبی داشت و با سطح عالی روابط سیاسی دو کشور همخوانی ندارد؛ بنابراین مقامات عالیه دو طرف آمادگی دارند تا با شناسایی ظرفیتهای همکاری اقتصادی، سطح روابط تجاری را هم ارتقا دهند.
طی سالهای ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ کوبا از تامینکنندگان شکر ایران بود. داروسازی و بیوتکنولوژی از مهمترین زمینههای همکاری دو کشور است. در این راستا، از سال ۱۳۷۴ همکاری انستیتو پاستور ایران با طرف کوبایی، برای انتقال فناوری ساخت واکسن به ایران از جمله هپاتیت ب و آموزشهای متخصصان داخلی را آغاز کرد و کماکان این همکاری در جریان است. براساس قرارداد دیگری که در سال ۱۳۷۶ به امضا رسید کوبا دانش فنی ساخت ۳ داروی دیگر را در اختیار ایران قرار داد. در سال ۱۳۸۵ بانک توسعه صادرات ایران، یک خط اعتباری ۲۰۰ میلیون یورویی به کوبا اختصاص داد که تا ۵۰۰ میلیون یورو قابل افزایش بود. همین امر، زمینه خوبی برای همکاریهای اقتصادی و صنعتی بین دو کشور فراهم کرد. از جمله قراردادهای مهم صنعتی بین دو کشور، میتوان به قرارداد ساخت ۵۵۰ واگن مسافری برای کوبا، بازسازی کارخانه یخچالسازی در کوبا و کمک توسعهای ایران برای تامین آب شرب و بازسازی شبکه آبرسانی در چند شهر کوبا اشاره کرد که این پروژه سال جاری با ارسال آخرین محموله قطعات پمپ آب و تجهیزات دیگر مورد نیاز به کوبا، به انجام رسید. احداث کارخانه آرد هاوانا توسط پیمانکاران ایرانی نیز از مهمترین پروژههای همکاری بین دو کشور است که خردادماه گذشته رسما به طرف کوبایی تحویل شد. ایران از سال ۱۳۷۸ تاکنون از شرکتکنندگان ثابت نمایشگاه تجاری بینالمللی هاوانا بوده است. از دیگر توافقات دو طرف میتوان به یادداشت تفاهم همکاریهای رسانهای، توافقنامه همکاری بیمهای، موافقتنامه تشویق و حمایت از سرمایهگذاری متقابل، یادداشت تفاهم همکاری در تاسیسات آبی، همکاریهای بهداشتی و همچنین یادداشت تفاهم کمک توسعهای اشاره کرد.
2. روابط ایران و شیلی
2.1. آغاز دوباره روابط دیپلماتیک: وزیر امور خارجه در شرایطی وارد سانتیاگو پایتخت شیلی میشود که چند ماهی است این کشور در سکوت خبری بعد از ۳۵ سال بار دیگر سفارت خود را در تهران بازگشایی و کاردار موقت به ایران اعزام کرده است. در مهرماه سال گذشته محمد جواد ظریف در حاشیه اجلاس سران سازمان ملل در نیویورک در مقرر این سازمان با همتای شیلیایی خود دیدار و گفتوگو کرد. این دو مقام در مورد بازگشایی سفارت شیلی در تهران و گسترش روابط دو جانبه در زمینههای مختلف از جمله بخش کشاورزی تبادل نظر کردند.
در این ملاقات وزیر امور خارجه شیلی تمایل دولت متبوعش برای اعزام دیپلماتی عالیرتبه به تهران بهعنوان اولین قدم در راستای ارتقای روابط سیاسی شیلی با جمهوری اسلامی ایران به سطح سفیر و بازگشایی سفارت این کشور در تهران اعلام کرد که مورد استقبال همتای ایرانیاش قرار گرفت. پس از این دیدار رایزنی مقدماتی برای این موضوع بین وزارت خارجههای دو کشور انجام شد و شیلی در ماههای پایانی ۹۴ بعد از ۳۵ سال سفارت خود را در تهران بازگشایی کرد و پس از مدتی نیز کاردار موقت جهت انجام ماموریت به تهران اعزام کرد. بر این اساس، در سال ۱۹۷۳(۱۳۵۲) و پس از روی کار آمدن دیکتاتوری پینوشه، وزیر امور خارجه وقت ایران در یادداشتی به سفارت شیلی در تهران خواستار تعطیلی این سفارت و ارتباط دو کشور قطع شد. در سال ۱۳۷۱ پس از اینکه دولت دیکتاتوری پینوشه برکنار شد، با برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در این کشور بار دیگر شاهد استقرار دموکراسی در این کشور آمریکای لاتین بودیم.
در همین راستا دولت جمهوری اسلامی ایران در ۳۰ فروردین ۱۳۷۱ در مصوبهای اجازه برقراری روابط سیاسی بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت شیلی را صادر کرد. در این مصوبه که به امضای حسن حبیبی معاون اول وقت رئیسجمهور رسیده، آمده است: «هیات وزیران بنا به پیشنهاد وزارت خارجه تصویب کرد که این وزارتخانه مجاز است نسبت به برقراری روابط سیاسی بین دو کشور ایران و شیلی اقدام کند.» در همان سال و بهدنبال صدور اعلامیه مشترک دو کشور مبنیبر برقراری مجدد مناسبات دیپلماتیک، سفارت ایران در سانتیاگو افتتاح شد و تا سال ۱۳۷۸ بهصورت یکجانبه فعال بود. در این سال به دلایلی از جمله مسائل مادی، جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت که تعدادی از نمایندگیهای خود در خارج از کشور از جمله سفارتخانه خود در شیلی را تعطیل کند.
دولت شیلی در آن مقطع تلاش کرد ایران را از این تصمیم منصرف کند. در همین راستا وزیر معادن آن کشور به تهران سفر کرد. سرخیو خیمنس به همراه یک هیات تجاری و صنعتی به تهران آمد و پیام کتبی رئیسجمهور کشورش را به رئیس دولت اصلاحات ارائه کرد. با وجود این تلاشها، فعالیت سفارت ایران در شیلی متوقف شد، ولی ایران بعد از مدتی تصمیم به معرفی سفیر ترددی به این کشور کرد که این موضوع با استقبال دولت شیلی مواجه شد و در کمترین فاصله موافقت خود را اعلام کرد. پس از چندین سال در راستای توسعه مناسبات در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی و پارلمانی میان ایران و شیلی و حضور فعالتر در این کشور آمریکای لاتین ایران در سال ۱۳۸۵ بار دیگر تصمیم به اعزام سفیر مقیم و بازگشایی مجدد سفارت بهصورت دائم در این کشور کرد، چنانچه پس از یک دوره وقفه تقریبا هشت ساله، در تاریخ شش تیرماه ۱۳۸۶ سفیر جدید ایران استوارنامه خود را به رئیسجمهور وقت شیلی ارائه داد و رسما فعالیت خود را بهعنوان سفیر مقیم آغاز کرد. در حال حاضر مسوولیت سفارت ایران در این کشور آمریکای لاتین بر عهده ابوالفضل خزاعی است.
بر این اساس، در این مدت شیلی سفیر آکرودیته به ایران معرفی کرده بود، چنانکه در مقطعی سفیر این کشور در سوریه سفیر آکرودیته در تهران بود. در اواخر سال ۷۹ شیلی سفیر خود در سازمان ملل را بهعنوان سفیر جدید آکرودیته در ایران معرفی کرد و بعد از مدتی این مسوولیت را به سفیر خود در هند واگذار کرد. آخرین سفیر آکرودیته شیلی در جمهوری اسلامی کریستین باروس، سفیر این کشور در سازمان ملل است که در آبان ماه ۱۳۹۳ در دیدار با مرتضی سرمدی، قائممقام وزیر امور خارجه رونوشت استوارنامه خود را تقدیم او کرد.
2.2. مناسبات اقتصادی: طبق آنچه در سایت سفارت ایران در شیلی آمده است، شیلی یکی از باثباتترین کشورهای منطقه از لحاظ سیاسی و اقتصادی است. این کشور بهترین زیرساختهای اقتصادی را در سطح منطقه آمریکای لاتین داراست و از میانگین رشد مطلوبی در مقایسه با سایر کشورها برخوردار است. صنایع معدنی، کشاورزی و شیلات شیلی دارای شهرت جهانی بوده و همین امر حضور این کشور را در سازمانهای ذیربط بینالمللی اعتبار خاصی بخشیده است. از این رو هدف از مناسبات با شیلی میتواند اولا بهرهگیری از توانمندی این کشور در زمینه معدنی و ثانیا بهرهگیری از الگوهای اقتصادی این کشور در امر خصوصیسازی، پرورش کادر تجاری کارآمد و نیز شناخت سیستم و زیرساختهای اقتصادی آن باشد.
از طرفی با توجه به سیاست بازار آزاد تجاری، نبود موانع تعرفهای و غیرتعرفهای دست و پاگیر و کم بودن نرخ تعرفههای گمرکی در این کشور بهطور بالقوه زمینه حضور و فعالیت در بخشهای مختلف اقتصادی و تجاری شیلی فراهم است که این مقوله نیازمند بسترسازی برای نزدیکی تجار دو کشور، شناسایی توانمندیهای دو طرف و ایجاد ارتباط مناسب بین شرکتهای تجاری خواهد بود. اقلام اصلی صادرات شیلی به ایران شامل اسیدبوریک، خمیر کاغذ، میوه (شامل سیب، انگور و گلابی) و چرم از شیلی بوده و صادرات ایران به شیلی نیز عمدتا پسته، کشمش، فرش و انواع گلیم بوده است.
ارسال نظر