کارشناسان و یک سوال: اگردولت همین امروز پایش را از ورزش بیرون بکشد، چه رخ میدهد؟
پیامدهای خروج دولت از فوتبال
دنیای اقتصاد- حمید رجبی: رئیسجمهور در آخرین اظهارنظر ورزشی خود که در آیین تجلیل از قهرمانان و مدالآوران برگزار شده بود، صراحتا گفت: «دولت باشگاهدار خوبی نیست و نمیتواند ورزشکار خوب تحویل جامعه دهد. بنابراین وزارت ورزش و جوانان باید زمینه را برای حضور بخش خصوصی و مردم مهیا کند تا آنها بتوانند در این زمینه روز به روز فعالیتهای خود را گسترش دهند. » مفهوم سخن کاملا روشن است. دولت یازدهم به این درک دست یافته که رسیدن به شرایط مطلوب در ورزش حرفهای نیازمند واگذاری مسوولیت آن به مردم است.
دنیای اقتصاد- حمید رجبی: رئیسجمهور در آخرین اظهارنظر ورزشی خود که در آیین تجلیل از قهرمانان و مدالآوران برگزار شده بود، صراحتا گفت: «دولت باشگاهدار خوبی نیست و نمیتواند ورزشکار خوب تحویل جامعه دهد. بنابراین وزارت ورزش و جوانان باید زمینه را برای حضور بخش خصوصی و مردم مهیا کند تا آنها بتوانند در این زمینه روز به روز فعالیتهای خود را گسترش دهند.» مفهوم سخن کاملا روشن است. دولت یازدهم به این درک دست یافته که رسیدن به شرایط مطلوب در ورزش حرفهای نیازمند واگذاری مسوولیت آن به مردم است. گواه این ادعا هم میتواند عزم جدی دولت جدید برای خصوصیسازی دو تیم مطرح پایتخت باشد که این مهم نسبت به گذشته شتاب بیشتری به خود گرفته و گفته میشود تا آخر امسال عملیاتی خواهد شد. با این حال رئیسجمهور در همین سخنرانی تاکید کرد دولت یازدهم حامی ورزش است و با همه توان و امکانی که در اختیار دارد به ورزش کمک خواهد کرد. غلامعلی جعفرزاده، عضو فراکسیون ورزش اخیرا در برنامه مناظره ادعا کرده بود: «دولتها عموما در اداره ورزش نگاه سیاسی داشتهاند و افراد نزدیک به خط فکری خود را در مدیریت باشگاههای ورزشی به کار گرفتهاند. در نتیجه در چنین مدیریتی نگاه دلسوزانه به ورزش وجود نداشته و عمدتا نگاه سیاسی و سلیقهای حاکم بوده است.» با توجه به تجارب تاریخی به نظر میرسد حق با این عضو فراکسیون ورزش مجلس باشد. در همین راستا شواهد نشان میدهد نه تنها زمان واگذاری ورزش به بخش خصوصی فرارسیده، بلکه حتی گمان میرود برای انجام چنین کاری دیر هم شده باشد. با ذکر این مقدمه، روزنامه «دنیای اقتصاد» سراغ برخی از کارشناسان اقتصادی و مدیریت ورزش کشور رفت و از آنها پرسید که اگر دولت به صورت فوری و ضربالاجل حمایتهای مالیاش را از باشگاههای ورزشی قطع کند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
سعید فائقی؛ یک شرط مهم!
سعید فائقی معتقد است قطع شدن این کمکها در درازمدت به سود فوتبال ایران خواهد بود؛ به این شرط که بستر برای کار بخش خصوصی کاملا فراهم شود. معاون پیشین سازمان تربیت بدنی در توضیح نظریهاش میگوید: «دو سال پیش یک طرح یک فوریتی در مجلس شورای اسلامی تحت عنوان ساماندهی باشگاههای ورزشی ایران ارائه شد که بنا به دلایلی این فوریت به صحن علنی مجلس نرسید. اگر این طرح تصویب شده بود، باشگاههای ما از این هرج و مرج مالی فاصله میگرفتند.» فائقی با بیان این موضوع که طبق قانون کمک مالی از طرف دولت به باشگاههای حرفهای ممنوع است و در این میان مشخص نشده باشگاههای حرفهای کدام هستند، گفت: «تصوری هست که بعضی از باشگاهها را وابسته به دولت میدانیم؛ اما به نظر من اینها از دولت استفاده مالی نمیکنند، بلکه مستقیما از جیب مردم خرج میکنند. شرکتهایی مثل فولاد مبارکه سپاهان، سایپا، فولاد اهواز و ایران خودرو که سهامی عام هستند و سهام آنها در بورس نیز عرضه شده است در تولید و قیمت تمامشده خود هزینههای جاری باشگاههای ورزشی خود را نیز لحاظ میکنند؛ بنابراین مردم و خریداران محصولات آنها در واقع به نوعی دارند هزینههای باشگاههای آنها را هم پرداخت میکنند پس با این وضعیت بهتر است بودجه و حمایت مالی دولتی برای این باشگاهها هر چه زودتر قطع شود.» معاون پیشین سازمان تربیت بدنی البته راهکار هم دارد: «در حوضه اقتصاد و ورزش ما پتانسیلهای درآمدزایی داریم اما اگر قرار است این حمایتهای مالی برداشته شود، باید از قبل بستر آن آماده باشد. به نظر من سپردن ورزش به بخش خصوصی حلقه گم شده مشکل پرداخت بیرویه از بیتالمال است، منتها باید فضا برای کار و امنیت سرمایهگذاری تضمین شده باشد. هر زمان مسائلی مثل حق پخش تلویزیونی،
کپی رایت و... در کشور ما به سرانجام رسید، آن وقت است که باید دولت کمکهایش را به باشگاهها قطع کند.»
مصطفی هاشمیطبا؛ بدون دولت هرگز!
مهندس هاشمیطبا، وزیر پیشین صنایع و رئیس سابق سازمان تربیت بدنی نیز در این خصوص نظرات مشابهی دارد. وی با طرح این موضوع که مخالف قطع کمکهای دولت به ورزش است، میگوید: «ورزش حرفهای نیاز به شرایط اقتصادی مناسب دارد. اگر ما میخواهیم بخش خصوصی بتواند در ورزش فعالیت کند، باید هم نظارت کافی بر این بخش باشد و هم قوانین حمایتی و پشتیبانیکننده قوی داشته باشیم، اما متاسفانه درحالحاضر هیچکدام از این موارد دیده نمیشود و بستر برای کار بخش خصوصی فراهم نیست؛ مثلا باشگاههای اروپایی درآمدهای هنگفتی از فروش پیراهن بازیکنان خود دارند، اما در ایران سالها است که به این موضوع و موضوعاتی نظیر حق پخش تلویزیونی اهمیت چندانی داده نمیشود. طبیعی است که در چنین شرایطی نباید بهصورت سریع و شتابزده بودجه باشگاههای ما قطع شود، چرا که این باشگاهها بهسمت نابودی میروند.» این مسوول سابق ورزش ایران در ادامه به برخی مشکلات منحصربهفرد در کشورمان اشاره میکند: «در ایران از برند باشگاه سوءاستفاده صورت میگیرد و سادهترین مسائل مربوط به حقوق باشگاهها رعایت نمیشود. با شرایطی که ما داریم برطرف کردن مشکلات اقتصادی توسط خود باشگاهها و بدون کمک دولت بسیار سخت است. قوانین فعلی ما حمایتی نیست و قوانینی که وجود دارد به روز نیستند. متاسفانه در بیشتر مواقع همین قانونهای بهروز نشده نیز اجرا نمیشود.»
حسن خوشپور؛ ورزش مثل جاده!
در این بین باید علاوهبرمدیران ورزش، نظر اهالی اقتصاد را هم جویا شد. حسن خوشپور، کارشناس بازار سرمایه نگاهی متفاوت به موضوع دارد و تذکر میدهد ورزش برای ادامه حیات بعد از قطع منابع دولتی باید منابع جایگزین داشته باشد. او میگوید: «اگر حمایتهای دولت قطع شود و راههای جایگزین درآمدها دیده نشود، مسلما این موضوع به زیان باشگاهها تمام میشود. اگر دولت میخواهد از این موضع عقبنشینی کند، باید باشگاهها بتوانند درآمد کسب کنند و روی پای خودشان بایستند تا رشد کنند. این موضوع نیز مستلزم آن است که نگرش باشگاهداری در اقتصاد ورزش تغییر کند.» این کارشناس اقتصادی ادامه میدهد: «تقریبا همه باشگاههای ما کمکبگیر هستند و متکی به پولهایی که دولت به آنها پرداخت میکند. چون صنایع از این باشگاهها میتوانند استفاده تبلیغاتی داشته باشند و شاید هم چون منابع حاصله را دولت میتواند بهرهبرداری کند، در این سالها اقدام جدی برای رفع اتکای این باشگاهها به منابع دولتی انجام نشده است. باشگاههای ما در شرایط حاضر هزینهزا هستند، اما درعینحال برای دولت مراکز کسب درآمد محسوب میشوند که این موضوع تضاد عجیبی ایجاد میکند.» اما راهکار عبور از این شرایط چه میتواند باشد؟ خوشپور معتقد است: «اگر قرار باشد دولت حمایتهای مالی خود را قطع کند، باید اجازه دهد باشگاهها به معنای واقعی خصوصی شوند. بنابراین قطع شدن این کمکها به تنهایی مناسب نیست و باید مقدمات اصلاح ساختار مدیریتی در باشگاهها فراهم شود. باید شرایطی ایجاد شود که باشگاهها برای خود منفعت درست کنند و خودشان مستقیما از این موضوع سود ببرند. حالا اگر زمینه این کارها نباشد و حمایتهای دولت قطع شود، باشگاه رو به نابودی میرود.» و یک مثال برای رسیدن به تصویری روشنتر: «در اینجا این سوال مطرح میشود که آیا دولت متولی ورزش است یا مسوول ایجاد زیربناهای مالی و معنوی؟ واضح است که هرجا فعالیت نهادهای ورزشی زیر نظر بخش خصوصی بوده، آنجا ورزش پیشرفت زیادی داشته است. همانطور که دولت جاده ، مسکن و... ایجاد میکند، برای ورزش هم به طور زیربنایی باید فعالیت کند. دولت اول باید زمینه را برای سپردن باشگاهها به بخش خصوصی آماده کند، بعد بودجه آن را قطع کند.»
ارسال نظر