آوارگان توفان «رنمینبی»
حمیدرضا آریان پور
عضو گروه بانک و بیمه
فیناس تیلور بارنوم، فعال اقتصادی قرن نوزدهم گفته بود که «پول اربابی وحشتناک و خدمتکاری عالی است»، اما بانکهای مرکزی و دولتها در سالهای گذشته پول ملی خود را چنان بهکار گرفتهاند که از نتایج رفتارهای آنان احتمالا کمتر کسی سود خواهد کرد.
بهرهکشی از «پول» حالا دردسر تازه اقتصاد در حال تقلای جهان شده است. بر سر اینکه اقدام یازدهم آگوست «بانک خلق چین» در مسیر جنگ ارزی تعریف میشود یا نه، بحثهای پرشماری در گرفته، اما در این مورد که تضعیف تهاجمی ارزش پول کشورها پس از بحران مالی ۲۰۰۸ شدت گرفته، تردیدی نیست.
عضو گروه بانک و بیمه
فیناس تیلور بارنوم، فعال اقتصادی قرن نوزدهم گفته بود که «پول اربابی وحشتناک و خدمتکاری عالی است»، اما بانکهای مرکزی و دولتها در سالهای گذشته پول ملی خود را چنان بهکار گرفتهاند که از نتایج رفتارهای آنان احتمالا کمتر کسی سود خواهد کرد.
بهرهکشی از «پول» حالا دردسر تازه اقتصاد در حال تقلای جهان شده است. بر سر اینکه اقدام یازدهم آگوست «بانک خلق چین» در مسیر جنگ ارزی تعریف میشود یا نه، بحثهای پرشماری در گرفته، اما در این مورد که تضعیف تهاجمی ارزش پول کشورها پس از بحران مالی ۲۰۰۸ شدت گرفته، تردیدی نیست.
حمیدرضا آریان پور
عضو گروه بانک و بیمه
فیناس تیلور بارنوم، فعال اقتصادی قرن نوزدهم گفته بود که «پول اربابی وحشتناک و خدمتکاری عالی است»، اما بانکهای مرکزی و دولتها در سالهای گذشته پول ملی خود را چنان بهکار گرفتهاند که از نتایج رفتارهای آنان احتمالا کمتر کسی سود خواهد کرد.
بهرهکشی از «پول» حالا دردسر تازه اقتصاد در حال تقلای جهان شده است.بر سر اینکه اقدام یازدهم آگوست «بانک خلق چین» در مسیر جنگ ارزی تعریف میشود یا نه، بحثهای پرشماری در گرفته، اما در این مورد که تضعیف تهاجمی ارزش پول کشورها پس از بحران مالی ۲۰۰۸ شدت گرفته، تردیدی نیست. جهان در قرن گذشته و حتی پیش از آن، اقدامات رنگ به رنگی از دولتها برای ایجاد مزیتهای تجاری و اقتصادی را تجربه کرده، اما وقتی وزیر دارایی برزیل در سال ۲۰۱۰ از «جنگ ارزی» سخن گفت، کانونهای رسانهای اقتصاد متوجه یک نزاع نرم میان اقتصاد کشورها شدند. نبردی که با استفاده از دستکاری نرخهای برابری ارزی عمدتا از طریق کاهش نرخهای بهره و سیاستهای تسهیل کمی، درگرفت و بعد به مرور تشدید شد. بهکارگیری لفظ سرتاپا نظامی «جنگ»، نیازمند احتیاط است، اما شرایط ۵ سال گذشته چنان بوده که کمتر کسی به استفاده از این واژه خرده گرفته است.
اوج جنگ ارزی ۲۰۱۰ زمانی بود که دلار رو به ضعف گذاشته بود، اما حالا هم که دلار قوی است و خرید اوراق قرضه از سوی فدرال رزرو پایان گرفته، تقریبا تمام اقتصادهای بزرگ و نوظهور همچنان گرفتار «جنگ» ماندهاند. برخی گفتهاند که کاهش نرخهای بهره به معنای تحریک تقاضا و سرمایهگذاری است و از اینرو به نفع اقتصاد جهان است، اما حقیقت این است که آشوبی که در اوج جنگ ارزی در بازارهای گوناگون بهراه میافتد، «ریسک» هر اقدامی را بهشدت افزون میکند. پرخطر بودن رفتار اقتصادی اگر از حدی بگذرد، بیتردید نظام مالی و اقتصادی را دچار گرفتاری خواهد کرد. اوضاع اکنون به گونهای است که مانوژ پرادان، اقتصاددان «مورگان استنلی»، «روح دهه ۱۹۳۰» را میبیند، دهه بحرانی تاریخی. در این میدان جنگ، همه بازندهاند.
اگر کشوری به فکر ایجاد مزیت تجاری از طریق کمارزش کردن پول خود باشد، همه به فکر مقابله میافتند تا سیاست «به خاک نشاندن همسایه» پیگیری و تکرار رکود بزرگ ممکن شود.در این میان آرام گرفتن اژدهای غران قاره کهن، روی دیگری از نگرانیها را آشکار کرده است. چین که روزگاری رشدهای دورقمی داشت، حالا به رشد حدودا 7 درصدی رسیده که گرچه برای بسیاری رشکبرانگیز است اما برای دومین اقتصاد جهان دردسرساز شده است. مقامهای حزب حاکم چین هنگامی که تصمیم گرفتند مدل رشد کشورشان را دگرگون کنند و از «سرمایهگذاری» رو به «مصرف» بیاورند، میدانستند که با کاهش رشد مواجه خواهند شد، اما حالا نهتنها رشد که تقریبا تمام دادههای دیگر اقتصادی نیز رو به افت گذاشته است. بدتر اینکه چند هفته است حباب بازارهای سهام چین نیز ترکیده و مداخلههای مسکنگونه دولت این کشور هم نتوانسته درمانکننده بحران تازه رسیده باشد، بنابراین اهمیت سقوط عمدی 4 درصدی یوآن در دو هفته گذشته هم از آن روست که فاز جدیدی از جنگ ارزی را آغاز میکند و هم از آنرو که نشانهای است از ناامیدی کمونیستهای سرمایه دارغول اقتصادی آسیا از رفع چالشها بهراه هایی متعارف. نام رسمی یوآن، «رنمینبی» است، در زبان چینی به معنای «پول خلق»، اما این پول و دیگر پولهای جهان تبدیل به اربابانی وحشتناک شدهاند که تمام خلقهای جهان را در ماهها و شاید سالهای آینده جهان درگیر خواهند کرد.
عضو گروه بانک و بیمه
فیناس تیلور بارنوم، فعال اقتصادی قرن نوزدهم گفته بود که «پول اربابی وحشتناک و خدمتکاری عالی است»، اما بانکهای مرکزی و دولتها در سالهای گذشته پول ملی خود را چنان بهکار گرفتهاند که از نتایج رفتارهای آنان احتمالا کمتر کسی سود خواهد کرد.
بهرهکشی از «پول» حالا دردسر تازه اقتصاد در حال تقلای جهان شده است.بر سر اینکه اقدام یازدهم آگوست «بانک خلق چین» در مسیر جنگ ارزی تعریف میشود یا نه، بحثهای پرشماری در گرفته، اما در این مورد که تضعیف تهاجمی ارزش پول کشورها پس از بحران مالی ۲۰۰۸ شدت گرفته، تردیدی نیست. جهان در قرن گذشته و حتی پیش از آن، اقدامات رنگ به رنگی از دولتها برای ایجاد مزیتهای تجاری و اقتصادی را تجربه کرده، اما وقتی وزیر دارایی برزیل در سال ۲۰۱۰ از «جنگ ارزی» سخن گفت، کانونهای رسانهای اقتصاد متوجه یک نزاع نرم میان اقتصاد کشورها شدند. نبردی که با استفاده از دستکاری نرخهای برابری ارزی عمدتا از طریق کاهش نرخهای بهره و سیاستهای تسهیل کمی، درگرفت و بعد به مرور تشدید شد. بهکارگیری لفظ سرتاپا نظامی «جنگ»، نیازمند احتیاط است، اما شرایط ۵ سال گذشته چنان بوده که کمتر کسی به استفاده از این واژه خرده گرفته است.
اوج جنگ ارزی ۲۰۱۰ زمانی بود که دلار رو به ضعف گذاشته بود، اما حالا هم که دلار قوی است و خرید اوراق قرضه از سوی فدرال رزرو پایان گرفته، تقریبا تمام اقتصادهای بزرگ و نوظهور همچنان گرفتار «جنگ» ماندهاند. برخی گفتهاند که کاهش نرخهای بهره به معنای تحریک تقاضا و سرمایهگذاری است و از اینرو به نفع اقتصاد جهان است، اما حقیقت این است که آشوبی که در اوج جنگ ارزی در بازارهای گوناگون بهراه میافتد، «ریسک» هر اقدامی را بهشدت افزون میکند. پرخطر بودن رفتار اقتصادی اگر از حدی بگذرد، بیتردید نظام مالی و اقتصادی را دچار گرفتاری خواهد کرد. اوضاع اکنون به گونهای است که مانوژ پرادان، اقتصاددان «مورگان استنلی»، «روح دهه ۱۹۳۰» را میبیند، دهه بحرانی تاریخی. در این میدان جنگ، همه بازندهاند.
اگر کشوری به فکر ایجاد مزیت تجاری از طریق کمارزش کردن پول خود باشد، همه به فکر مقابله میافتند تا سیاست «به خاک نشاندن همسایه» پیگیری و تکرار رکود بزرگ ممکن شود.در این میان آرام گرفتن اژدهای غران قاره کهن، روی دیگری از نگرانیها را آشکار کرده است. چین که روزگاری رشدهای دورقمی داشت، حالا به رشد حدودا 7 درصدی رسیده که گرچه برای بسیاری رشکبرانگیز است اما برای دومین اقتصاد جهان دردسرساز شده است. مقامهای حزب حاکم چین هنگامی که تصمیم گرفتند مدل رشد کشورشان را دگرگون کنند و از «سرمایهگذاری» رو به «مصرف» بیاورند، میدانستند که با کاهش رشد مواجه خواهند شد، اما حالا نهتنها رشد که تقریبا تمام دادههای دیگر اقتصادی نیز رو به افت گذاشته است. بدتر اینکه چند هفته است حباب بازارهای سهام چین نیز ترکیده و مداخلههای مسکنگونه دولت این کشور هم نتوانسته درمانکننده بحران تازه رسیده باشد، بنابراین اهمیت سقوط عمدی 4 درصدی یوآن در دو هفته گذشته هم از آن روست که فاز جدیدی از جنگ ارزی را آغاز میکند و هم از آنرو که نشانهای است از ناامیدی کمونیستهای سرمایه دارغول اقتصادی آسیا از رفع چالشها بهراه هایی متعارف. نام رسمی یوآن، «رنمینبی» است، در زبان چینی به معنای «پول خلق»، اما این پول و دیگر پولهای جهان تبدیل به اربابانی وحشتناک شدهاند که تمام خلقهای جهان را در ماهها و شاید سالهای آینده جهان درگیر خواهند کرد.
ارسال نظر