شهو زمسان شده!
در کردستان نیز مانند سایر مناطق کوهستانی ایران برگزاری مراسم شب یلدا تاریخ کهنی دارد که «شو چله» یا «شهو زمسان» نام گرفته است. در سنندج مرکز این استان از قدیم اکثر خانهها غذای دلمه و نان سنگک برای پذیرایی از میهمانها آماده میکنند که با گذشت زمان به شکل سنت درآمده است. دور هم جمع شدن خانوادهها با هماهنگی قبلی در این شب رسم دیرینی است که همچنان پا برجا مانده و معمولا یک هفته قبل مشخص میشود شب چله این سال در خانه کدام فامیل برپا خواهد شد.
در سنندج رسم است خانوادههایی که پدر در قید حیات باشد، معمولا فرزندان با عروسها و دامادها شب چله را در آنجا میگذرانند.
در سنندج رسم است خانوادههایی که پدر در قید حیات باشد، معمولا فرزندان با عروسها و دامادها شب چله را در آنجا میگذرانند.
در کردستان نیز مانند سایر مناطق کوهستانی ایران برگزاری مراسم شب یلدا تاریخ کهنی دارد که «شو چله» یا «شهو زمسان» نام گرفته است. در سنندج مرکز این استان از قدیم اکثر خانهها غذای دلمه و نان سنگک برای پذیرایی از میهمانها آماده میکنند که با گذشت زمان به شکل سنت درآمده است. دور هم جمع شدن خانوادهها با هماهنگی قبلی در این شب رسم دیرینی است که همچنان پا برجا مانده و معمولا یک هفته قبل مشخص میشود شب چله این سال در خانه کدام فامیل برپا خواهد شد.
در سنندج رسم است خانوادههایی که پدر در قید حیات باشد، معمولا فرزندان با عروسها و دامادها شب چله را در آنجا میگذرانند. به هر صورت اصل بر جمع شدن چند خانواده در کنار هم است. در قدیم، برپا کردن بساط کرسی برای گرم کردن خانه و به اصطلاح کرسینشینی معمولا از شب یلدا نخستین شب زمستان شروع میشد و تا پایان چله بزرگ و در برخی خانوادهها تا پایان چله کوچک ادامه مییافت. اعضای خانواده از کوچک و بزرگ دور کرسی که روی آن را میوه و آجیل جمع شده، مینشستند. سنندجیها چند ماه قبل از شب چله، خربزههای کوچکی را که از روستای «سراب قامیش» تهیه کردهاند، در تفاله سرکه میاندازند تا برای این شب کالَک تورش(خربزه ترش) داشته باشند. چند ماه قبل از زمستان، خوشههای انگور را در زیرزمین یا در سایه نخ کرده از سقف آویزان میکنند؛ چیزی که «آنو» نام دارد.
غذای این شب عموما دلمه برگ مو و کلم است که گوشت لابهلای آن میگذارند. سفره شب چله علاوه بر دلمه شامل رب انار و شیره انگور، دوغ، ماست، روغن و کره محلی، پیاز و خربزه ترش است. بعد از صرف شام، کالک ترش را قاچ کرده و میل میکنند. بعد از خوردن غذای چرب و سنگین شب چله، میل کردن این خربزه ترش، هضم غذا را آسان میکند و باعث میشود بقیه شب بتوان تنقلات متنوع و میوههای رنگارنگ شب چله را راحت میل کرد. اگر بدانند در همسایگی یا در فامیل زن حاملهای وجود دارد، از آن خربزه ترش برایش خواهند برد. در هر محلهای اگر خانوادهای بضاعت مالی کافی برای برگزاری این مراسم نداشته باشد، سایر اهالی در حد توان آنها را برای تدارک شب یلدا یاری میکنند. در این شب اگر همسایهها مایل باشند از غذایی که تهیه کردهاند به همدیگر میدهند که به آن «کاسه هاوسا» میگویند.
در گذشته قبل از خوردن یا بعد از صرف آن، بزرگان فامیل داستانها، متلها و افسانههای قدیمی تعریف میکردند. امروزه در روستاهای سنندج حکایتگویی پابرجا مانده و پدربزرگها و مادربزرگها داستانهایی مانند«خاتون زمهریر» را برای نوههایشان در این شب طولانی نقل میکنند.
خواندن شاهنامه، گلستان، بوستان و اسکندرنامه در یلدا معمول بوده که در ادامه نوبت به خوردن تنقلات و خشکبار میرسید. انجیر خشک، برگه گلابی، برگه زردآلو، هسته زردآلو همراه با سماق حرارت داده شده، توت خشک، تخمه کدو و همچنین گندم برشته که با شیره گز مخلوط شده و بهصورت گلولههای کوچکی درآمده ازجمله خشکبارهای شب چله در این استان است. میوههای شب چله هندوانه، سیب، گلابی، به، انار و «آنو» است. در برخی از خانوادهها برای خوردن میوههای شب چله سفره میاندازند و در برخی دیگر به روال امروزی است.
در سنندج رسم است خانوادههایی که پدر در قید حیات باشد، معمولا فرزندان با عروسها و دامادها شب چله را در آنجا میگذرانند. به هر صورت اصل بر جمع شدن چند خانواده در کنار هم است. در قدیم، برپا کردن بساط کرسی برای گرم کردن خانه و به اصطلاح کرسینشینی معمولا از شب یلدا نخستین شب زمستان شروع میشد و تا پایان چله بزرگ و در برخی خانوادهها تا پایان چله کوچک ادامه مییافت. اعضای خانواده از کوچک و بزرگ دور کرسی که روی آن را میوه و آجیل جمع شده، مینشستند. سنندجیها چند ماه قبل از شب چله، خربزههای کوچکی را که از روستای «سراب قامیش» تهیه کردهاند، در تفاله سرکه میاندازند تا برای این شب کالَک تورش(خربزه ترش) داشته باشند. چند ماه قبل از زمستان، خوشههای انگور را در زیرزمین یا در سایه نخ کرده از سقف آویزان میکنند؛ چیزی که «آنو» نام دارد.
غذای این شب عموما دلمه برگ مو و کلم است که گوشت لابهلای آن میگذارند. سفره شب چله علاوه بر دلمه شامل رب انار و شیره انگور، دوغ، ماست، روغن و کره محلی، پیاز و خربزه ترش است. بعد از صرف شام، کالک ترش را قاچ کرده و میل میکنند. بعد از خوردن غذای چرب و سنگین شب چله، میل کردن این خربزه ترش، هضم غذا را آسان میکند و باعث میشود بقیه شب بتوان تنقلات متنوع و میوههای رنگارنگ شب چله را راحت میل کرد. اگر بدانند در همسایگی یا در فامیل زن حاملهای وجود دارد، از آن خربزه ترش برایش خواهند برد. در هر محلهای اگر خانوادهای بضاعت مالی کافی برای برگزاری این مراسم نداشته باشد، سایر اهالی در حد توان آنها را برای تدارک شب یلدا یاری میکنند. در این شب اگر همسایهها مایل باشند از غذایی که تهیه کردهاند به همدیگر میدهند که به آن «کاسه هاوسا» میگویند.
در گذشته قبل از خوردن یا بعد از صرف آن، بزرگان فامیل داستانها، متلها و افسانههای قدیمی تعریف میکردند. امروزه در روستاهای سنندج حکایتگویی پابرجا مانده و پدربزرگها و مادربزرگها داستانهایی مانند«خاتون زمهریر» را برای نوههایشان در این شب طولانی نقل میکنند.
خواندن شاهنامه، گلستان، بوستان و اسکندرنامه در یلدا معمول بوده که در ادامه نوبت به خوردن تنقلات و خشکبار میرسید. انجیر خشک، برگه گلابی، برگه زردآلو، هسته زردآلو همراه با سماق حرارت داده شده، توت خشک، تخمه کدو و همچنین گندم برشته که با شیره گز مخلوط شده و بهصورت گلولههای کوچکی درآمده ازجمله خشکبارهای شب چله در این استان است. میوههای شب چله هندوانه، سیب، گلابی، به، انار و «آنو» است. در برخی از خانوادهها برای خوردن میوههای شب چله سفره میاندازند و در برخی دیگر به روال امروزی است.
ارسال نظر