تاریخ  سر برآورد
عاطفه نبوی نشانه‌های تاریخی که می‌رفت در گذر زمان و در زیر برج‌ها و خیابان‌های دنیای جدید و قدم‌های عجول رهگذران خیابان فاطمی مدفون شود، در صبح روز 31 مرداد بناگاه سر از گور خود برآورد و به «خال محمد» و «نورآقا» کارگران چاه کن افغانی رخ نمود. این دو کارگر در جریان یک عملیات عمرانی درخیابان فاطمی در تهران و درعمق 10 متری زمین به‌ناگاه به تونل‌هایی رسیدند که مملو از اسلحه و گلوله‌های سنگین از جمله خمپاره 120 بود که در کنار چاه یک خانه و در یک محوطه بسیار قدیمی قرار گرفته بود. سردار حسین ساجدی‌نیا رئیس پلیس تهران درباره تعداد تسلیحات به دست آمده گفت: تاکنون 20 مرمی و 44 گلوله توپ از محل مذکور کشف شده است و با توجه به اینکه گلوله‌های به دست آمده مربوط به سال 1935 یعنی 79 سال پیش است این احتمال وجود دارد که این زاغه مهمات مربوط به زمان جنگ جهانی دوم باشد.
«خال محمد» یکی از کارگران چاه‌کن افغانی که به همراه دوستش «نورآقا» این مهمات را یافتند درباره جزئیات این کشف به خبرگزاری‌ها گفت: صبح اول وقت که از میله ۱۰ متری چاه ساختمان پایین رفته بودیم در حال حفر انبار چاه بودیم که در کمال حیرت با انبوهی از موشک‌های مدفون شده در چند اتاقک روبه‌رو شدیم و پلیس را خبر کردیم.
پلیس به محض اطلاع از این حادثه کلیه خانه‌های اطراف محل کشف مهمات را تخلیه و عوامل خود را با تمامی امکانات، حتی خنثی‌سازی بمب در محل مستقر کرد. این گلوله‌ها توسط مخازن ایزوله بزرگ تسلیحاتی که با اسکورت چند خودروی پلیس و امدادی همراه بودند به مقصد نامعلومی منتقل شدند. براساس آمار تایید نشده بیش از 180 توپ کشف شده است که شامل مرمی و گلوله می‌باشد.
مهمات راوی کدام بخش تاریخ معاصرند
همزمان با پیچیدن نام خیابان دکتر فاطمی و خبر کشف این زاغه در شهر، در کنار نگرانی‌های ساکنان این منطقه و تحقیق برای خطرناک بودن یا نبودن آن، مساله قدمت این سلاح‌ها و اینکه از چه زمانی در آنجا به خاک سپرده شدند نیز مورد توجه قرار گرفت.
با گرفتن رد مکانی که اسلحه‌ها در آن به خاک سپرده شده در گذشته‌ای نه چندان دور به نام «قزل قلعه» می‌رسیم. قزل قلعه (قلعه سرخ) انبار مهمات و اثاثیه نظامی در دوره قاجاریه بوده است، البته در‌باره محل دقیق قزل قلعه تردید وجود دارد و سه نقطه از شمال غربی تهران به نام قزل قلعه معروف بودند. یکی در ضلع شمالی خیابان فاطمی کنونی که زمین آنجا به شهرداری رسید و در آنجا بنای بسیار بلندی بنا کرد که اکنون در تصرف وزارت کشور است. دوم در غرب این محل و سوم در فاصله چند متری در شمال آن. در دوره محمد‌رضا شاه، این قلعه‌ها به دستور تیموربختیار به زندان سیاسی تبدیل شد.
احمد محیط طباطبایی پژوهشگر و مورخ در این‌باره می‌گوید: با توجه به تاریخی که توسط سردار ساجدی نیا اعلام شد زمان ساخت اسلحه در سال‌های بین جنگ جهانی اول و دوم بوده و با توجه به این تاریخ، سلاح‌ها هر چند که در انبار مهمات قاجاریه بوده، نمی‌توانسته متعلق به آن دوره باشد.
محیط طباطبایی در ادامه تاکید می‌کند: به نظر می‌آید با تلاشی که مخفی‌کنندگان اسلحه برای دفن آن در زیر‌زمین کرده‌اند (با توجه به اینکه در عمق ۱۰ متری سطح زمین پیدا شده) حدس من این است که این مهمات از آن ایران بوده و ممکن است به دلایل متفاوتی مانند پنهان نگاه داشتن از چشم متفقین یا دلایلی شبیه به این آن را در آنجا مدفون کرده باشند تا بعد از اینکه آب‌ها از آسیاب افتاد به سراغش بروند که نشد!
این مورخ با اشاره به اظهارنظرهای پراکنده‌ای که راجع به کشور سازنده این سلاح‌ها شده نیز تاکید کرد: البته بهتر است که منتظر اطلاعات دقیق‌تر و موثق تری در رابطه با این مساله باشیم، اما اگر کشور سازنده این مهمات هر کدام از کشورهای آلمان، سوئد، چک و اسلوواکی باشد (که تا به حال در اظهار نظرها به آنها اشاره شد) این طبیعتا موجب رد فرضیه تعلق این تسلیحات به متفقین می‌شود.
از سوی دیگر با توجه به اینکه متفقین بدون عجله و در آرامش ایران را ترک کردند بعید به نظر می‌رسد که آنها سلاح‎های خود را در ایران رها کرده و رفته باشند.
اما حمید ناصری، تهران‌شناس، در مورد مهمات کشف شده چندان با محیط طباطبایی هم عقیده نیست و در گفت‌وگویی با هنرنیوز در این باره می‌گوید: حدود سال ۱۳۱۴ رضاشاه بخشی از اراضی شمال دانشگاه تهران را که به تپه‌های «جلالیه» معروف بود به منظور تاسیس پادگان و زاغه مهمات در اختیار ارتش قرار داد. خیابان فاطمی و شهید فکوری بخشی از تپه‌های سابق جلالیه است.
ناصری ادامه می‌دهد: هنگام فتح تهران در زمان جنگ جهانی دوم این پادگان به دست نیروهای «متفقین» افتاد تا از مهمات آن برای ادامه جنگ استفاده کنند و مهمات خود را در آنجا جاسازی کنند.
این تهران‌شناس اضافه می‌کند: پس از پایان جنگ و خروج نیروهای ارتش شوروی و بریتانیا نیروهای ارتش آمریکا همچنان در کشور حضور داشتند و از این زاغه‌ها برای نگهداری آذوقه، غلات و مهمات نظامی استفاده می‌کردند. در نقشه‌های سال ۱۳۲۵، ۱۳۳۰ و ۱۳۳۵ هم از این مکان به‌عنوان انبار آمریکایی‌ها نام برده شده است.
او تاکید می‌کند: به تحلیل من از آنجایی که این انبار‌ها پس از جنگ جهانی دوم بدون استفاده قرار گرفت آرام‌آرام به هاله‌ای از ابهام و فراموشی فرو‌رفت. حتی خود امرای ارتش حکومت پهلوی نیز شاید از وجود آن بی‌خبر بودند چون در خاطراتشان اشاره‌ای به این انبار‌ها نشده است. تنها در خاطرات «حسین فردوست» به انبار آذوقه آمریکایی‌ها اشاره شده اما مکان دقیق آن ذکر نشده است.
ناصری ادامه می‌دهد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی و خروج صددرصد آمریکایی‌ها از ایران مکان این انبار‌ها و زاغه به عمق چاه فراموشی فرو‌می‌روند.
همانطور که کارشناسان تاکید کردند اظهار‌نظر نهایی راجع به جزئیات این مساله که مهمات یافت شده نماینده کدام بخش از تاریخ این سرزمین هستند منوط به کار کارشناسی و دریافت اطلاعاتی دقیق‌تر از متخصصان اسلحه است که از ترکیب این اظهارات با تاریخ صدساله اخیر و کنار هم چیدن آنها تاریخ روی شفاف خود را به ما می‌نماید.