یلدای ایرانیها درآلمان
دکتر امیرحسن سعیدی مدرس روزنامهنگاری و علوم ارتباطات اجتماعی نوروز، مهرگان و شبِ یلدا، هر سه برای ایرانیان جشنهای بزرگی هستند؛ اما شاید بتوان گفت که از این میان و برای ایرانیان مقیم خارج، «یلدا» رنگ و بوی دیگری دارد؛ چرا که این جشن بزرگ ایرانی که به جشن میلاد خورشید در آغاز زمستان شهرت دارد، با جشن آغاز سال میلادی در بیشتر کشورهای دنیا همراه است؛ کشورهایی که امروز چند میلیون ایرانی در آنها زندگی میکنند. در اینکه چرا اروپاییها سال نو خود را از آغاز زمستان (اول ژانویه برابر با ۱۱ دیماه) آغاز میکنند، دلایل بسیار وجود دارد؛ از جمله اینکه به علت نفوذ آیین «میتراییسم» در مغرب زمین، روز تولد میترا را که الهه نور است با تولد عیسی مسیح برابر کرده و سال نو خود را نیز با اندکی تفاوت با «یلدا» همراه کردهاند.
دکتر امیرحسن سعیدی مدرس روزنامهنگاری و علوم ارتباطات اجتماعی نوروز، مهرگان و شبِ یلدا، هر سه برای ایرانیان جشنهای بزرگی هستند؛ اما شاید بتوان گفت که از این میان و برای ایرانیان مقیم خارج، «یلدا» رنگ و بوی دیگری دارد؛ چرا که این جشن بزرگ ایرانی که به جشن میلاد خورشید در آغاز زمستان شهرت دارد، با جشن آغاز سال میلادی در بیشتر کشورهای دنیا همراه است؛ کشورهایی که امروز چند میلیون ایرانی در آنها زندگی میکنند. در اینکه چرا اروپاییها سال نو خود را از آغاز زمستان (اول ژانویه برابر با 11 دیماه) آغاز میکنند، دلایل بسیار وجود دارد؛ از جمله اینکه به علت نفوذ آیین «میتراییسم» در مغرب زمین، روز تولد میترا را که الهه نور است با تولد عیسی مسیح برابر کرده و سال نو خود را نیز با اندکی تفاوت با «یلدا» همراه کردهاند. روایتها در این مورد متفاوت است و هنوز دلیل مشخصی بر آغاز سال میلادی از اول ژانویه وجود ندارد؛ اما من، بیتوجه به این روایتها، فکر میکنم انتخاب آغاز سال نو در اولین ماه زمستان به هر دلیل که بوده باشد، انتخابی هوشمندانه و مطابق با نیاز روحی مردم صورت گرفته است. پس از سه فصل کاری سخت برای کشاورزان در
سرزمینهای سرد و برفی مغرب زمین، فصل زمستان همراه با کمکاری و حتی بیکاری آغاز میشد؛ روزها گرفته و کوتاه و شبها سیاه و بلند. این مردم سختکوش باید برای این فصل سرد و نمور فکری میکردند و برای رهایی از روز و شب دلگیر آن چارهای میاندیشیدند. از این رو بود که آغاز سال نو خود را در آن قرار دادند که با تولد پیامبرشان قرین است تا یک ماه پیش از زمستان با آتش بازی و خرید و میهمانی و رقص و شادی به پیشباز آن بروند و خویشتن را از نظر روحی و جسمی برای آغاز روزهای سخت کشت و کار در آستانه بهار آماده سازند.
سالها است ایرانیان غربتنشین نیز از این تقارن استفاده میکنند و همراه با جشنهای سال نو، خود را برای برگزاری هر چه بهتر جشن شب یلدا در آخرین شب پاییز آماده میسازند. یکشنبههای ماه دسامبر در ایام کریسمس (ادونت) معنای ویژهای برای مردم اروپا دارد و از قضا آخرین روز پاییز امسال نیز درست با سومین یکشنبه این ماه یعنی۲۱ دسامبر مصادف شده است. از این رو است که جشن شب یلدا امسال در شهرهای مختلف اروپا به شکلی گستردهتر از سوی ایرانیان برگزار میشود که میهمانان غیرایرانی نیز در آن حضور خواهند داشت.
در شهری که من زندگی میکنم، «مونیخ» مرکز ایالت«باواریا» در جنوب آلمان، دو جشن بزرگ یکی از سوی کانون فرهنگی«خانه ایران» و دیگری از سوی انجمن دانشجویان و دانشگاهیان ایرانی مقیم مونیخ برگزار میشود که در برنامههای اعلام شده برای هر دو اینها، فال حافظ و انار و هندوانه و موسیقی ایرانی جایگاه ویژهای دارد. تفاوت همایش دوم با اولی در این است که دانشجویان ایرانی از کسانی که به این جشن میآیند، خواستهاند که غذا و خوراکیهای مورد نظر خود را همراه بیاورند تا دور هم خانواده بزرگی شوند و به پیشواز زمستان بروند. همچنن خواستهاند هر خانواده یک انار خوش طعم ایرانی با خود داشته باشد تا در کنار هم، طولانیترین شبِ سال را با غذا و میوه ایرانی، فال حافظ، موسیقی ایرانی و شادی به صبح فردا پیوند بزنند؛ صبحی که نوید تولد نور و خورشید را میدهد و آغاز حرکت به سوی بهاری که در راه است.
تا چند سال پیش، همیشه برای تهیه انار و هندوانه برای شب یلدا در آلمان مشکل داشتیم. هندوانه یک میوه تابستانی است و معمولا بیشتر از اولین ماه پاییز در میوه فروشیهای آلمان دوام نمیآورد. انار را هم تا دو دهه پیش از این آلمانیها کمتر میشناختند. به این میوه خوش رنگ و خوش طعم اما غریبه یک نام زمخت نهادهاند «Granatapfel» که اگر ترجمه کنیم میشود «سیبِ نارنجکی»! یادم میآید سالها پیش در شنبه بازار شهری که درس میخواندم، در غرفهای که میوههای کمیاب کشورهای دیگر را ارائه میکرد، جعبهای انار هم بود. فروشنده آنها را با چاقو از وسط مثل سیب میبرید تا به مشتری نشان دهد و معلوم بود که با آن وضع خریداری نداشت. جلو رفتم و یک دانه انار برداشتم، چاقو را گرفتم و آن را به شیوه خودمان بریدم تا هیچ دانهای در دل انار خون نشود. سپس انار دیگری برداشتم و در مقابل چشمان حیرت زده فروشنده و مشتریها آن را «آبلمبو» کرده، با چاقو سوراخ کردم و به فروشنده گفتم سر بکش. مرد آلمانی با اولین جرعه چنان دادی از سر ذوق کشید که انگار آب حیات خورده است. به این ترتیب بود که همه انارهایش در چشم بهم زدنی فروش رفت!
حالا اما به لطف فروشگاههای ایرانی که در شهرهای بزرگ وجود دارند و بیشتر و بهتر از آنها، به لطف حضور سوپرمارکتها و میوهفروشیهای متعدد ترکیه ای ها که در هر شهری از اروپا حضور دارند، ما هم هندوانه شب یلدا داریم و هم انار از همه رنگ ترکی، یونانی، کالیفرنیایی و البته ایرانی که هنوز که هنوز است، بهترین آنها است. آجیل شب چله را هم میشود جور کرد.
شب یلدای امسال هم برخی به جشنهایی که نوشتم خواهند رفت و برخی دیگر دور هم در خانه و در کنار خانواده طولانیترین شب سال را به خورشید پیوند خواهند زد و از حافظ مدد خواهند خواست تا در پاسخ به نیتشان بگوید:
صحبت حکام، ظلمتِ شبِ یلداست
نور زخورشیدخواه، بوکه برآید
سالها است ایرانیان غربتنشین نیز از این تقارن استفاده میکنند و همراه با جشنهای سال نو، خود را برای برگزاری هر چه بهتر جشن شب یلدا در آخرین شب پاییز آماده میسازند. یکشنبههای ماه دسامبر در ایام کریسمس (ادونت) معنای ویژهای برای مردم اروپا دارد و از قضا آخرین روز پاییز امسال نیز درست با سومین یکشنبه این ماه یعنی۲۱ دسامبر مصادف شده است. از این رو است که جشن شب یلدا امسال در شهرهای مختلف اروپا به شکلی گستردهتر از سوی ایرانیان برگزار میشود که میهمانان غیرایرانی نیز در آن حضور خواهند داشت.
در شهری که من زندگی میکنم، «مونیخ» مرکز ایالت«باواریا» در جنوب آلمان، دو جشن بزرگ یکی از سوی کانون فرهنگی«خانه ایران» و دیگری از سوی انجمن دانشجویان و دانشگاهیان ایرانی مقیم مونیخ برگزار میشود که در برنامههای اعلام شده برای هر دو اینها، فال حافظ و انار و هندوانه و موسیقی ایرانی جایگاه ویژهای دارد. تفاوت همایش دوم با اولی در این است که دانشجویان ایرانی از کسانی که به این جشن میآیند، خواستهاند که غذا و خوراکیهای مورد نظر خود را همراه بیاورند تا دور هم خانواده بزرگی شوند و به پیشواز زمستان بروند. همچنن خواستهاند هر خانواده یک انار خوش طعم ایرانی با خود داشته باشد تا در کنار هم، طولانیترین شبِ سال را با غذا و میوه ایرانی، فال حافظ، موسیقی ایرانی و شادی به صبح فردا پیوند بزنند؛ صبحی که نوید تولد نور و خورشید را میدهد و آغاز حرکت به سوی بهاری که در راه است.
تا چند سال پیش، همیشه برای تهیه انار و هندوانه برای شب یلدا در آلمان مشکل داشتیم. هندوانه یک میوه تابستانی است و معمولا بیشتر از اولین ماه پاییز در میوه فروشیهای آلمان دوام نمیآورد. انار را هم تا دو دهه پیش از این آلمانیها کمتر میشناختند. به این میوه خوش رنگ و خوش طعم اما غریبه یک نام زمخت نهادهاند «Granatapfel» که اگر ترجمه کنیم میشود «سیبِ نارنجکی»! یادم میآید سالها پیش در شنبه بازار شهری که درس میخواندم، در غرفهای که میوههای کمیاب کشورهای دیگر را ارائه میکرد، جعبهای انار هم بود. فروشنده آنها را با چاقو از وسط مثل سیب میبرید تا به مشتری نشان دهد و معلوم بود که با آن وضع خریداری نداشت. جلو رفتم و یک دانه انار برداشتم، چاقو را گرفتم و آن را به شیوه خودمان بریدم تا هیچ دانهای در دل انار خون نشود. سپس انار دیگری برداشتم و در مقابل چشمان حیرت زده فروشنده و مشتریها آن را «آبلمبو» کرده، با چاقو سوراخ کردم و به فروشنده گفتم سر بکش. مرد آلمانی با اولین جرعه چنان دادی از سر ذوق کشید که انگار آب حیات خورده است. به این ترتیب بود که همه انارهایش در چشم بهم زدنی فروش رفت!
حالا اما به لطف فروشگاههای ایرانی که در شهرهای بزرگ وجود دارند و بیشتر و بهتر از آنها، به لطف حضور سوپرمارکتها و میوهفروشیهای متعدد ترکیه ای ها که در هر شهری از اروپا حضور دارند، ما هم هندوانه شب یلدا داریم و هم انار از همه رنگ ترکی، یونانی، کالیفرنیایی و البته ایرانی که هنوز که هنوز است، بهترین آنها است. آجیل شب چله را هم میشود جور کرد.
شب یلدای امسال هم برخی به جشنهایی که نوشتم خواهند رفت و برخی دیگر دور هم در خانه و در کنار خانواده طولانیترین شب سال را به خورشید پیوند خواهند زد و از حافظ مدد خواهند خواست تا در پاسخ به نیتشان بگوید:
صحبت حکام، ظلمتِ شبِ یلداست
نور زخورشیدخواه، بوکه برآید
ارسال نظر