نوروز به روایت زن جهانگرد اروپایی
آیین جشن و عید در مشرق زمین بعد از غروب آفتاب آغاز میشود، در آن سال که من در تهران بودم، شب نوروز تعداد زیادی از درباریان صاحبنام، برای عرض شادباش به قصر شاه رفته بودند ولی به آنان خبر داده شده بود که فردای آن روز مراسم سلام برگزار نخواهد شد. کاشف به عمل آمد چون در دربار ایران به انجام دادن هیچ کاری بدون مشورت با منجمان اقدام نمیکنند، شاه در این مورد نیز خواسته یا ناخواسته نظر «منجمباشی» را خواسته بود و او به علت نزدیکی ستارهها (قران کواکب) روز دوم نوروز را برای برگزاری مراسم سلام مناسب تشخیص داده بود.
آیین جشن و عید در مشرق زمین بعد از غروب آفتاب آغاز میشود، در آن سال که من در تهران بودم، شب نوروز تعداد زیادی از درباریان صاحبنام، برای عرض شادباش به قصر شاه رفته بودند ولی به آنان خبر داده شده بود که فردای آن روز مراسم سلام برگزار نخواهد شد.
کاشف به عمل آمد چون در دربار ایران به انجام دادن هیچ کاری بدون مشورت با منجمان اقدام نمیکنند، شاه در این مورد نیز خواسته یا ناخواسته نظر «منجمباشی» را خواسته بود و او به علت نزدیکی ستارهها (قران کواکب) روز دوم نوروز را برای برگزاری مراسم سلام مناسب تشخیص داده بود. مردم تهران از اینکه سلام نوروزی به یک روز بعد افتاده بود، شگفتزده شدند، ولی به زودی شگفتی آنها به خوشحالی گرایید، زیرا آنها باران سیلآسایی را که در اولین روز سال در تهران باریدن گرفته بود، به چشم دیدند. در نوروز آن سال (۱۲۹۵ هـ . ق ۲۲ مارس ۱۸۷۸ م) بهعنوان اولین روز سال و آغاز بهار، روز دوم فروردین اعلان شد. به همان اندازه که در روز پیش آسمان عبوس و گرفته و ابری و گریان بود، روز دوم فروردین هوایی آفتابی و دلانگیز و با طراوت بهاری به علاوه شادی فرا رسیدن نوروز مردم را در تهران غرق در شادی و سرور کرد.
منبع: سفرنامه مادام کارلا سرنا،جهانگرد ایتالیایی
در قرن نوزدهم
ارسال نظر