نگاه روز
آوارگی کوه و بیابانم آرزو ست
۱ -استقلالیها در تهران از پگاه گیلان قعر جدولی ۴ گل دریافت کردند.
مرتضی ناعمه
۱ -استقلالیها در تهران از پگاه گیلان قعر جدولی ۴ گل دریافت کردند. یکی از یکی زیباتر. همه قطعا مطمئن هستند که برد این بازی حق پگاه بود؛ چرا که استقلال تیمی بود که بازیکنانش قادر به رساندن ۴ پاس سالم پی در پی به یاران خودی نبودند. در همین تیم بیبرنامه، بینظم، پرحاشیه و بدون ساختار است که سرپرست تیم به خودش اجازه میدهد شکست تیم را به پای آسیب دیدن سرمربی ربط دهد، آخر بازی هم آقای مدیر عامل برای همه شاخ و شانه میکشد جز برای آنهایی که باید بکشد. استاد فتحا... زاده، اینکه بازیکنان شما از زدن یک بغل پای ساده عاجز هستند چه ربطی به رسانهها دارد، مردم در ایام عید با دیدن «مرد هزار چهره» به اندازه کافی خندیدهاند، شما بیشتر از این ما را نخندانید.
۲ -آن طرفتر در اهواز آنچه که بازیکنان پرسپولیس در برابر استقلال اهواز انجام دادند، بیشتر از فوتبال شبیه بدو بدوهای کودکان قد و نیم قد در زمین مهدکودک بود. شاگردان مجید جلالی تقریبا هر کاری خواستند با پرسپولیس در زمین فوتبال انجام دادند. اما در پرسپولیس برخلاف استقلال دلمان به حال سرمربی باشعور و با شخصیتش میسوزه که در خیال خام خود فکر میکرد در این فوتبال بی سروته همه چیز در سر جای خودش قرار دارد و نمیدانست در این فوتبال از این ستارههای کاغذی فراوانند که غوره نشده، خودشان را مویز میدانند و میتوانند دل سرمربی را بشکنند. قطبی به درد این فوتبال نمیخورد، چون نمیتواند مثل خیلی دیگر از مربیان دهانش را باز کند و هر چه میخواهد نثار نزدیکان بازیکن کند.
۳ - این استقلال و پرسپولیس را تقریبا میتوان گل گرفت، تیمهایی که سابق بر این اگر مشکلات مالی فراوان داشتند، حداقل گاهی اوقات به نتیجه گرفتنشان و حضورشان در رقابتهای آسیایی دلخوش بودیم، ناسلامتی اینها سوگلیهای فوتبال و مردمی بودند که بعد از جنگ تنها دلخوشیشان همین فوتبال بود. اما حال تقریبا چند سالی میشود که عادت کردهایم به جای پرسپولیس و استقلال، سپاهان، پاس، صباباتری، فولاد و سایپا را در آسیا ببینیم، گویا باید دنبال سوگلیهای جدیدی باشیم.
۴ - دیروز هم پگاه گیلان و هم استقلال اهواز (به خصوص این دومی) باز هم ثابت کردند که فوتبال در دوره جدید کاملا بر مبنای کارگروهی است و فقط گهگاهی نبوغ فوق ستارهها به درد باز کردن گرههای کار میخورد الحمدا... که در این فوتبال فوقستارهای نداریم.
۵ - این یکی، دو روز هم میگذرد و ستارههای کاغذی فوتبال بیخیال تمام این حرفها به تکرار رفتارهای خود میپردازند، بدون اینکه به اشک هواداران خود فکر کنند یا به این کاغذ سیاه کردنهای ما و باز هم ما میمانیم و فوتبال و مردمی که تنها دلخوشیشان همین ستارههای پولکی هستند.
۶ - اما اگر استقلال اینگونه تحقیر شدن را مدیون برنامهریزی غلط و سیاستهای بیربط مدیرانش است، در خانه همسایه؛ یعنی پرسپولیس مماشات همیشگی با ستارهها و ریشسفیدی باعث به خاک سیاه نشستن این تیم شده است.
۷ - با این فوتبال و این مدیریت و این بازیکنان باید گفت که آوارگی کوه و بیابانم آرزوست.
۸ - افسوس آخر هم برای این است که در پرسپولیس که عنوان یکی از دو باشگاه بزرگ پایتخت را یدک میکشد، در حالی که هنوز هیاتمدیره و مدیرعامل حرفی نزدهاند، لیدرها به خودشان اجازه میدهند که قطبی را تهدید به اخراج کنند. افسوس و واویلا بر این فوتبال.
ارسال نظر