چگونه بدون داشتن تجربه صاحب شغل شویم؟
مترجم: مریم رضایی وقتی تجربه کاری نداریم، چگونه شغل مناسبی پیدا کنیم؟ این سوال همواره از قدیم وجود داشته است. هزاران دانشجو وقتی به فارغالتحصیلی خود نزدیک میشوند، با این سوال قدیمی مواجه میشوند: اگر همه شغلها نیازمند تجربه است، چگونه میتوان اولین شغل را به دست آورد، وقتی تنها تجربه شما همان مدرکی است که دارید؟ لالی داسکال (Lolly Daskal)، مدرس مدیریت و رهبری در این مطلب راهکارهایی ارائه میدهد.
«سلام،اخیرا با مدرک زبان انگلیسی از دانشگاه فارغالتحصیل شدم. در مدتی که در دانشگاه بودم، نمیدانستم در آینده واقعا باید چه کاری انجام دهم و حال که فارغالتحصیل شدهام نیز نمیدانم باید چه کاری انجام دهم.
«سلام،اخیرا با مدرک زبان انگلیسی از دانشگاه فارغالتحصیل شدم. در مدتی که در دانشگاه بودم، نمیدانستم در آینده واقعا باید چه کاری انجام دهم و حال که فارغالتحصیل شدهام نیز نمیدانم باید چه کاری انجام دهم.
مترجم: مریم رضایی وقتی تجربه کاری نداریم، چگونه شغل مناسبی پیدا کنیم؟ این سوال همواره از قدیم وجود داشته است. هزاران دانشجو وقتی به فارغالتحصیلی خود نزدیک میشوند، با این سوال قدیمی مواجه میشوند: اگر همه شغلها نیازمند تجربه است، چگونه میتوان اولین شغل را به دست آورد، وقتی تنها تجربه شما همان مدرکی است که دارید؟ لالی داسکال (Lolly Daskal)، مدرس مدیریت و رهبری در این مطلب راهکارهایی ارائه میدهد.
«سلام،اخیرا با مدرک زبان انگلیسی از دانشگاه فارغالتحصیل شدم. در مدتی که در دانشگاه بودم، نمیدانستم در آینده واقعا باید چه کاری انجام دهم و حال که فارغالتحصیل شدهام نیز نمیدانم باید چه کاری انجام دهم. وقت زیادی را برای مرور آگهیهای شغلی میگذرانم (حتی دورههای کارآموزی بدون حقوق)، اما در حوزههایی که فکر میکنم به آنها علاقهمندم هیچ تجربه قبلی ندارم. چگونه میتوانم با این بیتجربگی شغل مناسب و مورد علاقهام را به دست آورم؟ لطفا کمک کنید!»
داسکال: ابتدا به یاد داشته باشید که همه افراد کارشان را بدون تجربه قبلی شروع میکنند، بنابراین تنها نیستید. اشارهای نکردید که به چه حوزههایی علاقه دارید، اما فقط گفتید که مدرک زبان انگلیسی فایدهای برای شما ندارد. شدیدا با این موضوع مخالفم. مدرک زبان انگلیسی ممکن است در شرکتها به عنوان مثال به اندازه مدرکی مثل حسابداری کارآیی فوری نداشته باشد، اما تضمین میکند که شما مهارتهای بالایی در برقراری ارتباط، تفکر تحلیلی و خلاقیت دارید؛ مهارتهایی که در بسیاری از محیطهای کاری ارزش زیادی دارد. با توجه به انتخابهای حرفهای و تحصیلی که الان دارید، مدرک شما میتواند سکوی پرتابی به سوی حرفههایی مثل خبرنگاری، ویراستاری فنی و تدریس باشد. وقتی از دانشگاه بیرون میآیید و یافتن یک مسیر شغلی را آغاز میکنید، خیلی راحت میتوانید مرعوب شوید. جستوجو برای کار بدون داشتن تجربه میتواند ناامیدکننده باشد، اما با سختکوشی، بلندهمتی فراوان و اعتماد به نفس، یافتن شغل بالاخره اتفاق میافتد. به همین منظور راهکارهای زیر پیشنهاد میشود:
واقعیت خود را بپذیرید:اگر میخواهید به عنوان یک تازهوارد و در سطح کارآموزی شغلی داشته باشید، بیشتر افراد انتظار ندارند رزومهای پر و پیمان داشته باشید. در عوض، بیتجربگی خود را بپذیرید و آن را اهرم انگیزهای برای یادگیری قرار دهید. فداکاری، کنجکاوی و تعهدی که به یادگیری و رشد دارید را پررنگ کنید. کارفرماهایی که به دنبال استخدام نیرو هستند، افرادی را میخواهند که به سختکوشی و یادگیری تمایل دارند.
مهارتهای خود را شناسایی کنید:لیستی از مهارتهایی که برای کاری که به دنبال آن میگردید لازم است، تهیه کنید: مهارت در کامپیوتر، مهارتهای فنی، مهارتهای ارتباطی، مهارتهای تحقیقی، مهارت حل مشکل و... بدانید که وقتی دیگران به شما مراجعه میکنند، چه کمکی میتوانید به آنها بکنید.
پیوند ایجاد کنید:وقتی تصمیم میگیرید برای به دست آوردن شغلی درخواست بدهید، باید دلیل قانعکنندهای داشته باشید که میتوانید آن وظیفه را به بهترین شکل انجام دهید. زمان بیشتری برای تحلیل این پیوند اختصاص دهید. چه تجربه رسمی یا غیررسمی یا کدام ویژگیهای فردی را دارید که بین شما و آن شغل تناسب خوبی ایجاد میکند؟ در این فرآیند تحلیلگر و خلاق باشید. به محض اینکه چنین پیوندی را برای خودتان ایجاد کردید، میتوانید آن را به کارفرمای احتمالی خود توضیح دهید.
بر «مهارتهای نرم» تاکید کنید:چه چیزی شما را از بقیه متمایز میکند؟ ویژگیهایی مثل رفاقت، حرفهایگرایی، پاسخدهی و انجام کار تا آخر را در نظر بگیرید. اینها مهارتهای نرم هستند. مهارتهای نرم قوی میتوانند تاثیر زیادی داشته باشند، چون نمیتوان آنها را یاد داد.
ارزش خودتان را بدانید:ممکن است سالها تجربه نداشته باشید، اما چه چیز دیگری در سابقه شما وجود دارد که میتواند ارزش شما را به یک کارفرما نشان دهد؟ تجربه صرفا از شغلهای قبلی به دست نمیآید؛ هر مهارتی که در حوزههای دیگر زندگی دارید، نمایش دهید.
بین اعتماد به نفس و تازهکار بودن توازن ایجاد کنید:اعتماد به نفس داشتن مهم است، اما باید با تواضع و فروتنی همراه باشد که نشانههای یک فرد تازهکار است. نشان دهید که از پس شغل جدید برمیآیید، اما در ضمن نشان دهید که همواره به دنبال یاد گرفتن چیزهای جدید هستید.
داوطلبانه کار کردن را آغاز کنید:اگر همچنان نمیتوانید شغلی پیدا کنید، مجانی کار کنید. پیدا کردن شغل بدون حقوق آسانتر از کارآموز شدن است. سعی کنید این شغل داوطلبی تا حد ممکن به معیارهای شما نزدیک باشد. در این صورت نه تنها تجربه ارزشمندی به دست میآورید، بلکه میتوانید شبکهای ارتباطی برای خودتان ایجاد کنید و فرصتهای آینده را بسازید.
شبکهسازی کنید:ایجاد یک شبکه شخصی مسیر قابل اطمینانی به سوی یک شغل خوب در هر مرحله از زندگی است. از طریق رسانههای اجتماعی، رویدادهای جمعی و حرفهای، قرارهای دوستانه و... با هر کس که میشناسید، ارتباط برقرار کنید.
به یادگیری ادامه دهید:ممکن است برای به دست آوردن کاری که واقعا میخواهید انجام دهید، به تحصیلات بیشتری نیاز داشته باشید. مثلا اگر به این نتیجه برسید که به کارهای حقوقی علاقهمندید، وقت آن رسیده که برای پذیرش در دانشگاه حقوق اقدام کنید؛ اما اگر لازم نباشد تحصیلات رسمی داشته باشید، خارج از آن روشهایی برای بهروز بودن و توسعه پایه دانش خود پیدا کنید. به عنوان مثال، در دورههای آموزشی ویژه یا توسعه حرفهای ثبتنام کنید یا در حوزه کار و علاقهای که دارید، مطالعه زیاد داشته باشید.
واقعبین باشید:حتی اگر بیشترین مهارتها و تجربه را دارید، مطمئن شوید شغلی به دست میآورید که برای شما مناسب است. در بازار کار خراب که کارفرماها با انبوهی از متقاضیان شایسته مواجهند، هیچ کس ریسک نکرده و متقاضیانی را که شایستگی کمتری دارند امتحان نمیکند. پس با دقت شغلهایی را هدف قرار دهید که میتوانید موفقیت خود را در آنها تضمین کنید. هر چقدر بیشتر به خودتان اجازه دهید که احساس شکست کنید، تجربهای پرشکستتر خواهید داشت. هر روز برای پیدا کردن یک شغل تلاش کنید و این ذهنیت را داشته باشید که کار بیهودهای انجام نمیدهید، بلکه ماجرایی را پیگیری میکنید که شانس یادگیری و اکتشاف را به شما میدهد. در این مسیر، به یاد داشته باشیدکه خود را جای کسانی بگذارید که قرار است شما را استخدام کنند. چه چیزی در مورد شما باید آنها را جذب کند؟ پاسخ به این سوال باید در همه کارهای شما منعکس شود.
منبع: Fast Company
«سلام،اخیرا با مدرک زبان انگلیسی از دانشگاه فارغالتحصیل شدم. در مدتی که در دانشگاه بودم، نمیدانستم در آینده واقعا باید چه کاری انجام دهم و حال که فارغالتحصیل شدهام نیز نمیدانم باید چه کاری انجام دهم. وقت زیادی را برای مرور آگهیهای شغلی میگذرانم (حتی دورههای کارآموزی بدون حقوق)، اما در حوزههایی که فکر میکنم به آنها علاقهمندم هیچ تجربه قبلی ندارم. چگونه میتوانم با این بیتجربگی شغل مناسب و مورد علاقهام را به دست آورم؟ لطفا کمک کنید!»
داسکال: ابتدا به یاد داشته باشید که همه افراد کارشان را بدون تجربه قبلی شروع میکنند، بنابراین تنها نیستید. اشارهای نکردید که به چه حوزههایی علاقه دارید، اما فقط گفتید که مدرک زبان انگلیسی فایدهای برای شما ندارد. شدیدا با این موضوع مخالفم. مدرک زبان انگلیسی ممکن است در شرکتها به عنوان مثال به اندازه مدرکی مثل حسابداری کارآیی فوری نداشته باشد، اما تضمین میکند که شما مهارتهای بالایی در برقراری ارتباط، تفکر تحلیلی و خلاقیت دارید؛ مهارتهایی که در بسیاری از محیطهای کاری ارزش زیادی دارد. با توجه به انتخابهای حرفهای و تحصیلی که الان دارید، مدرک شما میتواند سکوی پرتابی به سوی حرفههایی مثل خبرنگاری، ویراستاری فنی و تدریس باشد. وقتی از دانشگاه بیرون میآیید و یافتن یک مسیر شغلی را آغاز میکنید، خیلی راحت میتوانید مرعوب شوید. جستوجو برای کار بدون داشتن تجربه میتواند ناامیدکننده باشد، اما با سختکوشی، بلندهمتی فراوان و اعتماد به نفس، یافتن شغل بالاخره اتفاق میافتد. به همین منظور راهکارهای زیر پیشنهاد میشود:
واقعیت خود را بپذیرید:اگر میخواهید به عنوان یک تازهوارد و در سطح کارآموزی شغلی داشته باشید، بیشتر افراد انتظار ندارند رزومهای پر و پیمان داشته باشید. در عوض، بیتجربگی خود را بپذیرید و آن را اهرم انگیزهای برای یادگیری قرار دهید. فداکاری، کنجکاوی و تعهدی که به یادگیری و رشد دارید را پررنگ کنید. کارفرماهایی که به دنبال استخدام نیرو هستند، افرادی را میخواهند که به سختکوشی و یادگیری تمایل دارند.
مهارتهای خود را شناسایی کنید:لیستی از مهارتهایی که برای کاری که به دنبال آن میگردید لازم است، تهیه کنید: مهارت در کامپیوتر، مهارتهای فنی، مهارتهای ارتباطی، مهارتهای تحقیقی، مهارت حل مشکل و... بدانید که وقتی دیگران به شما مراجعه میکنند، چه کمکی میتوانید به آنها بکنید.
پیوند ایجاد کنید:وقتی تصمیم میگیرید برای به دست آوردن شغلی درخواست بدهید، باید دلیل قانعکنندهای داشته باشید که میتوانید آن وظیفه را به بهترین شکل انجام دهید. زمان بیشتری برای تحلیل این پیوند اختصاص دهید. چه تجربه رسمی یا غیررسمی یا کدام ویژگیهای فردی را دارید که بین شما و آن شغل تناسب خوبی ایجاد میکند؟ در این فرآیند تحلیلگر و خلاق باشید. به محض اینکه چنین پیوندی را برای خودتان ایجاد کردید، میتوانید آن را به کارفرمای احتمالی خود توضیح دهید.
بر «مهارتهای نرم» تاکید کنید:چه چیزی شما را از بقیه متمایز میکند؟ ویژگیهایی مثل رفاقت، حرفهایگرایی، پاسخدهی و انجام کار تا آخر را در نظر بگیرید. اینها مهارتهای نرم هستند. مهارتهای نرم قوی میتوانند تاثیر زیادی داشته باشند، چون نمیتوان آنها را یاد داد.
ارزش خودتان را بدانید:ممکن است سالها تجربه نداشته باشید، اما چه چیز دیگری در سابقه شما وجود دارد که میتواند ارزش شما را به یک کارفرما نشان دهد؟ تجربه صرفا از شغلهای قبلی به دست نمیآید؛ هر مهارتی که در حوزههای دیگر زندگی دارید، نمایش دهید.
بین اعتماد به نفس و تازهکار بودن توازن ایجاد کنید:اعتماد به نفس داشتن مهم است، اما باید با تواضع و فروتنی همراه باشد که نشانههای یک فرد تازهکار است. نشان دهید که از پس شغل جدید برمیآیید، اما در ضمن نشان دهید که همواره به دنبال یاد گرفتن چیزهای جدید هستید.
داوطلبانه کار کردن را آغاز کنید:اگر همچنان نمیتوانید شغلی پیدا کنید، مجانی کار کنید. پیدا کردن شغل بدون حقوق آسانتر از کارآموز شدن است. سعی کنید این شغل داوطلبی تا حد ممکن به معیارهای شما نزدیک باشد. در این صورت نه تنها تجربه ارزشمندی به دست میآورید، بلکه میتوانید شبکهای ارتباطی برای خودتان ایجاد کنید و فرصتهای آینده را بسازید.
شبکهسازی کنید:ایجاد یک شبکه شخصی مسیر قابل اطمینانی به سوی یک شغل خوب در هر مرحله از زندگی است. از طریق رسانههای اجتماعی، رویدادهای جمعی و حرفهای، قرارهای دوستانه و... با هر کس که میشناسید، ارتباط برقرار کنید.
به یادگیری ادامه دهید:ممکن است برای به دست آوردن کاری که واقعا میخواهید انجام دهید، به تحصیلات بیشتری نیاز داشته باشید. مثلا اگر به این نتیجه برسید که به کارهای حقوقی علاقهمندید، وقت آن رسیده که برای پذیرش در دانشگاه حقوق اقدام کنید؛ اما اگر لازم نباشد تحصیلات رسمی داشته باشید، خارج از آن روشهایی برای بهروز بودن و توسعه پایه دانش خود پیدا کنید. به عنوان مثال، در دورههای آموزشی ویژه یا توسعه حرفهای ثبتنام کنید یا در حوزه کار و علاقهای که دارید، مطالعه زیاد داشته باشید.
واقعبین باشید:حتی اگر بیشترین مهارتها و تجربه را دارید، مطمئن شوید شغلی به دست میآورید که برای شما مناسب است. در بازار کار خراب که کارفرماها با انبوهی از متقاضیان شایسته مواجهند، هیچ کس ریسک نکرده و متقاضیانی را که شایستگی کمتری دارند امتحان نمیکند. پس با دقت شغلهایی را هدف قرار دهید که میتوانید موفقیت خود را در آنها تضمین کنید. هر چقدر بیشتر به خودتان اجازه دهید که احساس شکست کنید، تجربهای پرشکستتر خواهید داشت. هر روز برای پیدا کردن یک شغل تلاش کنید و این ذهنیت را داشته باشید که کار بیهودهای انجام نمیدهید، بلکه ماجرایی را پیگیری میکنید که شانس یادگیری و اکتشاف را به شما میدهد. در این مسیر، به یاد داشته باشیدکه خود را جای کسانی بگذارید که قرار است شما را استخدام کنند. چه چیزی در مورد شما باید آنها را جذب کند؟ پاسخ به این سوال باید در همه کارهای شما منعکس شود.
منبع: Fast Company
ارسال نظر