رونالدو: قلب من در رئال شکست!

حامد مومنی - «رونالدو چند وقتی است که با اضافه‌وزن روبه‌رو شده است و باید برای قرار گرفتن در ترکیب ثابت رئال علاوه بر بهبود کامل، وزنش را نیز کاهش دهد.» همه‌چیز پس از آنکه کاپلو در یک کنفرانس مطبوعاتی این جمله را گفت شروع شد.

از آن به بعد با فوق‌ستاره برزیلی رئال مثل بازیکنان آماتور و تازه‌وارد رفتار می‌شد. اگرچه رونالدو در هر چهار فصل قبلی حضورش در رئال با وجود ستاره‌های زیاد این تیم به عنوان بهترین گلزن کهکشانی‌ها در آخر فصل به حاضران در برنابئو معرفی می‌شد و طی ۴سال ۱۰۴گل برای رئال به ثمر رساند در اکثر بازی‌های این فصل یا نیمکت‌نشین بود یا به عنوان بازیکن تعریفی وارد میدان می‌شد.

روابط کاپلو رونالدو هر روز تیره‌تر می‌شد و به راحتی می‌شد این تیرگی را از برخورد سرد این دو در تمرینات تیم و البته تداوم نیمکت‌نشین‌های رونالدو درک کرد. مصدومیتی که رونالدو در جام‌جهانی با آن روبه‌رو شده بود هنوز گریبانگیرش بود و آقای گل تاریخ مسابقات جام‌جهانی به‌طور کامل از بند آن مصدومیت رهایی نیافته بود.

چند هفته از شروع فصل گذشت و با تلاش پزشکان رئال رونالدو تقریبا به‌طور کامل بهبود یافت ولی دقیقا در همین زمان بود که سرمربی ایتالیایی چندین بار عنوان کرد رونالدو با اضافه‌وزن روبه‌رو شده است و یکی دو کیلوگرم وزن اضافه او را بهترین بهانه برای نیمکت‌نشینی او قرار داد.

رونالدو نیز که نه در بارسا، نه اینتر، نه تیم‌ملی برزیل و نه در چهار فصل قبلی حضورش در رئال تجربه نیمکت‌نشینی‌های طولانی را نداشت خیلی زود از شرایط موجود خسته شد و دیگر در تمرینات انگیزه فراوانی برای جلب نظر مساعد کاپلو نشان نمی‌داد. گلزنی‌های پیاپی رودفان نیستلروی نیز که به نظر می‌رسید از زمان دوران اوجش در منچستر نیز آماده‌تر است مزید بر علت شد تا مهاجم برزیلی همچنان از ترکیب اصلی دور بماند. پس از باخت هفتم ژانویه رئال‌ مقابل لاکرونا رونالدو حتی یک دقیقه هم در ترکیب رئال به میدان نرفت تا اوضاع وخیم‌تر از گذشته شود.

پیشنهاد میلان

آخرین فرصت نقل و انتقالات زمستانی ساعت ۱۲ نیمه شب سی و یکم ژانویه بود. خیلی از تیم‌های اروپایی سعی کردند تا قبل از این زمان فوروارد ناراضی کهکشانی‌ها را به تیم خود انتقال دهند ولی در این میان پیشنهاد مسوولان آ.ث.میلان از بقیه جدی‌تر بود. نماینده باشگاه میلان سه روز در مادرید بود و بر سر انتقال رونالدو به سن‌سیرو با همتایان خود در رئال مذاکره می‌کرد. همه شرایط آماده ترانسفر رونالدو بود جز مبلغ قرارداد. رئال‌ها هشت‌میلیون یورو می‌خواستند و میلان حاضر بود برای خرید رونالدو تنها هفت‌میلیون یورو خرج کند. بالاخره تنها چند ساعت قبل از پایان مهلت نقل و انتقالات زمستانی توافق نهایی بین سران دو باشگاه حاصل شد و قرار شد آقای گل تاریخ جام‌جهانی در حالی که هجده ماه از قراردادش با رئال باقی مانده بود با قراردادی یکساله به ارزش ۵/۷میلیون یورو و در ازای انتقال ریکاردو اولیویرا از سن‌سیرو به برنابئو به جمع شاگردان آنجلوتی بپیوندد. جدایی رونالدو از رئال علاوه بر اینکه باعث شد تا او پس از چهار فصل و نیم دوری از ایتالیا دوباره به سری آ بازگردد به پروژه ترک فوق ستارگان کهکشانی‌ها هم خاتمه داد.

پس از بازنشسته شدن زیدان، انتقال فیگو به اینتر و امضای قرارداد سرسام‌آور بکهام با گالکسی رنجرز لس‌آنجلس حال با ترانسفر رونالدو به میلان دیگر خبری از سوپراستارهای بزرگ در تیمی که مسوولانش به خاطر جمع کردن این همه ستاره مورد انتقاد واقع شدند نیست. اگر چه به نظر نمی‌رسد با توجه به گذشت تنها چند روز از پیوستن رونالدو به میلان آنجلوتی او را در دیدار آخر این هفته مقابل آسکولی به میدان بفرستد و علاوه بر این ششمین برزیلی میلان قادر نیست تیمش را در رقابت‌های جام باشگاه‌های این فصل همراهی کند ولی داربی بزرگ شهر میلان در نیم فصل دوم کالچو شاهد تغییری بزگ نسبت به پنج فصل قبل است و این بار رونالدو به جای بازی در اینتر با پیراهن میلان مقابل تیم سابقش قرار می‌گیرد.

ترک برنابئو توسط رونالدو آنقدر با ناراحتی همراه بود که او حتی برای خداحافظی با هم‌تیمی‌هایش حاضر نشد در جلسه تمرین رئال شرکت کند و در فرودگاه مادرید درباره علت این کارش به خبرنگاران اسپانیایی گفت: «قلب من در اینجا شکست! ولی زندگی فوتبالی‌ام همچنان ادامه دارد. من یکی از طرفداران دو آتشه رئال هستم ولی خیلی مطمئن نیستم آقای سر مربی احساسی شبیه به احساس من داشته باشد! دوست دارم از همین جا از تمام هواداران رئال تشکر کنم و همچنین از تمام مسوولان باشگاه که از من حمایت کردند قدردانی کنم و در پایان باید از مربیانی هم که در طول این چهار سال و نیم داشتم قدردانی کنم، البته به جز یک نفر! من عاشق فوتبال هستم و این ورزش را به‌صورت حرفه‌ای دنبال می‌کنم. آقای سرمربی مرا در رئال نمی‌خواست و به همین خاطر مجبور شدم راه‌حلی برای فرار از این بحران پیدا کنم که بالاخره این کار را کردم.»