شکاف اقتصادی، خاصیت بینالمللی فوتبال
ستارهها همه جای دنیا گرانترند!
دنیای اقتصاد- رسول بهروش: بعد از آغاز عصر حرفهایگری در فوتبال ایران، همیشه حرفوحدیثهای زیادی درمورد دستمزد نجومی فوتبالیستها به گوش میرسیده است. با وجود این از ابتدای سال ۹۳ و با اجبار باشگاهها به افشای رقم دستمزد بازیکنانشان، این شایعات رنگ حقیقت پیدا کرد و روشن شد بسیاری از فوتبالیستهای ایرانی حتی از آنچه شنیده میشد هم بیشتر پول میگرفتهاند! این مساله بالطبع موج جدیدی از اعتراضات را به دنبال آورد، تا آنجا که بسیاری از شهروندان ایرانی در فضای مجازی شدیدا علیه ستارهها جبهه گرفتند و به انتقاد از این نابرابری اجتماعی پرداختند.
دنیای اقتصاد- رسول بهروش: بعد از آغاز عصر حرفهایگری در فوتبال ایران، همیشه حرفوحدیثهای زیادی درمورد دستمزد نجومی فوتبالیستها به گوش میرسیده است. با وجود این از ابتدای سال ۹۳ و با اجبار باشگاهها به افشای رقم دستمزد بازیکنانشان، این شایعات رنگ حقیقت پیدا کرد و روشن شد بسیاری از فوتبالیستهای ایرانی حتی از آنچه شنیده میشد هم بیشتر پول میگرفتهاند! این مساله بالطبع موج جدیدی از اعتراضات را به دنبال آورد، تا آنجا که بسیاری از شهروندان ایرانی در فضای مجازی شدیدا علیه ستارهها جبهه گرفتند و به انتقاد از این نابرابری اجتماعی پرداختند. در این میان بهویژه ماجرای پایینبودن سطح تحصیلات فوتبالیستها، مسالهای بود که هجمه علیه آنها را تشدید میکرد، در حالی که کشور ایران درگیر معضل بیکاری فارغالتحصیلها است، برای بسیاری از هموطنانمان قابلپذیرش نبود که ستارههای از خودراضی صرفا بهخاطر لگد زدن به توپ، چند ۱۰ برابر آنها و فرزندانشان پول بگیرند. در این فضای هیجانی و مملو از احساسات اما، انگار یک چیز کاملا فراموش شد؛ اینکه تقریبا آسمان همه جای دنیا همین رنگ است و در اغلب کشورهای جهان رقم دریافتی فوتبالیستها را نمیشود با بقیه اقشار مقایسه کرد.
ماهانه ۳۰ میلیون، متوسط درآمد لیگ برتریها در ایران
در ایران شاید بیشتر حواسها معطوف به بازیکنان و مربیانی باشد که دستمزد میلیاردی دریافت میکنند. این در حالی است که تعداد چنین ستارههایی در کشورمان آنقدرها زیاد نیست و نباید همه اهالی فوتبال را به این چشم نگاه کرد. چندی پیش و بعد از تکمیل اطلاعات مالی باشگاهها، مهدی تاج اعلام کرد هزینه انعقاد قرارداد با تمامی بازیکنان و مربیان در لیگ چهاردهم حرفهای، معادل ۱۶۴ میلیارد و ۷۴۰ میلیون و ۸۴۹ هزار و ۶۵۰ تومان بوده است. لیگ برتر در حال حاضر ۱۶ تیم دارد که اگر تعداد بازیکنان و اعضای کادر فنی هر باشگاه را بهطور متوسط ۳۰ نفر محاسبه کنیم، مجموع نفرات حاضر در این سطح به ۴۸۰ نفر میرسد. بر این اساس مشخص میشود هر یک از اهالی فوتبال برای فعالیت در بالاترین سطح باشگاهی ایران، کمی کمتر از ۳۵۰ میلیون تومان در سال درآمد دارند.
یک ایرانی، گرانتر از معلمان انگلیس و قطر!
گفتیم که یک فوتبالیست یا مربی لیگ برتری در ایران بهطور متوسط ماهانه ۳۰ میلیون تومان درآمد دارد. این در حالی است که حقوق و مزایای ماهانه یک معلم در ایران حدود یک میلیون تومان تخمین زده میشود. مقایسه این دو رقم با هم از برتری ۳۰ برابری ستارهها حکایت میکند، اما این پایان دنیا نیست. سال گذشته خبرگزاری فارس در گزارشی به مقایسه دستمزد معلمان ایرانی با همکارانشان در برخی دیگر از کشورهای جهان پرداخت. در این گزارش میخوانیم بیشترین دستمزد یک معلم انگلیسی در سال ۳۶ هزار پوند خواهد بود.
این در حالی است که اشکان دژاگه از تیم سقوط کرده فولام در سال گذشته دو میلیون پوند تنها بهعنوان پیشقراردادش دریافت کرده بود و این یعنی آنکه شاگرد نیمکتنشین ماگات، هر ماه بیشتر از ۲۷ برابر بهترین آموزگاران جزیره درآمد داشته است! جالب اینجاست که اخیرا اشکان با قرارداد خیرهکننده پنجونیم میلیون پوندی (که البته بخشی از آن به فولام خواهد رسید) به لیگ قطر پیوسته است، درحالی که معلمان قطری بهطور متوسط سالانه ۳۶ هزار دلار درآمد دارند! در آلمان میانگین دستمزد یک کارمند ۲۸۰۰ دلار در ماه برآورد میشود، در حالی که دانیال داوری از اینتراختبرانشوایگ -تیمی که تنها یک فصل در بوندسلیگا حضور یافت و بلافاصله سقوط کرد- بیشتر از یک میلیون و صدهزار دلار پول گرفته بود. این دروازهبان ایرانی در حال حاضر با قراردادی که سالانه یک میلیون یورو تخمین زده میشود به گراس هاپرز پیوسته، در حالی که درآمد سرانه یک سوئیسی در سال، به روایت سایت «الف» حدود ۷۱هزار دلار است. توجه داشته باشید که برای این مقایسه تطبیقی، صرفا از بازیکنان ایرانی حاضر در لیگهای اروپایی مثال آورده شده است؛ کسانی که شاید از میانگین دستمزد در فوتبال باشگاهی قاره سبز هم کمتر میگرفتهاند، اما باز رقم دریافتیشان با شهروندان عادی قابل مقایسه نبوده است. یادمان باشد در فرانسه مردم علیه قرارداد نجومی زلاتان حتی تجمع هم کردند!
دستشان توی جیب مردم نیست
حقیقت آن است که همه جای دنیا معمولا فوتبالیستها دستمزد بسیار بیشتری نسبت به سایر اقشار دریافت میکنند و در این مورد نمیتوان ستارههای وطنی را چندان ملامت کرد، اما این وسط یک تفاوت اساسی بین ایران و اروپا وجود دارد؛ اینکه آنجا بخش خصوصی بهطور تمام و کمال وظیفه اداره فوتبال را بر عهده دارد، اما اینجا دست سوپراستارها مستقیما توی جیب مردم است. شاید اگر در ایران هم هزینه عقد قرارداد با بازیکنان و مربیان از محل جذب اسپانسر و دریافت حق پخش از تلویزیونهای خصوصی تامین میشد، کسی نسبت به دریافتیهای هنگفت آنها انتقاد نمیکرد، اما وقتی همه حساب و کتابها از خزانه دولت است، مردم خودشان را محق به اعتراض میدانند. چطور ممکن است در شرایطی که این همه نقصان و کاستی در زمینه ارائه خدمات رفاهی، عمومی و اجتماعی در ایران وجود دارد، سالانه بیشتر از صد میلیارد تومان صرف گردش چرخهای یک فوتبال کاملا دولتی شود؟
ستارهها چقدر مقصر هستند؟
طی این سالها در حالی ستارههای فوتبال بهخاطر دستمزد بالای دریافتیشان از سوی رسانهها، منتقدان و افکار عمومی تخطئه شدهاند که به نظر نمیرسد در این مورد گناه چندانی متوجه آنها باشد. فوتبالیستها هم مثل هر قشر دیگری وقتی شانس دریافت دستمزدهای کلان -حتی بیشتر از استحقاقشان- را پیدا کردهاند، این بخت را از دست ندادهاند و دست به ثروتاندوزی زدهاند. این وسط اگر گلایهای هم هست، باید متوجه مدیران و سیاستگذاران این حوزه باشد؛ کسانی که نه تنها برای خصوصیسازی واقعی و غیرنمایشی تلاش نکردهاند، بلکه اغلب به منظور کسب نتایج و دستاوردهای بهتر و بیشتر، به رقابت کاذب در بازار جذب بازیکن دامن زدهاند و قیمت برخی فوتبالیستها را تا چند برابر افزایش دادهاند.
در این میان شاید تنها خطای سوپراستارها، مصاحبههای نسنجیده و اعصابخردکن بعضی از آنها باشد؛ جایی که بیاعتنا به مشکلات اقتصادی عامه مردم، فقط بهخاطر مدتی تاخیر در وصول مطالباتشان از ناتوانی در تامین هزینه ایاب و ذهاب یا تهیه آجیل شب عید سخن میگویند و نمک به زخم ملت میپاشند!
ارسال نظر