رازهای سودآوری صنعت موتورسیکلت
موتورسیکلت‌سازی در حال حاضر به‌عنوان یک تجارت پرسود در زیرمجموعه صنعت حمل‌و‌نقل در حال جریان است. تا آنجا که برخی از شرکت‌های بزرگ خودروسازی نیز به‌طور جدی در تولید موتورسیکلت هم فعال هستند؛ اما چرا تولید و تجارت موتورسیکلت در قرن بیست و یکم به یک تجارت پرسود تبدیل شده است. در حالی‌که به‌نظر می‌رسد وسایل نقلیه دوچرخ، ابزارهایی مربوط به گذشته باشند!
واقعیت ماجرا را باید در شرایطی که تولید و فروش موتورسیکلت دارد جست‌وجو کرد. در اینجا نیز باید تولید‌کنندگان را به دو دسته تقسیم کرد. گروه اول تولیدکنندگان موتورسیکلت‌های گران‌قیمت و سنگین هستند و گروه دوم شرکت‌هایی که موتورسیکلت‌های سبک و ارزان‌قیمت تولید می‌کنند. موتورسیکلت ویژگی‌هایی دارد که کار هر دو دسته را در بخش تولید راحت می‌کند. ابتدا شرکت‌های کوچک را مورد بررسی قرار می‌دهیم. موتورسیکلت به نسبت خودرو، نیاز به سرمایه‌گذاری کمتری برای احداث خط تولید دارد. از طرف دیگر مدت زمانی که برای مونتاژ یک دستگاه موتورسیکلت لازم است تقریبا یک هفتم زمانی است که در آن یک دستگاه خودرو مونتاژ می‌شود. این را هم باید اضافه کرد که قطعات منفصله یک دستگاه موتورسیکلت می‌تواند در این زمان یک هفتم از سوی یک کارگر مونتاژ شود. در حالی که در بخش خودروسازی این کار امکان‌پذیر نیست و برای مونتاژ خودرو به تعداد زیادی کارگر نیاز است. از سوی دیگر مونتاژ موتورسیکلت در بسیاری از خط تولیدهای کوچک و بازارهای محلی، بدون نیاز به روبات‌ها انجام می‌شود. این درحالی است که در حال حاضر، بدون حضور روبات‌ها عملا امکان خودروسازی وجود ندارد. در حقیقت بدون روبات‌ها تولید خودرو به میزانی کاهش پیدا می‌کند که عملا توجیه اقتصادی از بین می‌رود. به این ترتیب یک شرکت تولید‌کننده موتورسیکلت را که تولیدش به هزاران دستگاه در سال برسد، می‌توان با سرمایه‌گذاری بسیار کمتری در مقایسه با یک خط تولید خودرو تاسیس کرد. این‌گونه است که مثلا در کشور خودمان نیز تعداد زیادی خط تولید موتورسیکلت به‌صورت کارگاهی راه‌اندازی می‌شوند و اقدام به مونتاژ می‌کنند؛ در حالی که این روش برای تولید خودرو قابلیت اجرا ندارد.

گروه دوم یعنی شرکت‌های بزرگ و معروف تولید‌کننده موتورسیکلت نیز از این مزیت به‌گونه‌ای دیگر بهره‌مند می‌شوند. آنها با سرمایه‌گذاری سنگینی وارد تولید موتورسیکلت می‌شوند و در مقابل تولید بالایی را هم به خود اختصاص می‌دهند. به‌گونه‌ای که مثلا هوندا می‌تواند بیش از ۱۷ میلیون دستگاه موتورسیکلت تولید کند؛ درحالی‌که سهم تولید خودرو در این شرکت به مراتب کمتر است. به این ترتیب موتورسیکلت سازان بزرگ اگرچه سرمایه‌گذاری سنگینی در این بخش انجام می‌دهند، اما بازده این سرمایه‌گذاری در بخش موتورسیکلت بیشتر از خودرو است.یکی دیگر از مزیت‌هایی که موجب شده موتورسیکلت با هزینه کمتری نسبت به خودرو تولید شود، ثبات بیشتر فناوری در آن است. فناوری در بخش موتورسیکلت بسیار دیرتر از خودرو تغییر می‌کند. این مساله هم در بخش فنی و هم در بخش ظاهری صدق می‌کند. یک خودروساز اگر بخواهد در رقابت جهانی باقی بماند باید هر سال طراحی داخلی و خارجی خودروهای خود را عوض کند، اما در موتورسیکلت‌ها این مساله هر سه یا چهار سال انجام می‌گیرد. آن هم تنها در بخش موتورهای سنگین و شرکت‌های بزرگ تولید‌کننده. در بخش موتورهای ارزان‌قیمت گاه ممکن است چند دهه شکل ظاهری موتورسیکلت‌ها تغییر نکرده و با همان طراحی اولیه تولید شوند. در بخش فنی نیز وضعیت به همین منوال است. اکنون تولید یک خودرو با تکنولوژی سوخت‌رسانی کاربراتوری به خواب و رویا بیشتر شبیه است؛ اما هنوز که هنوز است بخش زیادی از موتورسیکلت‌های زیر ۳۰۰ سی سی در کشورهای در حال توسعه باتکنولوژی کاربراتوری تولید می‌شوند.

همین مساله در بخش‌های دیگر مانند ترمز نیز صدق می‌کند. همچنین موتورسیکلت‌های سبک هزینه بسیار کمی برای شاسی و تنه دارند در حالی که یکی از اصلی‌ترین هزینه‌ها در تولید خودروها هزینه‌های مربوط به شاسی و اتاق است. این حذف هزینه‌ها موجب می‌شود تا تولید موتورسیکلت با شتاب بیشتری نسبت به خودرو انجام شود و شرکت‌های تولید‌کننده موتورسیکلت راحت‌تر به سودآوری می‌رسند. در شرکت‌های بزرگ تولید‌کننده موتورسیکلت مانند هوندا، بی‌ام‌و و هارلی دیویدسون نیز به‌گونه‌ای دیگر همین کاهش هزینه تحقیق و توسعه را مشاهده می‌کنید. در این شرکت‌ها اغلب فناوری‌هایی که در تولید موتورسیکلت‌های به‌روز استفاده می‌شود، تکنولوژی‌هایی است که در بخش خودروسازی مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. به این ترتیب هزینه تحقیق و توسعه آنها را تا رسیدن به مرحله تجاری‌سازی، بخش خودروسازی پرداخت کرده است و بخش موتورسیکلت‌سازی شرکت تنها هزینه انطباق آن با ویژگی‌های موتورسیکلت را پرداخت می‌کند.یکی دیگر از مزیت‌های موتورسیکلت بر خودرو تنوع بالای مدل‌ها در آنها است. یک شرکت موتورسیکلت‌سازی می‌تواند با تولید تنها یک مدل ارزان‌قیمت اما در تیراژ بالا به راحتی به سودآوری دست یابد؛ اما برای یک تولید‌کننده خودرو عملا داشتن یک مدل باعث سودآوری نخواهد شد.