چند توصیـه درباره مشـاور مالـی
سه قاعده مالی که باید آنها را شکست
گاهی اوقات ما برای تصمیمگیری در مورد سرمایه و پس اندازمان به مشاوران مالی رجوع میکنیم تا آنها به ما کمک کنند که چطور بتوانیم بهگونهای سرمایهگذاری کنیم که به بالاترین سود دست پیدا کنیم. مثلا به سراغ بورس برویم و سهام بخریم یا به سراغ بازار طلا و مستغلات برویم یا اصلا پولمان را در بانک پسانداز کنیم. اما هنگام مشورت با یک مشاور مالی شما باید حتما چند نکته را رعایت کنید: زیاد سوال کنید
بسیاری از مردم وقتی به سراغ مشاور مالی میروند منفعل شده و صرفا به توصیههای او گوش کرده و آنها را عملی میکنند.
بسیاری از مردم وقتی به سراغ مشاور مالی میروند منفعل شده و صرفا به توصیههای او گوش کرده و آنها را عملی میکنند.
گاهی اوقات ما برای تصمیمگیری در مورد سرمایه و پس اندازمان به مشاوران مالی رجوع میکنیم تا آنها به ما کمک کنند که چطور بتوانیم بهگونهای سرمایهگذاری کنیم که به بالاترین سود دست پیدا کنیم. مثلا به سراغ بورس برویم و سهام بخریم یا به سراغ بازار طلا و مستغلات برویم یا اصلا پولمان را در بانک پسانداز کنیم. اما هنگام مشورت با یک مشاور مالی شما باید حتما چند نکته را رعایت کنید: زیاد سوال کنید
بسیاری از مردم وقتی به سراغ مشاور مالی میروند منفعل شده و صرفا به توصیههای او گوش کرده و آنها را عملی میکنند. بدون اینکه از مشاور خود درباره توصیهاش سوال کنند. مثلا دلیل این توصیه چیست؟ آیا این توصیه سابقا در عمل موفق بوده است؟ درصد این موفقیت چقدر است؟ میزان سود محتمل چقدر است؟ در چه شرایطی این پروژه شکست میخورد و سوالاتی از این دست.
به سراغ اولین فرد نروید
مشورت مالی مسالهای بسیار مهم و اساسی است. شما میخواهید آن فرد را محرم اسرار مالیتان بکنید و تصمیم درست یا خطای او میتواند همه جنبههای زندگی شما را تحتالشعاع قرار دهد. پس تا آنجا که امکان دارد سعی کنید در این زمینه تحقیق کنید. حتی اگر یکی از دوستان یا اقوامتان شخصی را توصیه کرده است، حرف او را بدون تحقیق قبول نکنید. افراد مختلف معرف مشاوران مختلف بهتر هستند پس توصیه یک شخص ثالث تنها تا حدی راهگشاست.
سابقه فرد را استخراج کنید
ببینید او قبلا در چه مشاغلی کار کرده و در زمینههایی از تجربه کافی برخوردار است؛ چون همه توصیههای یک مشاور مالی در سطح هم نیستند. بسته به تجربه و زمینه آن فرد شما باید به برخی از توصیههای او وزن بیشتری بدهید. اگر مشاور شما در زمینه بورس فوقالعاده بوده است، شاید بهتر باشد توصیههای او را در این زمینه بیشتر جدی بگیرید. دقت کنید که محدودیت دانش یا سابقه یا حوزه فعالیت مشاورتان حوزه فعالیت یا موفقیت شما را محدود نکند. به توصیهها به صورت اموری مطلق نگاه نکنید. به هر توصیه وزن متناسب ارزش آن بدهید.
دست پر باشید
باید در مشاوره مالی ابتکار عمل در دست شما باشد. به همین خاطر قبل از رفتن به سراغ مشاور تصویری از برنامه اقتصادیای که در نظر دارید ترسیم کنید تا هم مشاور بتواند بهتر به شما کمک کند و هم شما بتوانید حداکثر بهره را از او ببرید.انفعال بیش از حد باعث میشود روال امور از دست شما خارج شود. فراموش نکنید که کارکرد مشاور این نیست که به جای شما زندگی اقتصادیتان را در دست بگیرد.
باید برای هزینه ۶ ماه آینده زندگیتان پول نقد داشته باشید
هزینههای ضروری و پیشبینینشده اموری هستند که ممکن است در هر آن اتفاق بیفتند. شما باید همواره احتمال آنها را بدهید. مثلا هزینههای درمان جدید یا از دست دادن شغل یا تعویق در پرداخت حقوقها. همه اینها اموری هستند که همه ما کم و بیش با آنها دست و پنجه نرم کردهایم. عمدتا کارشناسان امور مالی میگویند که شما باید در این شرایط پول نقد کنار بگذارید یا از حسابهای کوتاهمدت استفاده کنید تا در شرایط اضطراری از آنها بهره ببرید، اما این ایده غلط است.
کنار گذاشتن پول نقد آن هم در بازهای چنین طولانی میتواند به ضرر شما باشد.
بهتر است این پول را در امور دیگری سرمایهگذاری کنید و یا با آن اوراق یا کالاهای بهادار بخرید. اگر هزینه ضروریای پیش آمد، شما به سرعت میتوانید آن را به پول نقد تبدیل کنید و اگر هم مشکلی پیش نیامد نه تنها ارزش دارایی شما کم نشده بلکه بدان افزوده نیز شده است.
لذا تا آنجا که امکان دارد سعی کنید پول نقد خود را سرمایهگذاری کرده یا در بخشهایی که سودآور است پسانداز کنید.
نگاهداشتن پول نقد، دمِ دست، هیچگاه ایده خوبی نبوده است. درست است که این قاعده به قدری مشهور است که شکستن آن سخت است ولی شاید باید جرات به خرج دهید و آن را بشکنید تا متوجه شوید که شکستن آن چقدر طبیعی
و ساده است.
اصولا این قاعده مالی تا حد بسیار زیادی قدیمی و محافظهکارانه است و در جهان مدرن فعلی عمل به آن چندان ضرورتی ندارد.
مهمترین راه موفقیت مالی، کم کردن هزینهها است
کم کردن هزینهها تنها یک طرف موفقیت مالی است. گاه ما به این نیمه خالی لیوان چنان توجه میکنیم که فراموش میکنیم قضیه میتواند جنبه دیگری نیز داشته باشد: افزایش درآمد. نباید سقف درآمدهای خود را توسط دیوارهای نامرئی محدود کنید: درآمد من این قدر است پس من باید این قدر هزینه کنم. این رویکردها مهم هستند اما نباید جلوی بلندپروازیهای مالی شما را بگیرند. راههای زیادی برای افزایش درآمد هست: ارتقای مهارتها و ترفیع و حتی شغلهای پارهوقت و تغییر شغل. البته باید واقعبینی را چاشنی بلندپروازیتان بکنید. پسانداز کردن خوب است ولی هیچ وقت نمیتواند فرصتهای طلایی یا تغییرات بنیادی در زندگی شما ایجاد کند. مهمترین راه برای پولدار شدن بهدست آوردن پول است و نه جیرهبندی آن. شاید اگر خیلی در زمینه بهدست آوردن پول موفق باشید لازم نباشد حتی چندان نگران مقوله پسانداز باشید زیرا یک چرخه تجاری سالم مدام پول بازتولید میکند و بسیار کارآمدتر از آن است که نیاز به طرحهای قلکی برای انباشت سرمایه داشته باشد.
کاری را که دوست دارید، انجام دهید تا پولدار شوید
به شما میگویند که تنها کافی است شغل رویایی خود را پیدا کنید تا همه چیز درست شود و شما بدون زحمت و مشقت، به موفقیت مالی و کاری دست پیدا کنید. این حرف درست به نظر میرسد اما ضرورتا چنین نیست. کارهای بسیاری هستند که من میتوانم از آنها لذت ببرم اما نمیتوانم از آنها پول به دست بیاورم. ممکن است علاقهمندیهای شما حتی یک ریال هم سود برای شما نیاورد. زندگی کامل نیست. ما بسیاری از اوقات مجبوریم کارهایی را بکنیم که آنها را دوست نداریم. واقعبین باشید. مهمترین راه موفقیت علاقه و پشتکار نیست. گرچه اینها شرط لازم هستند.
اما در بسیاری موارد شما باید پشتکارتان را مصروف کاری کنید که دوست ندارید. این امر فاجعه یا مصیبت نیست. آن را بهعنوان یک واقعیت بپذیرید. ما باید در زندگی خودمان بین کار و سرگرمی و اوقات فراغتمان تمایز بگذاریم. بسیاری از چیزهایی که دوست داریم متعلق به اوقات فراغت است. بازار به میل علایق ما نمیگردد. بلکه این ما هستیم که باید بر اساس آنچه در جهان خارج هست، نیازها و خواسته های خود را تعدیل کنیم. درست است که کارشناسان موفقیت خیلی خوشبین هستند و این خوشبینی افراطی را در اطرافشان پخش میکنند ولی واقعیت زندگی اغلب این است که مشاغلی پولساز، مشاغلی غیرپولساز و مشاغلی در میانه این طیف هستند.
مثلا نویسندگی به خودی خود پولساز نیست اما ممکن است دست بر قضا به شغلی پول ساز بدل شود. اما خوب است بدانید که این مساله در خصوص تمامی مشاغل صادق نیست. مثلا اگر به مطالعه یک زبان منسوخ باستانی علاقه دارید نهایتا شغلی آکادمیک با درآمدی متوسط نصیبتان خواهد شد و نه ثروتی افسانهای، هرقدر هم بیشتر به کارتان عشق بورزید، تفاوتی ایجاد نمیکند.
پس اگر اولویت اصلی یا یکی از اولویتهای اصلی زندگیتان کسب ثروت است، با خودتان صادق باشید و اولویتهایتان در خصوص انتخاب شغل را تغییر دهید. شاید مجبور شوید شغلی انتخاب کنید که کمتر از اولی دوستش دارید ولی ثروتی که از این شغل نصیبتان میشود شاید روزی به کارتان بیاید تا علاقه اصلیتان را دنبال کنید.
بسیاری از مردم وقتی به سراغ مشاور مالی میروند منفعل شده و صرفا به توصیههای او گوش کرده و آنها را عملی میکنند. بدون اینکه از مشاور خود درباره توصیهاش سوال کنند. مثلا دلیل این توصیه چیست؟ آیا این توصیه سابقا در عمل موفق بوده است؟ درصد این موفقیت چقدر است؟ میزان سود محتمل چقدر است؟ در چه شرایطی این پروژه شکست میخورد و سوالاتی از این دست.
به سراغ اولین فرد نروید
مشورت مالی مسالهای بسیار مهم و اساسی است. شما میخواهید آن فرد را محرم اسرار مالیتان بکنید و تصمیم درست یا خطای او میتواند همه جنبههای زندگی شما را تحتالشعاع قرار دهد. پس تا آنجا که امکان دارد سعی کنید در این زمینه تحقیق کنید. حتی اگر یکی از دوستان یا اقوامتان شخصی را توصیه کرده است، حرف او را بدون تحقیق قبول نکنید. افراد مختلف معرف مشاوران مختلف بهتر هستند پس توصیه یک شخص ثالث تنها تا حدی راهگشاست.
سابقه فرد را استخراج کنید
ببینید او قبلا در چه مشاغلی کار کرده و در زمینههایی از تجربه کافی برخوردار است؛ چون همه توصیههای یک مشاور مالی در سطح هم نیستند. بسته به تجربه و زمینه آن فرد شما باید به برخی از توصیههای او وزن بیشتری بدهید. اگر مشاور شما در زمینه بورس فوقالعاده بوده است، شاید بهتر باشد توصیههای او را در این زمینه بیشتر جدی بگیرید. دقت کنید که محدودیت دانش یا سابقه یا حوزه فعالیت مشاورتان حوزه فعالیت یا موفقیت شما را محدود نکند. به توصیهها به صورت اموری مطلق نگاه نکنید. به هر توصیه وزن متناسب ارزش آن بدهید.
دست پر باشید
باید در مشاوره مالی ابتکار عمل در دست شما باشد. به همین خاطر قبل از رفتن به سراغ مشاور تصویری از برنامه اقتصادیای که در نظر دارید ترسیم کنید تا هم مشاور بتواند بهتر به شما کمک کند و هم شما بتوانید حداکثر بهره را از او ببرید.انفعال بیش از حد باعث میشود روال امور از دست شما خارج شود. فراموش نکنید که کارکرد مشاور این نیست که به جای شما زندگی اقتصادیتان را در دست بگیرد.
باید برای هزینه ۶ ماه آینده زندگیتان پول نقد داشته باشید
هزینههای ضروری و پیشبینینشده اموری هستند که ممکن است در هر آن اتفاق بیفتند. شما باید همواره احتمال آنها را بدهید. مثلا هزینههای درمان جدید یا از دست دادن شغل یا تعویق در پرداخت حقوقها. همه اینها اموری هستند که همه ما کم و بیش با آنها دست و پنجه نرم کردهایم. عمدتا کارشناسان امور مالی میگویند که شما باید در این شرایط پول نقد کنار بگذارید یا از حسابهای کوتاهمدت استفاده کنید تا در شرایط اضطراری از آنها بهره ببرید، اما این ایده غلط است.
کنار گذاشتن پول نقد آن هم در بازهای چنین طولانی میتواند به ضرر شما باشد.
بهتر است این پول را در امور دیگری سرمایهگذاری کنید و یا با آن اوراق یا کالاهای بهادار بخرید. اگر هزینه ضروریای پیش آمد، شما به سرعت میتوانید آن را به پول نقد تبدیل کنید و اگر هم مشکلی پیش نیامد نه تنها ارزش دارایی شما کم نشده بلکه بدان افزوده نیز شده است.
لذا تا آنجا که امکان دارد سعی کنید پول نقد خود را سرمایهگذاری کرده یا در بخشهایی که سودآور است پسانداز کنید.
نگاهداشتن پول نقد، دمِ دست، هیچگاه ایده خوبی نبوده است. درست است که این قاعده به قدری مشهور است که شکستن آن سخت است ولی شاید باید جرات به خرج دهید و آن را بشکنید تا متوجه شوید که شکستن آن چقدر طبیعی
و ساده است.
اصولا این قاعده مالی تا حد بسیار زیادی قدیمی و محافظهکارانه است و در جهان مدرن فعلی عمل به آن چندان ضرورتی ندارد.
مهمترین راه موفقیت مالی، کم کردن هزینهها است
کم کردن هزینهها تنها یک طرف موفقیت مالی است. گاه ما به این نیمه خالی لیوان چنان توجه میکنیم که فراموش میکنیم قضیه میتواند جنبه دیگری نیز داشته باشد: افزایش درآمد. نباید سقف درآمدهای خود را توسط دیوارهای نامرئی محدود کنید: درآمد من این قدر است پس من باید این قدر هزینه کنم. این رویکردها مهم هستند اما نباید جلوی بلندپروازیهای مالی شما را بگیرند. راههای زیادی برای افزایش درآمد هست: ارتقای مهارتها و ترفیع و حتی شغلهای پارهوقت و تغییر شغل. البته باید واقعبینی را چاشنی بلندپروازیتان بکنید. پسانداز کردن خوب است ولی هیچ وقت نمیتواند فرصتهای طلایی یا تغییرات بنیادی در زندگی شما ایجاد کند. مهمترین راه برای پولدار شدن بهدست آوردن پول است و نه جیرهبندی آن. شاید اگر خیلی در زمینه بهدست آوردن پول موفق باشید لازم نباشد حتی چندان نگران مقوله پسانداز باشید زیرا یک چرخه تجاری سالم مدام پول بازتولید میکند و بسیار کارآمدتر از آن است که نیاز به طرحهای قلکی برای انباشت سرمایه داشته باشد.
کاری را که دوست دارید، انجام دهید تا پولدار شوید
به شما میگویند که تنها کافی است شغل رویایی خود را پیدا کنید تا همه چیز درست شود و شما بدون زحمت و مشقت، به موفقیت مالی و کاری دست پیدا کنید. این حرف درست به نظر میرسد اما ضرورتا چنین نیست. کارهای بسیاری هستند که من میتوانم از آنها لذت ببرم اما نمیتوانم از آنها پول به دست بیاورم. ممکن است علاقهمندیهای شما حتی یک ریال هم سود برای شما نیاورد. زندگی کامل نیست. ما بسیاری از اوقات مجبوریم کارهایی را بکنیم که آنها را دوست نداریم. واقعبین باشید. مهمترین راه موفقیت علاقه و پشتکار نیست. گرچه اینها شرط لازم هستند.
اما در بسیاری موارد شما باید پشتکارتان را مصروف کاری کنید که دوست ندارید. این امر فاجعه یا مصیبت نیست. آن را بهعنوان یک واقعیت بپذیرید. ما باید در زندگی خودمان بین کار و سرگرمی و اوقات فراغتمان تمایز بگذاریم. بسیاری از چیزهایی که دوست داریم متعلق به اوقات فراغت است. بازار به میل علایق ما نمیگردد. بلکه این ما هستیم که باید بر اساس آنچه در جهان خارج هست، نیازها و خواسته های خود را تعدیل کنیم. درست است که کارشناسان موفقیت خیلی خوشبین هستند و این خوشبینی افراطی را در اطرافشان پخش میکنند ولی واقعیت زندگی اغلب این است که مشاغلی پولساز، مشاغلی غیرپولساز و مشاغلی در میانه این طیف هستند.
مثلا نویسندگی به خودی خود پولساز نیست اما ممکن است دست بر قضا به شغلی پول ساز بدل شود. اما خوب است بدانید که این مساله در خصوص تمامی مشاغل صادق نیست. مثلا اگر به مطالعه یک زبان منسوخ باستانی علاقه دارید نهایتا شغلی آکادمیک با درآمدی متوسط نصیبتان خواهد شد و نه ثروتی افسانهای، هرقدر هم بیشتر به کارتان عشق بورزید، تفاوتی ایجاد نمیکند.
پس اگر اولویت اصلی یا یکی از اولویتهای اصلی زندگیتان کسب ثروت است، با خودتان صادق باشید و اولویتهایتان در خصوص انتخاب شغل را تغییر دهید. شاید مجبور شوید شغلی انتخاب کنید که کمتر از اولی دوستش دارید ولی ثروتی که از این شغل نصیبتان میشود شاید روزی به کارتان بیاید تا علاقه اصلیتان را دنبال کنید.
ارسال نظر