شادی و اعتماد
علیرضا عبدالله‌زاده abdolah@gmail.com درباره نویسنده: علیرضا عبدالله‌زاده، اقتصاددان و مشاور برنامه‌ریزی اقتصادی در بانک جهانی و فارغ‌التحصیل مدیریت توسعه بین‌الملل از دانشگاه هاروارد است. او پیش‌تر کارشناسی ارشد اقتصاد را از دانشگاه صنعتی شریف دریافت کرده و دانش‌آموخته کارشناسی مهندسی برق همین دانشگاه است.




دانمارک
برای شرکت در عروسی بهترین همکلاسی‌ام در دانشگاه هاروارد رفته بودم دانمارک. برای اقامت، منزل دوستِ دوستِ دوستی ماندم که قبلا تنها ۱۰ دقیقه در دانشگاه او را دیده بودم (سعید). فردای رسیدن، صبح زود رفتم بیرون. شهر زیبا بود و قدم زدن راه به جایی نمی‌برد. بهترین وسیله دوچرخه است برای دیدن شهرهای متوسط اروپایی.
رفتم توی مغازه دوچرخه‌فروشی، پرسیدم آیا اجاره هم می‌دهند؟ پسر جوان گفت نه، ولی دوستش دوچرخه‌ای برای فروش گذاشته که شاید بتواند اجاره دهد. مصطفی (پسر فروشنده) زاده فلسطین بود، بدون دیدن پاسپورتم، دوچرخه را داد. حتی ضمانت و پیش‌پرداخت هم نگرفت. چند روزی دوچرخه دستم بود، آخرش با التماس اجاره را دادم، نمی‌گرفت.
در نظرسنجی‌های بین‌المللی، دانمارک شادترین مردمان دنیا را دارد. این «شادی» از «اعتماد اجتماعی» سرچشمه گرفته است. در شهرهایشان نمادهای همزیستی مسالمت‌آمیز همه‌جا هست. داستان «مصطفی» و «سعید»، تنها دو تا از داستان‌های مردم مهربان و شاد آنجا بود، شادی بر مبنای اعتماد و همیاری و همزیستی.
سودان
این داستان، حکایتِ کوتاه مردی است که برای ساختن میهنش، با دشمنان سابقش کار می‌کند؛ کسانی که برادرانش را کشته‌اند:
تابستان ۱۳۹۰، برای دو سه ماه، یک دوره کارآموزی اجباری در امور توسعه بین‌الملل داشتیم. با چند همکلاسی خوب دور هم جمع شدیم و به جای رفتن به دفاتر متداول در سازمان‌های بین‌المللی، با زحمت تمام، فرصتی برای کار در سازمان‌های کشور در آستانه تاسیس سودان جنوبی پیدا کردیم.
سودان جنوبی، کشوری که در سال ۲۰۱۱ تاسیس شد، قسمت جنوبی کشور سودان بوده است که عمدتا اقوام غیرعرب ساکن آن هستند. این منطقه پیش از استقلال سودان (۱۹۵۶) درگیر جنگ داخلی برای استقلال مناطق جنوبی بوده است. دو دوره جنگ (۱۹۵۵تا۱۹۷۲ و ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۵)، انبوهی از ویرانی و عقب‌ماندگی برای این منطقه به ارمغان آورد. در سال ۲۰۰۵، بر مبنای قرارداد صلح میان نیروهای ارتش آزادی‌بخش مردمی جنوب و دولت مرکزی سودان به زعامت «عمرالبشیر»، منطقه جنوب از خودمختاری برخوردار شد و قرار شد تا انتخابات در ژانویه ۲۰۱۱، برای بررسی ادامه یکپارچگی یا استقلال بخش جنوبی سودان برگزار شود. جنوبی‌ها در این رای‌گیری با ۹۸ درصد آراء خواستار استقلال شدند؛ امری که در تاریخ ۹ جولای ۲۰۱۱ رسمیت یافت.
یکی از دلایل طولانی شدن جنگ در جنوب، درگیری‌های قومی میان خود جنوبی‌ها بود. در جنوب سودان، تعدد اقوام و قوم‌گرایی به شدت وجود دارد. گاهی این درگیری‌ها برای یافتن برتری نسبی منجر به کشتارهای قومی می‌شد. تنها یکی از این کشتارها در ۱۹۹۱، منجر به قتل هزاران عضو قبیله «دینکا» به‌دست «نوئر»ها در ایالت بحرالغزل شد.
اما این حکایت کوتاه، درباره «ساموئل» است که ۹ برادر خود را در جنگ‌های داخلی از دست داده بود. بعضی از این ۹ برادر در جنگ با دولت خارطوم و بعضی در جنگ‌های قومی کشته شده بودند. ساموئل، سرپرست همسر و فرزند خانواده‌های بازمانده برادرانش است؛ مجموعا ۴۸ نفر. در تابستان ۲۰۱۱، ساموئل در وزارتخانه سرمایه‌گذاری مشغول به کار شده بود، در حالی‌که فرمانده کشتار خانواده‌اش، معاون اول رییس جمهور «سودان جنوبی» بود. او، به خاطر سمتش در وزارتخانه سرمایه‌گذاری، گاهی باید با دشمنان قدیمی خود سر یک میز بنشیند؛ چیزی که قطعا مطلوبش نیست، اما راه دیگری هم وجود ندارد؛ باید آینده را ساخت، برای فرزندان برادرانش . . .
داستان ساموئل را، همیشه به یاد دارم. یادم می‌ماند که برادرم و دایی جان، تنها برای آن شهید نشده‌اند که تا ابد با کسی دشمنی کنیم. گاهی هدف آن‌قدر بزرگ است که باید با دشمن دیروز هم دست داد و سر میز نشست ...