آموزش مهارتهای اقتصادی به فرزندان ۳ تا ۸۱ ساله
بچه از ۳ سالگی «پول» را میفهمد
همه ما به این حقیقت واقفیم که مهارتهای اقتصادی تا چه اندازه میتوانند در پیشبرد زندگی ما مهم باشند؛ اما در کمال تعجب باید این حقیقت را هم بپذیریم که در مدارس به فرزندان ما چیزی در رابطه با این موضوع بسیار مهم آموزش نمیدهند. بهعنوان والدین کودک شما خودتان میتوانید این درس مهم را به فرزندان خود آموزش دهید و بهتر است که این کار را انجام دهید. شما در وهله اول باید این را بدانید که بچهها از سه سالگی میتوانند مفهوم پسانداز و خرج کردن را درک کنند. در واقع عادات اقتصادی کودک در سن ۷ سالگی شکل میگیرد.
همه ما به این حقیقت واقفیم که مهارتهای اقتصادی تا چه اندازه میتوانند در پیشبرد زندگی ما مهم باشند؛ اما در کمال تعجب باید این حقیقت را هم بپذیریم که در مدارس به فرزندان ما چیزی در رابطه با این موضوع بسیار مهم آموزش نمیدهند. بهعنوان والدین کودک شما خودتان میتوانید این درس مهم را به فرزندان خود آموزش دهید و بهتر است که این کار را انجام دهید. شما در وهله اول باید این را بدانید که بچهها از سه سالگی میتوانند مفهوم پسانداز و خرج کردن را درک کنند. در واقع عادات اقتصادی کودک در سن 7 سالگی شکل میگیرد. هر چه والدین زودتر آموزش مهارتهای اقتصادی به فرزندان خود را شروع کنند، برای آینده فرزندانشان بهتر خواهد بود. والدین بیشترین تاثیر را روی رفتار اقتصادی فرزندان خود میگذارند و در حقیقت الگوی آنها به شمار میروند.
با این اوصاف دیگر تصمیم با مادر و پدرهای یک نسل است که بخواهند فرزندانی اقتصادی، البته نه به معنای منفیاش، آیندهنگر و صرفهجو تربیت کنند.
استارت این کار هم باید در سنین 3 تا 5 سالگی زده شود.
درس اول: از ۳ تا ۵ سالگی«باید برای خریدن چیزی که میخواهی صبر کنی.»
درک مفهوم این جمله برای بزرگسالان هم کار سختی است، چه برسد به یک کودک 3 تا 5 ساله. اما با تمام این اوصاف اگر یک کودک یاد بگیرد که برای رسیدن به خواستههای خود صبر کند، میتوان به راحتی حدس زد که در آینده تا چه اندازه موفق خواهد شد. بهترین حالت این است که به فرزند خود بیاموزید، برای رسیدن به چیزی که میخواهد خودش پسانداز کند و در نهایت به آن احتمالا شیء مورد علاقه برسد. آموزش مفهوم این جمله را میتوانید با توضیح اینکه «به صف ایستادن برای تابسواری» کار بسیار مهمی است یا خریدن یک قلک برای فرزند خود آغاز کنید.
درس دوم، از ۶ تا ۱۰ سالگی: «باید برای چگونه خرج کردن پول برنامهریزی کنی و خودت تصمیم بگیری.»
کودک در این سن باید بداند که «پول یک روز تمام میشود؛ بنابراین کودک باید بداند که تصمیمات عاقلانه بگیرد. چون میشود پول را یک شبه هم تمام کرد.» شما بهعنوان والدین وظیفه دارید که در این سنین خاص جدای «قلک خریدن»، «آموزش پول در قلک ریختن» و «آموزش هدفمند بودن» فرزندان خود را در تصمیمات اقتصادی بزرگسالانه نیز مشارکت دهید.
بهعنوان مثال وقتی برای خرید وسایل مورد نیاز خانه به سوپرمارکت رفتهاید، به فرزند خود توضیح دهید که چرا آبمیوه مربوط به شرکتی بهخصوص را به خاطر قیمت پایینترش، انتخاب کردهاید یا مثلا وقتی در سوپرمارکت هستید به فرزند خود مبلغ اندکی پول بدهید تا برود و به انتخاب خودش، البته با توضیحات شما میوه بخرد. راه دیگر این است که در هنگام خرید کردن میتوانید با فرزند خود حرف بزنید؛ مثلا بگویید: «به نظرت ما شکلات صبحانه لازم داریم؟»
درس سوم، از 11 تا 13 سالگی: «هر چه زودتر پسانداز کردن را شروع کنی، سریعتر به پول هنگفتی میرسی.»
در این سن شما میتوانید به فرزند خود بیاموزید که پسانداز زودهنگام در درازمدت به نفعش خواهد بود. مثلا برایش توضیح دهید که اگر پسانداز پول را با مبلغ مشخصی از ۱۴ سالگی آغاز کند، ۴۰ سال بعد پول قابل توجهی در صندوق خود خواهد داشت. به فرزند خود یاد دهید که در همین سنین برای خودشان هدف بزرگتری را تعیین کنند، چیزی بزرگتر از یک اسباببازی یا ابزار کامپیوتری. به این ترتیب با توضیح پسانداز زودهنگام آنها را برای رسیدن به هدف بزرگشان تحریک و آماده میکنید.
درس چهارم، از 14 تا 18 سالگی: «حالا که وقت دانشگاه رفتن فرارسیده، باید بدانی هر دانشگاه چه میزان هزینه دربرخواهد داشت.»
هزینههای دانشگاههای مختلف برای رشته موردعلاقه فرزند خود را پیدا کنید و اطلاعات را در اختیارش بگذارید. البته مراقب باشید که ناامیدش نکنید. در عوض سعی کنید برایش توضیح دهید که یک فرد تحصیلکرده و دانشگاه رفته در مقایسه با فردی بدون مدرک دانشگاهی چقدر درآمد خواهد داشت.
در این مرحله به فرزند خود بگویید که سالانه تا چه اندازه میتوانید برای هزینههای دانشگاهش صرف کنید تا بداند دست روی کدام دانشگاهها میتواند بگذارد. گزینه دانشگاه سراسری و وامهای دانشجویی هم وجود دارد که اگر نصیب فرزندتان بشود که باید خوشحال باشید بخت با شما یار بوده است. در نهایت مهمترین وظیفه شما در این سن و در این مرحله حیاتی از زندگی فرزندتان این است که او را به پیدا کردن شغلی نیمهوقت تشویق کنید.
درس آخر را هم باید سپرد به بعد از ۱۸ سالگی. زمانی که شرایط جامعه اجازه کار کردن را به فرزند شما بدهد تا بتواند برای خودش حساب بانکی باز کند، وام بگیرد و با دستمزد ماهانه خود از پس پرداخت وام دانشجویی یا غیردانشجویی برآید که البته تمام اینها منوط به شرایط اقتصادی و البته فرهنگی جامعه است.
با این اوصاف دیگر تصمیم با مادر و پدرهای یک نسل است که بخواهند فرزندانی اقتصادی، البته نه به معنای منفیاش، آیندهنگر و صرفهجو تربیت کنند.
استارت این کار هم باید در سنین 3 تا 5 سالگی زده شود.
درس اول: از ۳ تا ۵ سالگی«باید برای خریدن چیزی که میخواهی صبر کنی.»
درک مفهوم این جمله برای بزرگسالان هم کار سختی است، چه برسد به یک کودک 3 تا 5 ساله. اما با تمام این اوصاف اگر یک کودک یاد بگیرد که برای رسیدن به خواستههای خود صبر کند، میتوان به راحتی حدس زد که در آینده تا چه اندازه موفق خواهد شد. بهترین حالت این است که به فرزند خود بیاموزید، برای رسیدن به چیزی که میخواهد خودش پسانداز کند و در نهایت به آن احتمالا شیء مورد علاقه برسد. آموزش مفهوم این جمله را میتوانید با توضیح اینکه «به صف ایستادن برای تابسواری» کار بسیار مهمی است یا خریدن یک قلک برای فرزند خود آغاز کنید.
درس دوم، از ۶ تا ۱۰ سالگی: «باید برای چگونه خرج کردن پول برنامهریزی کنی و خودت تصمیم بگیری.»
کودک در این سن باید بداند که «پول یک روز تمام میشود؛ بنابراین کودک باید بداند که تصمیمات عاقلانه بگیرد. چون میشود پول را یک شبه هم تمام کرد.» شما بهعنوان والدین وظیفه دارید که در این سنین خاص جدای «قلک خریدن»، «آموزش پول در قلک ریختن» و «آموزش هدفمند بودن» فرزندان خود را در تصمیمات اقتصادی بزرگسالانه نیز مشارکت دهید.
بهعنوان مثال وقتی برای خرید وسایل مورد نیاز خانه به سوپرمارکت رفتهاید، به فرزند خود توضیح دهید که چرا آبمیوه مربوط به شرکتی بهخصوص را به خاطر قیمت پایینترش، انتخاب کردهاید یا مثلا وقتی در سوپرمارکت هستید به فرزند خود مبلغ اندکی پول بدهید تا برود و به انتخاب خودش، البته با توضیحات شما میوه بخرد. راه دیگر این است که در هنگام خرید کردن میتوانید با فرزند خود حرف بزنید؛ مثلا بگویید: «به نظرت ما شکلات صبحانه لازم داریم؟»
درس سوم، از 11 تا 13 سالگی: «هر چه زودتر پسانداز کردن را شروع کنی، سریعتر به پول هنگفتی میرسی.»
در این سن شما میتوانید به فرزند خود بیاموزید که پسانداز زودهنگام در درازمدت به نفعش خواهد بود. مثلا برایش توضیح دهید که اگر پسانداز پول را با مبلغ مشخصی از ۱۴ سالگی آغاز کند، ۴۰ سال بعد پول قابل توجهی در صندوق خود خواهد داشت. به فرزند خود یاد دهید که در همین سنین برای خودشان هدف بزرگتری را تعیین کنند، چیزی بزرگتر از یک اسباببازی یا ابزار کامپیوتری. به این ترتیب با توضیح پسانداز زودهنگام آنها را برای رسیدن به هدف بزرگشان تحریک و آماده میکنید.
درس چهارم، از 14 تا 18 سالگی: «حالا که وقت دانشگاه رفتن فرارسیده، باید بدانی هر دانشگاه چه میزان هزینه دربرخواهد داشت.»
هزینههای دانشگاههای مختلف برای رشته موردعلاقه فرزند خود را پیدا کنید و اطلاعات را در اختیارش بگذارید. البته مراقب باشید که ناامیدش نکنید. در عوض سعی کنید برایش توضیح دهید که یک فرد تحصیلکرده و دانشگاه رفته در مقایسه با فردی بدون مدرک دانشگاهی چقدر درآمد خواهد داشت.
در این مرحله به فرزند خود بگویید که سالانه تا چه اندازه میتوانید برای هزینههای دانشگاهش صرف کنید تا بداند دست روی کدام دانشگاهها میتواند بگذارد. گزینه دانشگاه سراسری و وامهای دانشجویی هم وجود دارد که اگر نصیب فرزندتان بشود که باید خوشحال باشید بخت با شما یار بوده است. در نهایت مهمترین وظیفه شما در این سن و در این مرحله حیاتی از زندگی فرزندتان این است که او را به پیدا کردن شغلی نیمهوقت تشویق کنید.
درس آخر را هم باید سپرد به بعد از ۱۸ سالگی. زمانی که شرایط جامعه اجازه کار کردن را به فرزند شما بدهد تا بتواند برای خودش حساب بانکی باز کند، وام بگیرد و با دستمزد ماهانه خود از پس پرداخت وام دانشجویی یا غیردانشجویی برآید که البته تمام اینها منوط به شرایط اقتصادی و البته فرهنگی جامعه است.
ارسال نظر