زده‌گی
بعضی نمایشگاه‌ها هستند که در روز افتتاحیه وضعیتی خلاف عنوان خود دارند. «زده‌گی» از آن دست نمایشگاه‌ها بود. جمعه بیست‌ونهم شهریورماه، گالری شیرین مملو از جمعیت بود. از هنرمند و نقاش و نویسنده و سردبیر تا کیوریتور-مدیر- و گالری‌دار و مردم عادی. نمایشگاهی که «آیدین خانکشی» کیوریتوری-مدیریت- آن را به عهده داشت با استقبال گرمی مواجه شد. و این نشان می‌دهد که «زده‌گی» هم می‌تواند جذاب باشد. از فضای عمومی نمایشگاه که بگذریم، عنوان‌هایی که برای آثار ارائه شده انتخاب شده بود، عنوان‌هایی بودند که زده‌گی را در سطح پسوند با خود یدک می‌کشیدند: دل‌زده‌گی، وازده‌گی، شتاب‌زده‌گی، سرزده‌گی، گرمازده‌گی، مرگ‌زده‌گی و... . به آثار که می‌نگریستی نشان زیادی از عنوان در آنها نمی‌یافتی. به عبارت دیگر دایره نشانه‌شناختی آثار ارتباط محو و کم‌رنگی با عناوین برقرار می‌کرد. حداقل نشان این ناهمخوانی آن بود که شما از دیدن مجموعه آثار دچار زده‌گی نمی‌شدید و برعکس از خلاقیت و وضعیت زیبایی‌شناسانه بسیاری از آثار لذت می‌بردید. پدیدارشناسی حواس پنج‌گانه به ما نشان می‌دهد که نتایج واژگانی و زبانی در آثار تصویری همواره منتج از نشانه‌های موجود، در اثرِ خلق شده است. پس انتخاب عنوان‌هایی خاص و همسو برای گنجاندن مجموعه‌ای متفاوت و متنوع در دایره زبانی مورد نظر به معنی طی مسیری عکس-از واژه به تصویر- در خوانش مفاهیم تصویری است. به بیان ساده‌تر طی این مسیر در ایده‌آل‌ترین وجه خود، نتایجی «تصویرسازانه» به دنبال خواهد داشت.