محمد مایلی کهن از فولاد میرود؟
اکسیر ناکامی
سعید اکبری- مایلیکهن به زمین سخت خورد! برای تداعی ناکامیهای «مرد کهنه فوتبال» باید به چند سال عقبتر برگردیم. لازم نیست به حافظه تاریخی خود فشار بیاورید. زمانی را بهخاطر بیاورید که او روی نیمکت سایپا مینشست. آن روزها مایلیکهن همزمان تیم امید را هم در دست داشت. بعدها انتقادهای زیادی در این زمینه شد و درنهایت سهم
«حاج مایلی» از دو تیم تنها شکست بود. هنوز هم به خاطر دارند که او چطور سایپا را تا مرز سقوط کشاند و نتوانست تیم امید را به بازیهای المپیک آتن برساند، همان تیمی که میگفتند بهترین تیم تاریخ ایران است. اما از مایلیکهن و آن امیدهای رویایی تنها خاطره تلخی در تاریخ مانده. همانطور که تصویر او روی نیمکت سایپا، بعدها با خداحافظی غمانگیزش از این باشگاه، تداعیکننده خاطرات خوبی نیست. او با سایپا روزهای بدی را پشتسر گذاشت و حقیقتا این تیم را زمینگیر ساخت. اما این پایان مایلیکهن نبود. انگار سرنوشت او و فوتبال ایران، گره خورده. حاج مایلی بعد از ماهها بیکاری، زمانیکه آبها از آسیاب افتاده بود، بار دیگر وارد معرکه شد، آنجا که روز بعد از مذاکرات شبانه، او سرمربی پیکان شد. اما عمر مایلیکهن در این تیم هم دوام چندانی نداشت. مایلیکهن بعد از نتایج ضعیفی که بهدست آورد، بهجای نیمکتنشینی راه خانه را در پیش گرفت و حالا او دوباره بازگشته... حاج مایلی پیش از شروع فصل جدید لیگ به فولاد رفت، جایی که بیشک استعدادهای زیادی دارد. اما سابقه چیز دیگری نشان میداد، اینکه او بهدلیل ویژگیهای خاص اخلاقی نمیتواند با جوانها کار کند. این بار هم تاریخ عوض نشد، روال عادیاش را طی کرد تا راز ناکامیهای او هرگز فاش نشود، مایلیکهن فولاد را تا مرز سقوط پیش برده ....
مایلیکهن نمیرود!
مایلیکهن مثل همیشه آرام است، حتی بعد از شکستی زجرآور. او تنها در ثانیههای آخر طعم شکست را چشید، اما باخت به برق انگار او را متحول نساخته بود: «ما امروز چند بازیکن خود را نداشتیم، چمنآرا، خذیراوی و ... غایب بودند.» اما کسی دنبال این جواب نبود. بهراستی همه در جستوجوی چیز دیگری، مقابل مایلیکهن ایستاده بودند.: «خب، میدانم که همه دنبال چه چیزی هستید، بضاعت فولاد همین است. اگر فکر میکنید مشکل من هستم، مسالهای نیست. از این تیم میروم ...»
حاجمایلی، دوشنبه شب سختی را پشتسر گذاشت. اندک طرفداران فولاد که برای تشویق این تیم به شیراز رفته بودند، مایلیکهن را هو کردند. یک روز بعد از این اتفاقات، یعنی ۲۴ ساعت قبل او به تنگ آمد و استعفای خود را تقدیم مسوولان فولاد کرد. امروز مشخص شد که حاج مایلی حتی در رختکن از بازیکنان تیماش خداحافظی کرده است. اما این تمام داستان نیست. مدیران فولاد با استعفای او مخالفت کردهاند و هنوز بهدنبال روزنهای میگردند. رضاییان مدیرعامل این باشگاه میگوید: «ما موافق جدایی مایلیکهن نیستیم. او مربی خوبی است و باید با قدرت به کارش ادامه دهد. از این مربی حمایت خواهیم کرد.»
این نیمه پر لیوان است، نیمه خالی را هم باید دید، در توضیح این مساله باید گفت بهرغم حمایت باشگاه فولاد، طرفداران خوزستانی از کار مایلیکهن راضی نیستند و اعتراضات مداوم نشانهای روشن است. رضائیان مکثی میکند و سپس توضیح میدهد: «ما به هواداران حق میدهیم چون نتایج خوبی نگرفتهایم. مطمئنا تا زمانیکه خوب نتیجه نگیریم اعتراضات ادامه خواهد داشت.» معنای این حرفها در پس پرده پنهان است. نیرویی قوی پشت مایلیکهن وجود دارد.
فردی میگوید: «پرقدرتترین سازمان ورزشی ایران! پیش از فصل از مدیران فولاد خواست او را جذب کند...» آیا این یک واقعیت است؟
ارسال نظر