ماجرای درگیری قلعهنویی با هوادار استقلال
به گزارش خبرگزاری فارس، دیدار روز دوشنبه استقلال مقابل پیکان حاشیههای بسیار زیادی را در پی داشت و در پایان این مسابقه لیدرهای تیم استقلال یکی از هواداران معترض نسبت به حضور پسر امیرقلعهنویی در زمین را از کمپ این باشگاه بیرون کردند ضمن آنکه بین حنیف عمرانزاده و یکی از خبرنگاران درگیری لفظی به وجود آمد که در این بین با وساطت اطرافیان، عمرانزاده راهی رختکن شد.
سرمربی تیم فوتبال استقلال گفت: مگر من گفتم که دیروز اعتراضی انجام ندادم اما میگویم که هیچ توهینی در کار نبوده است.
به گزارش خبرگزاری فارس، دیدار روز دوشنبه استقلال مقابل پیکان حاشیههای بسیار زیادی را در پی داشت و در پایان این مسابقه لیدرهای تیم استقلال یکی از هواداران معترض نسبت به حضور پسر امیرقلعهنویی در زمین را از کمپ این باشگاه بیرون کردند ضمن آنکه بین حنیف عمرانزاده و یکی از خبرنگاران درگیری لفظی به وجود آمد که در این بین با وساطت اطرافیان، عمرانزاده راهی رختکن شد. سرمربی تیم استقلال در گفتوگویی به صورت مفصل مسائل اخیر را توضیح داده و گلایههایی دارد که در زیر میخوانید.
چه سر و صدایی شده اتفاقات بعد از کمپ.
باز چه اتفاقاتی افتاده است.
گفتهاند شما به یکی از هواداران استقلال توهین کردهاید و رفتار زشتی با او انجام دادهاید؟
اولا که من توهین به هیچکس نکردم و فقط خواستم آن هوادار را از آن محوطه کنار ببرند، اما من از شما سوال میپرسم، چگونه یکی از سایتها هم عکسها را دارد و هم مصاحبهها را گرفته است؟
اما عکسهایی از شما منتشر شده که در حال اعتراض به یکی از هواداران هستید.
من که نمیتوانم اتفاقی را که رخ داده کتمان کنم. ولی اصلا بحث توهین نبوده و میدانم که از کجا آب میخورد.
چطور؟
من ۷،۸ جوان را بازی دادم ولی یکی از این هواداران اتفاقا گرمکن آبی رنگ پوشیده بود در فاصله چند قدمی من حضور داشت و در عرض ۸ دقیقه ۵ بار اعتراض کرد. اولا که باید بگویم اگر به یک بازیکن دیگر اعتراض میکرد، همان بار اول جوابش را میدادم، اما چون به پسر من اعتراض میکرد، حرفی نزدم و خیلی صبوری کردم.
آنقدر شلوغ بود که همه چیز را متوجه نشدیم.
درست در قسمتی که ما نشسته بودیم مسوولان کمپ تازه آن را بازسازی کرده و بتونهایی که در روی سکوها ریخته شده، خیس بود. آن هواداری که معترض بود، از دقیقه یک بازی مقاومت میکرد پشت سر من بنشیند حتی لیدرهای کمپ هم چندین بار به این دوستان گفتند که اینجا خیس است و ننشینید من هم وقتی دیدم خیلی مقاومت میکند گفتم چون خودش دوست دارد، اجازه بدهید او بنشیند. ولی آخر بازی که این اتفاقات افتاد فهمیدم که جریان از چه قرار بوده.
شما آن هوادار را میشناختید؟
خدا شاهد است که برای اولین بار بود که او را میدیدم. این دوستانمان بدانند که اگر میخواهند کاری کنند طوری جلوه بدهند که مردم منحرف نشوند. مردم همه چیز را خوب میدانند. تا یک اتفاقی میافتد مساله را به زندگی شخصی ما ربط میدهند، خوب است ما هم بگوییم که در زندگی شخصی شما چه خبر است، همان هواداری که اتفاقا گرمکن آبی هم پوشیده بود به دنبال پروژهسازی بود، شاید اگر کس دیگری جز پسر من مورد خطاب او بود همان بار اول جوابش میدادم. ۱۰ بار به او گفتند از اینجا بلند شو ولی قبول نمیکرد.
ارسال نظر