دیوید ریکاردو، اقتصاددان بدبین (بخش دوم)
لیلا قچاق
پژوهشگر
در بخش اول بررسی عقاید ریکاردو به اهمیت مشارکت وی درخصوص مفاهیمی چون مزیت نسبی و مطلق و فواید برقراری تجارت آزاد در افزایش رفاه کشورها پرداختیم. در این بخش بهکار وی درخصوص مفهوم بهره مالکانه اشاره میکنیم که توسط اقتصاددانان پس از وی از جمله کارل مارکس بهطور گسترده بهکار گرفته شد.
مثال معروفی که دیوید ریکاردو برای بیان مساله بهره مالکانه عنوان کرده است، مساله زمینهای گندم و کشت آن است. فرض کنید در ابتدا منطقهای با جمعیت بسیار اندک وجود داشته باشد که زمین بسیار حاصلخیزی برای زراعت داشته باشد.
لیلا قچاق
پژوهشگر
در بخش اول بررسی عقاید ریکاردو به اهمیت مشارکت وی درخصوص مفاهیمی چون مزیت نسبی و مطلق و فواید برقراری تجارت آزاد در افزایش رفاه کشورها پرداختیم. در این بخش بهکار وی درخصوص مفهوم بهره مالکانه اشاره میکنیم که توسط اقتصاددانان پس از وی از جمله کارل مارکس بهطور گسترده بهکار گرفته شد.
مثال معروفی که دیوید ریکاردو برای بیان مساله بهره مالکانه عنوان کرده است، مساله زمینهای گندم و کشت آن است. فرض کنید در ابتدا منطقهای با جمعیت بسیار اندک وجود داشته باشد که زمین بسیار حاصلخیزی برای زراعت داشته باشد. کمکم دیگران از چنین موقعیتی با خبر شده و از سایر مناطق به این منطقه جدید کوچ میکنند. با اضافه شدن مهاجران به این منطقه تقاضا برای زمینهای مرغوب کشاورزی شهر بالاتر میرود تا جایی که زمینها به اشباع برسند و زمین مرغوبی برای مهاجری که وارد آن میشود، وجود نداشته نباشد
. در این صورت با اضافه شدن مهاجران بیشتر به این منطقه، زمینهای درجه دوم نیز ارزش پیدا میکنند و البته هر کشاورزی حاضر میشود مبلغی را پرداخت کند که حداکثر به اندازه تفاوت محصول و بازدهیهای زمین بین زمین مرغوب و زمین درجه دوم باشد تا مالک زمین بهجای کشاورز قبلی به او اجازه کار بر روی زمین را بدهد. همین امر موجب افزایش قیمتهای منطقه مرغوب برای کشاورزی نیز میشود. به همین ترتیب با ادامه یافتن روند مهاجرت و افزایش جمعیت، زمینهای درجه دوم نیز پر میشود و نوبت به تقاضا برای زمینهای درجه سوم و پستتر میرسد. در این مورد هم همانند حالت قبل تکرار میشود. این بار تقاضا برای زمینهای درجه دوم نیز با افزایش تقاضا برای زمینهای درجه سوم افزایش یافته و متعاقب آن قیمت در زمینهای درجه اول و دوم افزایش پیدا میکند. زیرا کشاورزانی که در منطقه اول و دوم کار میکنند نیز حاضرند مبلغ بیشتری بپردازند تا همچنان زمین مرغوب و پربازده را در دست داشته باشند. به این افزایش قیمتی که در این فرآیند توسط کسی که صاحب ابزار تولید کشاورزی (در اینجا ابزار تولید زمین است و صاحب آن یعنی مالک زمین) بوده، کسب شده است، رانت یا همان بهره مالکانه میگویند.
بهطور مثال اگر کار بر روی زمین الف در یک سال 20 واحد گندم بدهد و همان میزان کار روی زمین ب در سال 10 واحد بدهد و این کار روی زمین ج 5 واحد گندم بدهد، کشاورزی که برای کار روی زمین ب از راه میرسد حاضر است حداکثر به اندازه 10 واحد اضافی بپردازد؛ زیرا به ازای کار بر روی زمین الف حداکثر 20 واحد گندم در سال کسب میکند. البته فرض اصلی ریکاردو کمی با حالتی که در بالا گفته شد، متفاوت است. در اصل ریکاردو معتقد بود که محصولات اراضی با حاصلخیزیهای گوناگون و با آنکه مقدار سعی و زحمت لازم برای تولید آنها یکسان نیست، باز در بازار به یک قیمت فروخته میشوند و ارزش تجارتی آنها یکی است. زمینهای درجه 1 پربازده و حاصلخیزتر از سایر زمینها هستند و هزینه تولید آنها از همه پایینتر است. از اینجا نگاه مالتوسی وارد دیدگاه ریکاردو میشود، به این صورت که نیاز به محصولات کشاورزی افزایش مییابد و زمینهای دیگر نیز به زیر کشت میرود. اگر برای زمینهای مزروعی درجه 1 برای تولید 100 کیلو گندم 10 ساعت کار صرف شود و قیمت این 100 کیلو 10 فرانک باشد، در صورت زیر کشت رفتن زمینهای درجه دوم و سوم به ترتیب برای تهیه 100 کیلوگرم گندم 15 و 20 ساعت کار لازم است. این میزان کار نیز به ترتیب برای تولید 100 کیلوگرم گندم در زمینهای درجه دوم و سوم مستلزم هزینه 15 و 20 فرانکی است.
از آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که با زیر کشت رفتن زمین درجه دوم قیمت گندم بالا رفته و به 15 فرانک میرسد و صاحب زمین درجه 1 پنج فرانک اضافی دریافت میکند که با افزایش جمعیت و رسیدن سطح کشت به زمینهای درجه سوم این مقدار فرانک اضافی به 10 فرانک خواهد رسید که بیانگر وجود بهره مالکانه است. در صورت رسیدن کشت به درجه سوم صاحبان زمینهای درجه دوم نیز صاحب بهره مالکانه 5 فرانک اضافی خواهند شد. ریکاردو، عوامل سرمایه و زمین را از نظریه ارزش خود حذف کرده و تنها به عامل کار توجه کرده است. در نظریه وی بهره زمین مخلوق ارزش اضافی است، یعنی به این دلیل که گندم گران میشود، زمین دارای بهره مالکانه میشود و عکس این موضوع صادق نیست. در واقع ریکاردو با ارائه نظریه بهره مالکانه، نگاه دیگری به مساله اجاره زمین انداخت و معتقد بود اجارهای که ملاک دریافت میکند، حاصل کار خود نیست، بلکه حاصل رنج و زحمت نیروی کار و سرمایهدار است. نظریات ریکاردو با انتخاب وی بهعنوان نماینده مجلس وارد کاربردهای عملی نیز شدند. پس از ریکاردو، نظریات وی بهطور کامل یا بخشهایی از نظریات او، مورد استفاده بسیاری از دانشمندان و متفکران دیگر نیز قرار گرفت که یکی از مهمترین آنها کارل مارکس بود.
ارسال نظر