شهریور، ماه جنگهای بزرگ
پرستو رازقی شهریورماه نزد ایرانیان ماه جنگ است؛ در تاریخ معاصر دو جنگ بزرگ از همین ماه آغاز شده است؛ اولی یعنی جنگ جهانی دوم در روز سوم و دومی که جنگ تحمیلی است در ۳۱ همین ماه. مردم شهرهای جنوبی و غربی ایران صبح روز سوم شهریورماه آن سال با صدای تانکها و نفربرهای انگلیس از خواب بیدار شدند و با چشمهای حیرتزده خود شاهد رژه یونیفورمپوشهای انگلیسی در خیابانها بودند. لشکر سرزده متفقین از شمال و جنوب در حالی وارد خاک ایران شده بود که دولت رسما اعلام بیطرفی کرده بود. اما از آنجا که ارتش تا بیخ دندان مسلح هیتلر سودای فتح شوروی را در سر داشت، انگلیس نگران سقوط شوروی و راحت شدن کار آلمان در جنگ با آن کشور بود.
پرستو رازقی شهریورماه نزد ایرانیان ماه جنگ است؛ در تاریخ معاصر دو جنگ بزرگ از همین ماه آغاز شده است؛ اولی یعنی جنگ جهانی دوم در روز سوم و دومی که جنگ تحمیلی است در 31 همین ماه. مردم شهرهای جنوبی و غربی ایران صبح روز سوم شهریورماه آن سال با صدای تانکها و نفربرهای انگلیس از خواب بیدار شدند و با چشمهای حیرتزده خود شاهد رژه یونیفورمپوشهای انگلیسی در خیابانها بودند. لشکر سرزده متفقین از شمال و جنوب در حالی وارد خاک ایران شده بود که دولت رسما اعلام بیطرفی کرده بود. اما از آنجا که ارتش تا بیخ دندان مسلح هیتلر سودای فتح شوروی را در سر داشت، انگلیس نگران سقوط شوروی و راحت شدن کار آلمان در جنگ با آن کشور بود. متفقین ایران را به اشغال خود درآوردند تا پیشاپیش راههای آبی و خاکی دسترسی ارتش آلمان را به شوروی ببندند. آنها همچنین نگران کودتای طرفداران آلمان در ایران بودند. خلع رضاشاه از قدرت و تبعید او نیز با هدف از میان برداشتن زمینههای بروز چنین اتفاقی صورت گرفت، چراکه شاه ایران نشان داده بود در همگرایی با آلمانها کم نمیآورد. در واقع شوروی و انگلیس هرگز نمیخواستند ایران تبدیل به پایگاه عملیات علیه آنها شود.
در چنین وضعیتی علی منصور، نخستوزیر وقت ایران از مقام خود استعفا کرد و محمد علی فروغی (ذکاءالملک) جای او را گرفت. از جنگ جهانی دوم جز ویرانی، قحطی و نابسامانی سیاسی و اجتماعی چیز دیگری نصیب ایران نشد. مورخان بر این باور هستند که انگلیس تنها پیروز این جنگ بود. تا سیاست صنعتی و شهری این کشور کمترین آسیب را دید، حال آنکه پایتختها و شهرهای مهم و صنعتی کشورهای رقیب اروپایی آن بهشدت تخریب شد، چنانکه از پاریس که پایتخت مدرنیته در قرن نوزدهم و بیستم خوانده میشد ویرانهای برجای ماند.
کنفرانس تهران؛ چارهاندیشی بهنگام
تهران در جنگ جهانی دوم شاهد یکی از مهمترین اتفاقات سیاسی بود. در روزهای ششم تا نهم آذر ماه 1322ش، رهبران سه کشور متفقین یعنی فرانکلین روزولت، رئیسجمهور آمریکا، وینستون چرچیل، نخستوزیر انگلیس و ژوزف استالین، رئیسجمهور شوروی به تهران آمدند تا در باب چگونگی استراتژی ادامه جنگ با هم مذاکره کنند. این کنفرانس در محل سفارت شوروی برگزار شد، طوری که شاه - پهلوی دوم- نیز برای شرکت در کنفرانس ناگزیر بود به سفارت برود. در جریان کنفرانس، چرچیل و روزولت حاضر نشدند به دیدار شاه بروند و با وی تنها در محل سفارت دیدار کردند. شاه ایران البته موفق شد با استالین در کاخ مرمر دیدار کند که این دیدار در پی تلاش یکی از نزدیکان او یعنی احمدعلی سپهر (مورخالدوله) صورت گرفت. دیدارهای
سه رئیس جمهور محرمانه بود، اما آنها توانستند به تصمیمهای مهمی برسند که سرنوشت جنگ را به سودشان تغییر داد؛ تشکیل جبهه دوم و پیاده شدن قوای آمریکا، انگلیس، کانادا و فرانسه در سواحل نورماندی فرانسه، ضد حمله بزرگ ارتش سرخ شوروی به نیروهای آلمان با هدف بیرون راندن قطعی آلمانیها از خاک شوروی که در تابستان سال بعد اتفاق افتاد از جمله دستاوردهای این کنفرانس بود. سه دولت بزرگ درگیر در جنگ در پایان این کنفرانس با انتشار اعلامیهای که شامل یک مقدمه، ۹ فصل و ۶ ضمیمه بود، استقلال و تمامیت ارضی ایران را تضمین کردند. شوروی و انگلیس نیز متعهد شدند که ظرف ۶ ماه پس از پایان جنگ، خاک ایران را ترک کنند؛ اما این اتفاق به آن صورتی که در اعلامیه مورد تاکید قرار گرفته بود رخ نداد. در اسفندماه سال ۱۳۲۴، نیروهای انگلیسی خاک ایران را ترک کردند، اما سربازان شوروی در شمال کشور باقی ماندند. آنها تا زمان انعقاد قرارداد تاسیس شرکت مختلط نفت ایران و شوروی ـ ۱۵ فروردین ۱۳۲۵ ـ و تشکیل کابینه ائتلافی با حزب توده در تهران ـ ۱۰ مرداد ۱۳۲۵ ـ از ایران خارج نشدند.
باروتخانه قجری
هنگامی که اوژن فلاندن، نقاش و معمار فرانسوی بههمراه یک هیات نظامی و تجاری در سال ۱۲۲۰ ه.ش به تهران رسید، پایتخت کشور در سرمای زمستانی فرو رفته بود. طرحی که او از باروتخانه پایتخت کشیده تنها یادگاری است که از آن باروتخانه باقی مانده است. اگر نه،
که نه از تاکنشان مانده و از تاکنشان! برخی پژوهشگران مکان این باروتخانه را بر فراز تپهای در شرق بنای امیرآباد و جنوب آسیاب یوسفآباد در نزدیکی پارک ساعی کنونی دانستهاند. باروتخانه یوسفآباد برفراز تپهای به گونه قلعهای از خشت و آجر ساخته شده بود. این بنا دارای ورودی مستقلی بوده و برج سه اشکوبه مدوری نظیر بناهای کلاه فرنگی داشته که طبقه سومش بسیار کوچک و به کار دیدهبانی میآمده است و حصار کنگرهداری گرداگرد آن کشیده شده بود. تهران در نظر هیات فرانسوی چندان بزرگ و شکوهمند نیامده است. جمعیت این شهر در آن زمان به تخمین اوژن فلاندن، حدود یکصد هزار نفر بوده است. او در کتاب «سفر به ایران» که در برگیرنده خاطرات، طرحها و نقاشیهایش است، مینویسد: «شش هفت باب مسجد، سه یا چهار مدرسه، یکصد حمام، و نزدیک به یکصد باب کاروانسرا، تعدادی دکان بدقواره و کثیف و دیواری طولانی با آجرهای زردرنگ در دور تا دور شهر، با شش دروازه... تهران درواقع جایگاه زندانمانندی است برای عده بیشماری از افراد خاندان سلطنت که اغلب این زندانیان را برادران یا عموهای شاه تشکیل دادهاند.»توصیف فلاندن از خاندان فاسد شاه قاجار را اگر کنار طرح او از نخستین باروتخانه مدرن تهران بگذاریم، به تصویر روشنتری از آن روزگار میرسیم. هر چه باشد از محوطه یوسفآباد هنوز هم صدای توپها و باروتهای قدیمی شنیده میشود، حتی اگر در اثر مرور زمان نم کشیده باشند و دیگر «اثر» نکنند!
کنفرانس تهران؛ چارهاندیشی بهنگام
تهران در جنگ جهانی دوم شاهد یکی از مهمترین اتفاقات سیاسی بود. در روزهای ششم تا نهم آذر ماه 1322ش، رهبران سه کشور متفقین یعنی فرانکلین روزولت، رئیسجمهور آمریکا، وینستون چرچیل، نخستوزیر انگلیس و ژوزف استالین، رئیسجمهور شوروی به تهران آمدند تا در باب چگونگی استراتژی ادامه جنگ با هم مذاکره کنند. این کنفرانس در محل سفارت شوروی برگزار شد، طوری که شاه - پهلوی دوم- نیز برای شرکت در کنفرانس ناگزیر بود به سفارت برود. در جریان کنفرانس، چرچیل و روزولت حاضر نشدند به دیدار شاه بروند و با وی تنها در محل سفارت دیدار کردند. شاه ایران البته موفق شد با استالین در کاخ مرمر دیدار کند که این دیدار در پی تلاش یکی از نزدیکان او یعنی احمدعلی سپهر (مورخالدوله) صورت گرفت. دیدارهای
سه رئیس جمهور محرمانه بود، اما آنها توانستند به تصمیمهای مهمی برسند که سرنوشت جنگ را به سودشان تغییر داد؛ تشکیل جبهه دوم و پیاده شدن قوای آمریکا، انگلیس، کانادا و فرانسه در سواحل نورماندی فرانسه، ضد حمله بزرگ ارتش سرخ شوروی به نیروهای آلمان با هدف بیرون راندن قطعی آلمانیها از خاک شوروی که در تابستان سال بعد اتفاق افتاد از جمله دستاوردهای این کنفرانس بود. سه دولت بزرگ درگیر در جنگ در پایان این کنفرانس با انتشار اعلامیهای که شامل یک مقدمه، ۹ فصل و ۶ ضمیمه بود، استقلال و تمامیت ارضی ایران را تضمین کردند. شوروی و انگلیس نیز متعهد شدند که ظرف ۶ ماه پس از پایان جنگ، خاک ایران را ترک کنند؛ اما این اتفاق به آن صورتی که در اعلامیه مورد تاکید قرار گرفته بود رخ نداد. در اسفندماه سال ۱۳۲۴، نیروهای انگلیسی خاک ایران را ترک کردند، اما سربازان شوروی در شمال کشور باقی ماندند. آنها تا زمان انعقاد قرارداد تاسیس شرکت مختلط نفت ایران و شوروی ـ ۱۵ فروردین ۱۳۲۵ ـ و تشکیل کابینه ائتلافی با حزب توده در تهران ـ ۱۰ مرداد ۱۳۲۵ ـ از ایران خارج نشدند.
باروتخانه قجری
هنگامی که اوژن فلاندن، نقاش و معمار فرانسوی بههمراه یک هیات نظامی و تجاری در سال ۱۲۲۰ ه.ش به تهران رسید، پایتخت کشور در سرمای زمستانی فرو رفته بود. طرحی که او از باروتخانه پایتخت کشیده تنها یادگاری است که از آن باروتخانه باقی مانده است. اگر نه،
که نه از تاکنشان مانده و از تاکنشان! برخی پژوهشگران مکان این باروتخانه را بر فراز تپهای در شرق بنای امیرآباد و جنوب آسیاب یوسفآباد در نزدیکی پارک ساعی کنونی دانستهاند. باروتخانه یوسفآباد برفراز تپهای به گونه قلعهای از خشت و آجر ساخته شده بود. این بنا دارای ورودی مستقلی بوده و برج سه اشکوبه مدوری نظیر بناهای کلاه فرنگی داشته که طبقه سومش بسیار کوچک و به کار دیدهبانی میآمده است و حصار کنگرهداری گرداگرد آن کشیده شده بود. تهران در نظر هیات فرانسوی چندان بزرگ و شکوهمند نیامده است. جمعیت این شهر در آن زمان به تخمین اوژن فلاندن، حدود یکصد هزار نفر بوده است. او در کتاب «سفر به ایران» که در برگیرنده خاطرات، طرحها و نقاشیهایش است، مینویسد: «شش هفت باب مسجد، سه یا چهار مدرسه، یکصد حمام، و نزدیک به یکصد باب کاروانسرا، تعدادی دکان بدقواره و کثیف و دیواری طولانی با آجرهای زردرنگ در دور تا دور شهر، با شش دروازه... تهران درواقع جایگاه زندانمانندی است برای عده بیشماری از افراد خاندان سلطنت که اغلب این زندانیان را برادران یا عموهای شاه تشکیل دادهاند.»توصیف فلاندن از خاندان فاسد شاه قاجار را اگر کنار طرح او از نخستین باروتخانه مدرن تهران بگذاریم، به تصویر روشنتری از آن روزگار میرسیم. هر چه باشد از محوطه یوسفآباد هنوز هم صدای توپها و باروتهای قدیمی شنیده میشود، حتی اگر در اثر مرور زمان نم کشیده باشند و دیگر «اثر» نکنند!
ارسال نظر