صف طولانی انصرافی‌ها!

گروه ورزش: در طول سال‌های اخیر فدراسیون علی کفاشیان همیشه با مشکلات زیادی مواجه بوده و یک سوژه مطلوب برای منتقدان به شمار می‌آمده است. در همین راستا یکی از مهم‌ترین و البته تکراری‌ترین ضعف‌های این مجموعه مربوط به مقطع انتخاب مربی می‌شده است. در این مدت به ندرت می‌شد انتخابی را پیدا کرد که راحت و بدون ملتهب کردن فضا اتفاق افتاده باشد. حالا در زمینه انتخاب سرمربی تیم ملی امید کشورمان هم همین شرایط در حال وقوع است. در حالی که هنوز تکلیف ابقا یا اخراج نلو وینگادا مشخص نشده، حبیب کاشانی به عنوان مدیر تیم المپیک با حضور در برنامه نود از چند مربی به عنوان گزینه‌های هدایت تیم ملی امید نام برد. از همین جا بود که تنش‌ها اوج گرفت. برخی از مربیانی که نام‌شان در لیست قرار گرفته بود،‌ از انصراف‌شان خبر دادند و البته وقتی نوبت به وحید هاشمیان رسید، او تلخ‌تر از دیگران این کار را کرد. مهاجم سابق تیم ملی کشورمان که قبلا هم یک بار دیگر به خاطر گنجانده شدن نامش در فهرست گزینه‌های دستیاری کی‌روش خشمگین شده بود، این بار حتی فدراسیون را تهدید هم کرده است!

هاشمیان: یک بار دیگر بی‌احترامی کنند، با بی‌احترامی جواب‌شان را می‌دهم

وحید هاشمیان در حال حاضر مشغول سپری کردن کلاس‌های مربیگری‌اش است و طبیعتا نمی‌تواند به تیم ملی امید فکر کند. این چیزی است که خود هاشمیان آن را در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم تایید می‌کند: «در این خصوص صحبتی با من نشده است که بخواهم حرفی داشته باشم. حالا که تماس نگرفته‌اند دلیلی ندارد که بخواهم چیزی بگویم، اما بارها گفته‌ام که تا پایان سال ۹۳ و تا عید نوروز کلاس مربیگری دارم و نمی‌توانم از آلمان خارج شوم.» وقتی از او می‌پرسند آیا به این منصب فکر می‌کند یا نه، این‌طور جواب می‌دهد: «مگر بازی فکری است که بخواهم در این خصوص فکر کنم؟ عادت من را همه می‌دانند و زمانی هم که در تیم ملی بودم به این شکل بود که تا زمانی که موضوعی قطعی نشود صحبتی در خصوص آن نمی‌کنم. هر وقت با من صحبتی شد، قراردادی بستم و همه چیز را قطعی کردند آن موقع می‌توانم اظهار نظر داشته باشم.» به نظر می‌رسد او از تکرار بی‌دلیل اسمش در رسانه‌ها خسته شده است: «در این چند وقت شاهد بودم که بارها نام من را مطرح کرده‌اند، در حالی که خودم از همه چیز بی‌خبر بودم. حضور در تیم نفت، برگزاری بازی خداحافظی برای من، کمک مربی تیم ملی شدن و حالا هم که حضورم در تیم امید. می‌خواهم این مسائل دیگر تمام شود و دیگر نام من را بدون اطلاع خودم و بدون هماهنگی جایی مطرح نکنند. هرجایی که اسم من مطرح شده یا در آینده مطرح خواهد شد و هر جایی که من را گزینه کنند، رد می‌کنم و توضیحی نیز نخواهم داد. هیچ توضیحی در خصوص این مسائل که شایعه و اما و اگر است، ندارم. اگر بار دیگر بخواهند با این مسائل بی‌احترامی کنند، مجبور می‌شوم با بی‌احترامی جواب‌شان را بدهم.»

کرانچار هم بی‌اطلاع است

یکی دیگر از گزینه‌های هدایت تیم امید، زلاتکو کرانچار بوده است؛ کسی که ابتدای فصل به شکلی عجیب از باشگاه سپاهان کنار رفت و طی این مدت اسمش در حوالی نیمکت پرسپولیس هم مطرح بوده است. با این حال این مربی کروات نیز در گفت‌وگوی کوتاهش با خبرگزاری تسنیم مدعی شده هیچ مذاکره‌ای با او صورت نگرفته است. این ادعایی است که یحیی گل‌محمدی، حسین فرکی، محمد مایلی‌کهن و علیرضا منصوریان هم آن را به نوعی تایید کرده‌اند. اینکه یک هفته بعد از طرح موضوع، تقریبا با هیچکدام از گزینه‌ها حتی مذاکره هم نشده، می‌تواند در نوع خودش عجیب باشد. این‌طور نیست؟

وینگادا فعلا ماندنی است

اوضاع اما زمانی جالب‌تر می‌شود که بحث ادامه حضور نلو وینگادا در تیم امید، حداقل برای اردوی قطر به میان می‌آید! سرمربی کنونی تیم المپیک که به دلیل مشکلات مالیاتی نمی‌تواند وارد ایران شود، قرار شده در این کشور عربی به ملی‌پوشان بپیوندد تا شاید تکلیفش همان‌جا روشن شود. این چیزی است که صبح دیروز حبیب کاشانی در گفت‌وگو با رادیو ورزش مطرح کرده است: «اکنون برای وینگادا بلیت قطر تهیه شده و او و دستیارانش در ۱۹ آبان در اردوی قطر تیم را هدایت می‌کنند. این تیم باید دو بازی دوستانه آنجا داشته باشد، هرچند برخی از دوستان کمیته فنی به من گفتند وینگادا زمانی که قرار بود بماند اتوریته لازم را نداشت، اکنون که ماندنش معلوم نیست چه خواهد شد!» مدیر تیم المپیک همچنین در مورد انصراف برخی گزینه‌ها هم توضیح می‌دهد: «فرکی، منصوریان و گل‌محمدی از حضور در تیم امید عذرخواهی کردند. درست هم می‌گویند با توجه به تعهداتشان به باشگاه‌ها نمی‌توانند به تیم امید کمک کنند.» در این شرایط باید پرسید پس این مربیان اصلا چرا به عنوان گزینه انتخاب شده بودند؟!

تیم بدون مربی، صاحب سرپرست شد!

یک اتفاق جالب دیگر در مورد تیم امید اما، انتخاب محمد خاکپور به عنوان سرپرست و مدیر فنی این تیم بود، آن هم در حالی که هنوز تکلیف کادر فنی روشن نشده و حتی کسی نمی‌داند سرمربی بعدی ایرانی است یا خارجی؟ یا اصلا تمایلی به همکاری با خاکپور دارد یا ندارد؟ به نظر می‌رسد این قبیل تصمیم‌گیری‌های بدون دوراندیشی، این نوع گزینه انتخاب کردن‌ها یا پست دادن‌های بی‌هماهنگی نتیجه‌ای غیر از خدشه وارد شدن به اعتبار بزرگان فوتبال ایران ندارد. تصور کنید فردا وینگادا یا هر کسی که به جای او می‌آید زیر بار همکاری با یک مدیر فنی نرود؛ در این شرایط چه اتفاقی برای محمد خاکپور می‌افتد؟