آخرین چالش ورزش ایران که این روزها موجی از اظهارنظر و تقابل را به همراه داشته است، مربوط به تصمیم وزارت ورزش در اصلاح اساسنامه فدراسیون‌های ورزشی است؛ اگرچه این تصمیم هنوزجنبه عملی پیدانکرده و همچنان درحد یک طرح است اما فشارها بر وزارت ورزش اوج گرفته است. چیزی شبیه به همان موجی که برسرتمدید قراردادکی‌روش به راه افتاد و تحلیل‌ها فقط به این سمت و سو رفت که وزارت با ماندن او مشکل دارد. اتفاقی که البته در آخر به‌گونه‌ای دیگر رقم خورد وبا ورود نماینده وزارت ورزش و حمایت همه‌جانبه او از کی‌روش مشخص شد وزارت سناریویی قطعی برای عبور از سرمربی تیم ملی نچیده یا حداقل بعد از افکار سنجی و رسیدن به این درک که مردم به او علاقه‌مندند به حفظ او تمایل نشان داد. حالا و در پرونده اخیر هم بخشی از تحلیل‌ها رنگ و بوی عدم تسلط و اشراف کافی به موضوع را دارد. اول اینکه تغیییر اساسنامه خواست هیات دولت است و این تنها به وزارت ورزش محدود نمی‌شود. دولت براین باور است که اساسنامه برخی NGO‌ها با قوانین داخلی درتضاد است یا حداقل نسبت به قوانین ایران به روز نشده است تا سوءتفاهم‌ها درخصوص برخی قوانین آنها اصلاح شود. این خواست به تمام وزارتخانه‌ها ابلاغ شده است تا با نهاد‌های زیرمجموعه خود دراین خصوص وارد مذاکره و تصمیم‌گیری شوند. درمورد فدراسیون‌های ورزشی هم که قوانین آنها منطبق براساسنامه‌هایی است که فدراسیون‌های بین‌المللی به رشته تحریر در آورده‌اند این نگرانی‌ها وجود دارد. برای جا افتادن موضوع ذکر یک مثال می‌تواند کمک باشد. درقوانین بین‌المللی بسکتبال تشویق‌کنندگان وسط زمین حتما باید زن باشند، اما در ایران و با توجه به عرف قوانین ما تشویق‌کننده‌ای درکنارزمین و درزمان استراحت تیم‌ها وجود ندارد و اگر هم قرار به انجام این کار باشد خانم‌ها نمی‌توانند این نقش را ایفا کنند. این شرایط درمورد حجاب بانوان دررشته‌های مختلف و نحوه ورود آنها به استادیوم‌ها هم وجود دارد که طرف ایرانی می‌کوشد نوع حجابی را تعریف کند که مقامات فدراسیون‌های بین‌المللی هم بپذیرند و امکان ورود بانوان ما به رشته‌های مختلف فراهم شود. کارشناسان این نحوه از اصلاح قوانین را با نگاه به قوانین بین‌المللی «همسان‌سازی »قوانین می‌‌نامند. روسای فدراسیون‌ها این تغییرات را الزام‌آور می‌دانند؛ چراکه بسیاری از این اساسنامه‌ها به شدت رنگ و بوی کهنگی به خود گرفته‌اند. پولادگررئیس فدراسیون تکواندو که از رشته‌های المپیکی و حساس ایران است و این به‌روزرسانی در آن بیشتر احساس می‌شود، می‌گوید: «اساسنامه فعلی فدراسیون‌ها مربوط به ۱۶ سال قبل است و از آن زمان تا به حال تغییراتی در آن صورت نگرفته است. استفاده از تجربیات افراد پخته در ورزش می‌تواند بسیار برای تدوین یک اساسنامه خوب مثمرثمر باشد. مطمئنا اساسنامه قبلی با مشکلاتی مواجه بوده است. اما هیچ‌گاه برطرف نشد و از همان موقع این اساسنامه مورد استفاده قرار گرفته است. امیدوارم با هماهنگی و اجماع نظری که از سوی روسای فدراسیون‌ها انجام گرفته اساسنامه به بهترین شکل ممکن تدوین شود و به ورزش کشور کمک کند.» دراین تغییرات البته خود فدراسیون‌ها و اهالی آن باید بیشترین نقش را داشته باشند چیزی که اسکندری رئیس فدراسیون بولینگ درگفت‌وگو با سایت «برنا» برآن تاکید دارد: «مواردی که باید در اساسنامه‌ها تغییر کنند، کم نیستند. برای رسیدن به بهترین تغییرات همه باید صبور باشند و اجازه ندهند تغییر اساسنامه به جنجال کشیده شود. ما صبوری می‌کنیم تا نشست‌ها برگزار شوند و تغییرات نهایی شوند. وزارت ورزش و جوانان فرصتی ۲۰‌روزه به فدراسیون‌ها داد تا نظرات خود را درباره تغییرات اساسنامه ارائه کنند. شاید برخی همکاران ما تعلل کرده باشند که امیدوارم هرچه زودتر نظرات خود را اعلام کنند.» این وسط بزرگ‌ترین نگرانی پررنگ شدن نقش دولت درمدیریت فدراسیون‌ها است که درصورت وقوع، خطرتعلیق آنها وجود خواهد داشت اما پولادگر تذکر می‌دهد که با حفظ نقش نظارتی دولت باید مراقب غلتیدن به دامان آن هم بود: «باید نظارت دولت نیز در بحث اساسنامه وجود داشته باشد؛ چرا که دولت بودجه ورزش کشور را می‌دهد و اگر نظارت نکند، از عقل به دور است زیرا می‌تواند تصمیمات درستی بگیرد و در تدوین یک اساسنامه خوب تاثیرگذار باشد. البته این را هم بگویم که باید نقش دولت چندان دیده نشود؛ چراکه از قوانین کمیته بین‌المللی المپیک تبعیت نمی‌شود و ممکن است مانند قضیه چند سال پیش فوتبال که تا نزدیک تعلیق نیز پیش‌رفت، ورزش ایران را با مشکل روبه‌رو کند.»