فولاد، عنصر توسعه اقتصادی
توسعهی اقتصادی از اهداف کلان و مهم همهی کشورها از زمان ظهور علم اقتصاد بوده است. کشورها همواره سعی نمودهاند با تاکید بر منابع خود و استفاده از برنامهریزیهای علمیبا تکیه بر توسعهی اقتصادی، رفاه را برای شهروندان خود به ارمغان بیاورند. بشر دورههای مختلفی را در زندگی خود طی نموده است و به تناسب پیشرفت علمیو روشهای خود، روشهای توسعه نیز دگرگون شده است. تاریخ توسعهی بشر نشان میدهد که انسان مراحل مختلفی را برای توسعه گذرانده است. بشر در قرنهای متعدد به استفاده از کشاورزی، دامپروری و تولید کالاها در حجم کوچک مشغول بوده است.
توسعهی اقتصادی از اهداف کلان و مهم همهی کشورها از زمان ظهور علم اقتصاد بوده است. کشورها همواره سعی نمودهاند با تاکید بر منابع خود و استفاده از برنامهریزیهای علمیبا تکیه بر توسعهی اقتصادی، رفاه را برای شهروندان خود به ارمغان بیاورند. بشر دورههای مختلفی را در زندگی خود طی نموده است و به تناسب پیشرفت علمیو روشهای خود، روشهای توسعه نیز دگرگون شده است. تاریخ توسعهی بشر نشان میدهد که انسان مراحل مختلفی را برای توسعه گذرانده است. بشر در قرنهای متعدد به استفاده از کشاورزی، دامپروری و تولید کالاها در حجم کوچک مشغول بوده است. با ظهور صنعت و کارخانهها روند توسعه کشورها تا حدود زیادی وابسته به این بخش گردید. بخش صنعت زیرساختهای توسعهی کشورها را فراهم آورد و با ایجاد تولید و اشتغال علاوه بر تامین نیازهای افراد به کالاها و خدماتی که پیش از این به سختی به دست میآمد، اشتغال و درآمد را برای افراد ایجاد کرد. تقریبا همهی کشورهای توسعه یافته از دروازهی صنعتی شدن عبور نمودهاند. هر چند که شاید اقتصاد امروز به سمت و سوی دیگری برود اما بدون ایجاد زیرساختهای قوی با تکیه بر بخشهایی از صنعت، ایجاد کشوری
توسعه یافته تقریبا ناممکن است. صنایع مختلف در کشورهای مختلف با توجه به شرایط و مزایا و نیازهای آن کشور از درجهی اهمیت متفاوتی برخوردار اند. پر اهمیتترین صنایع هر کشور صنایعی هستند که یا در توسعهی زیر ساختها نقش اساسی ایفا مینمایند و یا به واسطهی مزیتهای آن کشور در تولید رقابتی، جزو صنایع استراتژیک آن کشور محسوب میشوند. در هر دوی این حالات صنایع مرتبط نقش چشمگیری در توسعه کشورها بازی میکنند، چرا که توسعهی کشورها معمولا بر اساس الگوهای مشخص توسعهای انجام میشود که بر پایه مزایای رقابتی آنها تعریف شده است.
اجرای اثربخش این الگوها و برنامههای توسعه در گروی زیرساختهای مناسب آن کشور میباشد که در واقع محمل پیاده سازی برنامهها است. زیرساختها به ساختارهای سازمانی و فیزیکی پایه اطلاق میشود که سایر فعالیتهای جامعه و سازمانها برای فعالیتهای اقتصادی خود به آنها وابستهاند و چهارچوبی برای حمایت از فعالیتهای توسعه بخش به وجود میآورند.
این زیرساختها مواردی مانند جادهها، پلها، تونلها، تجهیزات تامین آب و فاضلاب، شبکه برقرسانی و ارتباطات را فراهم میسازد که موجب توانمندسازی، پایداری و بهبود شرایط زندگی اجتماعی میشود. این زیرساختها شرایط تولید خدمات و کالاها و توزیع عادلانهی آنها را فراهم میآورد که شاخصی برای توسعهی کشورها به حساب
میآید.
صنایع فولاد یکی از صنایع زیر بنایی است که اهمیت آن را میتوان در ابعاد مختلف جستجو نمود. تاریخ نشان میدهد که بخش زیادی از توسعهی اروپای غربی، ژاپن و آمریکا، مدیون توسعهی صنایع و محصولات فولادی این مناطق بوده است. از مهمترین دلایل اهمیت صنعت فولاد میتوان به ویژگیهای عنصر فولاد و کاربرد آن در ابعاد مختلف اشاره نمود.
این فلز به موجب خواص آن از مهمترین عناصر موجود در طبیعت محسوب میشود. از جمله ویژگیهای عنصر فولاد میتوان به شکلپذیری،استحکام تسلیم،استحکام کششی بالاوهدایت گرمایی خوب و ضد خوردگی در برخی از انواع آن نام برد که این ویژگیها این عنصر را به مهمترین ماده ساختمانی ومهندسی درجهان مبدل نموده
است.
این ویژگیها عامل کاربرد فراوان فولاد و صنعت آن در بخش صنایع زیر ساختی است به گونهای که این صنعت مادهی اولیهی بسیاری از صنایع زیر ساختی را فراهم مینماید. نگاهی به آمار صنایع مصرف کننده فولاد جهانی نشان میدهد که تقریبا نیمیاز فولاد مصرفی جهان به مصرف بخش ساختمان و حمل و نقل میرسد. یک چهارم مصرف به ماشینسازی و خودروسازی اختصاص مییابد و صنایعی چون بستهبندی، ابزارآلات، کشتیسازی، برق و الکترونیک و ... یک چهارم بقیه مصرف را تشکیل میدهد. به سادگی قابل مشاهده خواهد بود که بخش زیادی از صنایع زیر ساختی در لیست مذکور در صنایع اصلی مصرفکننده فولاد است. در بخش ساختمان فولاد به عنوان شالودهی اصلی و چارچوب اصلی محسوب میشود. در صنایع حمل و نقل، فولاد مادهی اولیه و اصلی ساخت پلها، ریلها و وسایل حمل و نقل همچون ترنها و اتوبوسها و هواپیماها محسوب میگردد. در بخش صنایع دیگر که عامل رشد صنعتی خواهند بود، فولاد مادهی اولیه ساخت ماشینآلات صنعتی است.
در بخش انرژی مانند نفت، گاز، برق و آب نیز فولاد شالودهی اصلی مراکز تولید و توزیع انرژی و آب میباشد. این عنصر در بخشهای مهمیچون نیروگاههای برق، کارخانههای استخراج انرژی، سدها و همچنین در بخش انتقال در ساخت دکلها و لولههای انتقال انرژی و آب به کار میرود. علاوه بر این بخشها که در همهی کشورها به طور مشترک وجود دارد، بخشهای بسیاری از صنایع استراتژیک مانند خودروسازی، قوطیسازی، صنایع غذایی، ماشینآلات کشاورزی و تجهیزات نظامیوابسته به این عنصر است و بر اهمیت آن میافزاید.
اهمیت تولید فولاد و وابستگی سایر صنایع به آن به گونهای است که بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را میتوان به عنوان تولید کننده در این صنعت مشاهده نمود. این کشورها بهرغم آنکه در تولید این صنعت مزیت کافی ندارند اما سعی میکنند حداقل به میزان نیاز خود تولید کنند. آمار تولید و مصرف سال گذشته برخی از کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه برگرفته از آمار فولاد جهانی به خوبی حاکی از این مساله است. صنعت فولاد برای کشورهای توسعه یافته مادهی اولیه برای ایجاد ارزشهای افزودهی عظیم و برای کشورهای در حال توسعه مادهی اولیهی ساخت زیرساختها است.
یکی دیگر از ویژگیهای مهم صنعت فولاد ایجاد اشتغال است.صنعت فولاد میتواند اشتغالزایی مستقیم گسترده ای را ایجاد کند.علاوه بر این، تعدد عوامل پیشین و پسین این صنعت چشمگیر است و میتواند عاملی برای اشتغالزایی غیر مستقیم باشد. آمار این صنعت نشان میدهد که این صنعت به ازای هر اشتغال مستقیم در حدود 17 تا 25 شغل غیر مستقیم را در سایر صنایع ایجاد میکند.
صنعت فولاد از منابع معدنی استفاده میکند و همانگونه که پیش از این نیز اشاره شد، محصولات فولادی به عنوان مادهی اولیهی بسیاری از صنایع دیگر مانند خودروسازی و لوازم خانگی مورد استفاده قرار میگیرد.
صنعت خدمات نیز از بخشهایی است که در بسیاری موارد در جوار صنعت فولاد رشد مییابد که از مهمترین مثالهای آن میتوان به توسعه ی صنعت حمل و نقل اشاره نمود که مجموعههای صنعت به طور ویژهای بـه آنها وابسته است. همین امر موجب میشود که ایجاد صنایع فولاد در سه بخش بالادست، پایین دست و خدمات جانبی باعث تحریک رشد صنایع شود و به این ترتیب عامل ایجاد اشتغالزایی و توسعهی تولید ملی گردد که زمینهساز رشد و توسعهی اقتصادی است.
این تاثیر تا حدی است که میزان تولید و مصرف فولاد در هر کشور به عنوان یکی از شاخصهای توسعه اقتصادی به حساب میآید چرا که تولید و مصرف آن علاوه بر تحریک صنایع که منجر به تولید و ایجاد درآمدزایی میشود عاملی برای ساخت زیرساختهای هر کشور است.
برای مثال در نمودار زیر مقایسهای بین روند رشد اقتصادی بر اساس نرخ سرانه رشد اقتصادی و میزان تولید فولاد خام بر اساس نرخ رشد سرانه تولید در کشور چین به عنوان بزرگترین کشور تولید کننده و مصرف کنندهی فولاد و از کشورهای در حال توسعه انجام شده است. مقایسه نمودارها به روشنی حاکی از ارتباط نزدیک بین تولید فولاد و رشد اقتصادی این کشور است.
قابلیتهای صنعت فولاد محدود به تولید فولاد خام نیست. در واقع این صنعت قابلیتهای زیادی برای ایجاد ارزش افزوده بیش از این مقدار دارد . هر چه در طول زنجیره از سمت مواد خام به سمت محصولات نهایی ساخته شده از فولاد حرکت شود، توان زنجیره در ایجاد ارزش افزوده و سودآفرینی بیشتر است لذا سرمایهگذاری بیشتر و تکمیل هر چه بیشتر زنجیرهی مواد خام تا محصولات فولادی صنایع میتواند تاثیر این صنعت بر توسعه را چندین برابر کند.
همین عامل باعث میشود بسیاری از کشورها تمایل کمتری به فروش مواد خام مرتبط با صنعت فولاد داشته باشند و از طرف دیگر سعی میکنند تا این منابع را از کشورهای دیگر خریداری نموده و از سود ناشی از زنجیرهی آن به خصوص در بخشهای نهایی استفاده نمایند.
مطالعهی تاریخ توسعه کشورهای توسعه یافته و کشورهایی که با سرعت چشمگیری در حال توسعه هستند، نشان میدهد که تقریبا کلیهی این کشورها در برنامههای توسعهی خود، صنعت فولاد را به عنوان عامل تقویت زیرساختهای خود در برنامههای ابتدایی توسعه مد نظر داشتهاند و در مراحل بعد، دیگر صنایع را توسعه بخشیدهاند که همین دیدگاه از نشانههای دیگر نقش کلیدی این صنعت است.
اجرای اثربخش این الگوها و برنامههای توسعه در گروی زیرساختهای مناسب آن کشور میباشد که در واقع محمل پیاده سازی برنامهها است. زیرساختها به ساختارهای سازمانی و فیزیکی پایه اطلاق میشود که سایر فعالیتهای جامعه و سازمانها برای فعالیتهای اقتصادی خود به آنها وابستهاند و چهارچوبی برای حمایت از فعالیتهای توسعه بخش به وجود میآورند.
این زیرساختها مواردی مانند جادهها، پلها، تونلها، تجهیزات تامین آب و فاضلاب، شبکه برقرسانی و ارتباطات را فراهم میسازد که موجب توانمندسازی، پایداری و بهبود شرایط زندگی اجتماعی میشود. این زیرساختها شرایط تولید خدمات و کالاها و توزیع عادلانهی آنها را فراهم میآورد که شاخصی برای توسعهی کشورها به حساب
میآید.
صنایع فولاد یکی از صنایع زیر بنایی است که اهمیت آن را میتوان در ابعاد مختلف جستجو نمود. تاریخ نشان میدهد که بخش زیادی از توسعهی اروپای غربی، ژاپن و آمریکا، مدیون توسعهی صنایع و محصولات فولادی این مناطق بوده است. از مهمترین دلایل اهمیت صنعت فولاد میتوان به ویژگیهای عنصر فولاد و کاربرد آن در ابعاد مختلف اشاره نمود.
این فلز به موجب خواص آن از مهمترین عناصر موجود در طبیعت محسوب میشود. از جمله ویژگیهای عنصر فولاد میتوان به شکلپذیری،استحکام تسلیم،استحکام کششی بالاوهدایت گرمایی خوب و ضد خوردگی در برخی از انواع آن نام برد که این ویژگیها این عنصر را به مهمترین ماده ساختمانی ومهندسی درجهان مبدل نموده
است.
این ویژگیها عامل کاربرد فراوان فولاد و صنعت آن در بخش صنایع زیر ساختی است به گونهای که این صنعت مادهی اولیهی بسیاری از صنایع زیر ساختی را فراهم مینماید. نگاهی به آمار صنایع مصرف کننده فولاد جهانی نشان میدهد که تقریبا نیمیاز فولاد مصرفی جهان به مصرف بخش ساختمان و حمل و نقل میرسد. یک چهارم مصرف به ماشینسازی و خودروسازی اختصاص مییابد و صنایعی چون بستهبندی، ابزارآلات، کشتیسازی، برق و الکترونیک و ... یک چهارم بقیه مصرف را تشکیل میدهد. به سادگی قابل مشاهده خواهد بود که بخش زیادی از صنایع زیر ساختی در لیست مذکور در صنایع اصلی مصرفکننده فولاد است. در بخش ساختمان فولاد به عنوان شالودهی اصلی و چارچوب اصلی محسوب میشود. در صنایع حمل و نقل، فولاد مادهی اولیه و اصلی ساخت پلها، ریلها و وسایل حمل و نقل همچون ترنها و اتوبوسها و هواپیماها محسوب میگردد. در بخش صنایع دیگر که عامل رشد صنعتی خواهند بود، فولاد مادهی اولیه ساخت ماشینآلات صنعتی است.
در بخش انرژی مانند نفت، گاز، برق و آب نیز فولاد شالودهی اصلی مراکز تولید و توزیع انرژی و آب میباشد. این عنصر در بخشهای مهمیچون نیروگاههای برق، کارخانههای استخراج انرژی، سدها و همچنین در بخش انتقال در ساخت دکلها و لولههای انتقال انرژی و آب به کار میرود. علاوه بر این بخشها که در همهی کشورها به طور مشترک وجود دارد، بخشهای بسیاری از صنایع استراتژیک مانند خودروسازی، قوطیسازی، صنایع غذایی، ماشینآلات کشاورزی و تجهیزات نظامیوابسته به این عنصر است و بر اهمیت آن میافزاید.
اهمیت تولید فولاد و وابستگی سایر صنایع به آن به گونهای است که بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را میتوان به عنوان تولید کننده در این صنعت مشاهده نمود. این کشورها بهرغم آنکه در تولید این صنعت مزیت کافی ندارند اما سعی میکنند حداقل به میزان نیاز خود تولید کنند. آمار تولید و مصرف سال گذشته برخی از کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه برگرفته از آمار فولاد جهانی به خوبی حاکی از این مساله است. صنعت فولاد برای کشورهای توسعه یافته مادهی اولیه برای ایجاد ارزشهای افزودهی عظیم و برای کشورهای در حال توسعه مادهی اولیهی ساخت زیرساختها است.
یکی دیگر از ویژگیهای مهم صنعت فولاد ایجاد اشتغال است.صنعت فولاد میتواند اشتغالزایی مستقیم گسترده ای را ایجاد کند.علاوه بر این، تعدد عوامل پیشین و پسین این صنعت چشمگیر است و میتواند عاملی برای اشتغالزایی غیر مستقیم باشد. آمار این صنعت نشان میدهد که این صنعت به ازای هر اشتغال مستقیم در حدود 17 تا 25 شغل غیر مستقیم را در سایر صنایع ایجاد میکند.
صنعت فولاد از منابع معدنی استفاده میکند و همانگونه که پیش از این نیز اشاره شد، محصولات فولادی به عنوان مادهی اولیهی بسیاری از صنایع دیگر مانند خودروسازی و لوازم خانگی مورد استفاده قرار میگیرد.
صنعت خدمات نیز از بخشهایی است که در بسیاری موارد در جوار صنعت فولاد رشد مییابد که از مهمترین مثالهای آن میتوان به توسعه ی صنعت حمل و نقل اشاره نمود که مجموعههای صنعت به طور ویژهای بـه آنها وابسته است. همین امر موجب میشود که ایجاد صنایع فولاد در سه بخش بالادست، پایین دست و خدمات جانبی باعث تحریک رشد صنایع شود و به این ترتیب عامل ایجاد اشتغالزایی و توسعهی تولید ملی گردد که زمینهساز رشد و توسعهی اقتصادی است.
این تاثیر تا حدی است که میزان تولید و مصرف فولاد در هر کشور به عنوان یکی از شاخصهای توسعه اقتصادی به حساب میآید چرا که تولید و مصرف آن علاوه بر تحریک صنایع که منجر به تولید و ایجاد درآمدزایی میشود عاملی برای ساخت زیرساختهای هر کشور است.
برای مثال در نمودار زیر مقایسهای بین روند رشد اقتصادی بر اساس نرخ سرانه رشد اقتصادی و میزان تولید فولاد خام بر اساس نرخ رشد سرانه تولید در کشور چین به عنوان بزرگترین کشور تولید کننده و مصرف کنندهی فولاد و از کشورهای در حال توسعه انجام شده است. مقایسه نمودارها به روشنی حاکی از ارتباط نزدیک بین تولید فولاد و رشد اقتصادی این کشور است.
قابلیتهای صنعت فولاد محدود به تولید فولاد خام نیست. در واقع این صنعت قابلیتهای زیادی برای ایجاد ارزش افزوده بیش از این مقدار دارد . هر چه در طول زنجیره از سمت مواد خام به سمت محصولات نهایی ساخته شده از فولاد حرکت شود، توان زنجیره در ایجاد ارزش افزوده و سودآفرینی بیشتر است لذا سرمایهگذاری بیشتر و تکمیل هر چه بیشتر زنجیرهی مواد خام تا محصولات فولادی صنایع میتواند تاثیر این صنعت بر توسعه را چندین برابر کند.
همین عامل باعث میشود بسیاری از کشورها تمایل کمتری به فروش مواد خام مرتبط با صنعت فولاد داشته باشند و از طرف دیگر سعی میکنند تا این منابع را از کشورهای دیگر خریداری نموده و از سود ناشی از زنجیرهی آن به خصوص در بخشهای نهایی استفاده نمایند.
مطالعهی تاریخ توسعه کشورهای توسعه یافته و کشورهایی که با سرعت چشمگیری در حال توسعه هستند، نشان میدهد که تقریبا کلیهی این کشورها در برنامههای توسعهی خود، صنعت فولاد را به عنوان عامل تقویت زیرساختهای خود در برنامههای ابتدایی توسعه مد نظر داشتهاند و در مراحل بعد، دیگر صنایع را توسعه بخشیدهاند که همین دیدگاه از نشانههای دیگر نقش کلیدی این صنعت است.
ارسال نظر