مردم از غصه فوتبال میمیرند مسوولان تب هم نمیکنند
مسعود حسینی- بچه که بودم پدرم میگفت قصر شنی خود را خیلی نزدیک ساحل بنا نکن، چون با یک موج کوچک ویران میشود اما من به توصیه او گوش نمیسپردم. من امروز به پسرم این توصیه را میکنم اما اجازه نمیدهم حرفم را نادیده بگیرد.
حکایت این روزهای فوتبال ما چنین است: «نیمه اول در انتظار نیمه دوم میگذرد و نیمه دوم در حسرت نیمه نخست سپری میشود.» فوتبال ایران که به جرات باید یکی از سه تیم برتر فوتبال آسیا باشد، مدتهاست که قصرهای شنی خود را در کرانه دریا بنا میکند تا از گزند هیچ موجی در امان نماند.
ژاپنیها از ابتدای دهه نود، ورزش ملی خود را از بیسبال به فوتبال تغییر دادند و امروز در آستانه چهارمین حضور پیاپی خود در رقابت های جام جهانی است. کرهجنوبی در آستانه هفتمین حضور متوالی خود در این رقابتهاست و عربستان از جام جهانی ۱۹۹۴، همواره یک پای ثابت جام جهانی بوده است. اکنون این سوال پیش میآید که بر فوتبال ما چه گذشته که از این قافله عقب مانده است؟
فوتبال امروز ایران در رده های باشگاهی و ملی در جایگاهی قرار دارد که پیش از این هرگز چنین تجربهای را از سر نگذرانده و تداوم آن به صلاح ورزش کشور نیست. مردم در کوچه و برزن از فوتبال سخن میگویند و اینکه چه شده نابترین و جذابترین رشته ورزشی کشورشان اینچنین متحمل شکستهای تلخ میشود. ایرانیان همواره در عرصه های ملی متحد و یکپارچه بودهاند با این حال کجای کار ایراد دارد که این «بار» به منزل نمیرسد.
فوتبال برای هواداران این رشته در ایران، معنایی بیش از زندگی دارد. چندی قبل هوادار ۲۸ ساله استقلال، روزبه بهرامی، از غم شکست تیم محبوبش مقابل الاتحاد، از غصه جان باخت و چه غصهها که امروز در دل هواداران فوتبال است. هوادارانی که دلشان نمی خواست تیم ملی کشورشان در تهران به عربستان نصفه و نیمه ببازد و هوادارانی که دلشان نمیخواهد تیمهای
باشگاهی شان کیسه گل شوند. هوادارانی که میخواهند پیراهن بازیکنان، پرچم کشورشان باشد. هوادارانی که دوست دارند بازیکنان محبوبشان، سرباز باشند، سرباز. آنهایی که از کودکی با تصنیف «یه توپ دارم قلقلیه / سرخ و سفید و آبیه....» بزرگ شدند و با این زمزمه میمیرند. آنان که آرزوهای خود را در پاهای بازیکنان تیم محبوبشان جستوجو میکنند. آنان که گوش به توصیه پدر ندادند و قصرشنی در کرانه دریا ساختند. آنان که برای تیم ملی کشورشان اشک ریختند و بازهم خواهند ریخت. آنان که ...
ارسال نظر