آخرین حرفهای سرمربی ممنوعالمصاحبه تیمملی
فوتبال را سر سفرهها آوردم
گوشت دایی را میخورم، ولی ...
- همه ما در شکست تیم ملی سهیم هستیم؛ ولی به این نکته توجه داشته باشید من و علی دایی اگر به اصطلاح گوشت یکدیگر را بخوریم، استخوانهای هم را دور نمیاندازیم.
گوشت دایی را میخورم، ولی ...
- همه ما در شکست تیم ملی سهیم هستیم؛ ولی به این نکته توجه داشته باشید من و علی دایی اگر به اصطلاح گوشت یکدیگر را بخوریم، استخوانهای هم را دور نمیاندازیم.
من هرگز از توهینهایی که در بازی با عربستان به علی دایی شد، خوشحال نشدم. ما ادعای داشتن فرهنگی غنی را داریم؛ ولی در همه جای دنیا اگر یک مربی را نخواهند با نشان دادن دستمال سفید یا سوت اعتراض خود را نشان میدهند نه اینکه جلوی چشم میلیونها نفر صراحتا به یک فرد توهین کنند و باید از خود سوال کنیم چقدر در این زمینه کار کردهایم؟
فکرش را نمیکردم سرمربی شوم
- به خاطر میآورم سالی که برای نخستین بار به عنوان سرمربی تیم ملی منصوب شدم، یکی، دو سال قبل از آن مطرح کرده بودند که تا ابد از کار مربیگری محروم شدهام؛ ولی سرمربی تیم ملی شدم. اعتراف میکنم فکرش را نمیکردم باز هم سرمربی بشوم؛ چون خیلیها جلوتر ازمن بودند. این چرخ گردون بازیها دارد و خیلی کارها میکند.
من عامل سقوط نبودم
- مساله این است که آیا نتایجی که در زمان سرمربیگریام کسب شد، بد بود یا خوب و آیا در تاریخ فوتبال ایران نتایجی در این حد بهدست آمده است؟ من دو ماه در تیم پیکان مربیگری کردم؛ ولی آیا من واقعا باعث سقوط پیکان شدم. هنگامی که سرمربیگری این تیم را برعهده گرفتم در شش مسابقه پیکان حتی یک گل هم نزده بود؛ اما در مقطعی که مسوولیت این تیم را برعهده داشتم پس از شش هفته گل زد و در نخستین بازی با سایپا، صدرنشین لیگ برتر از بازیکن جوان 16، 17ساله در ترکیب تیم استفاده کردم. پس از من نیز پیکان بعد از 17، 18 مسابقه به رده پایینتر سقوط کرد.
بقیه در امید چه کردند
- باید بپذیریم در هر مقطع زمانی بهترین تیم ملی امید را در اختیار داشتیم، اما تیم امید به سرمربیگری سیموئز چه نتایجی گرفت و پس ازآن مقایسه کنیم که به سرمربیگری من چه نتایجی حاصل شد. آنچه که اتفاق افتاد عملکرد فوقالعاده ضعیف تیم امید در دوره گذشته باعث ایجاد شرایطی خاص در مرحله مقدماتی برای ما شد؛ به نحوی که باید با انجام یک مسابقه تازه شرایط قرار گرفتن در مسابقات را بهدست میآوردیم. در چنین اوضاعی بود که در مسابقه برابر ازبکستان در مجموع رفت و برگشت سه گل در تاشکند به این تیم زدیم و با شش گل در تهران به برتری رسیدیم. برای نخستین بار از آرش برهانی نیز در ترکیب تیم ملی استفاده کردم که وی دو گل به ثمر رساند. با این نتیجه مقتدرانه راهی مرحله دوم شدیم که در آن مرحله کره جنوبی، چین و مالزی با ما همگروه بودند.
کارنامه من بهتر است
- ظاهرا آن قدر خوش شانس بودهام که همیشه در زمان سرمربیگری من از هر گروه یک تیم به مرحله بعد صعود میکرده است؛ در حالی که شرایط فعلی به گونهای است که دو تیم مستقیما صعود میکند و فرصت برای تیم سوم نیز وجود دارد. ما مسابقه اول را در مالزی با نتیجه چهار بر یک پیروز شدیم؛ اما در همان زمان اعلام کردم از نتیجه راضی هستم ولی از بازی خیر. ضمن اینکه مشکلاتی درخصوص در اختیار داشتن بازیکنانی مانند نصرتی و برهانی به عنوان بازیکنان پاس نیز داشتیم. پس ازآن اگر به خاطر آورید به مصاف کره در تهران رفتیم که دو روز مانده به مسابقه ساعت 9 شب به ما اطلاع دادند برادر جواد کاظمیان فوت شده است. به هر حال مجموعا این طور میتوانم بگویم در آن مقطع نسبت به سایر مربیان کارنامه بهتری داشتم.
زمان ما امکانات نبود
- در مقایسه با دو جام جهانی 2002 و 2006 طبق آمار بهترین نتایج تیم ملی در سال 98 به دست آمد. در آن مقطع اصلا امکانات امروز وجود نداشت به نحوی که هشت نفر در یک اتاق خوابگاه نصرت میخوابیدیم و حتی زمین تمرین نداشتیم.
عزیزی و مهدویکیا را من معرفی کردم
- کاندیدا شدن به این معنا است که ثبتنام و اظهار تمایل برای در اختیار داشتن مسوولیتی داشته باشید. در بحث گزینههای سرمربیگری تیم ملی من این طور نبودهام بلکه با من تماس گرفتند و چندین جلسه گفتوگوی تلفنی و نشست حضوری انجام شد. به هر حال مجموع این صحبتها و دیدگاههای مطرح شده را قبول ندارم زیرا چه بخواهیم و چه نخواهیم تیم ملی در زمان من بهترین نتایج را حداقل در دوران پس از انقلاب بهدست آورده و حتی کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام کرد رنسانس فوتبال ایران از سال 96 که سرمربی تیم ملی بودم، رخ داد. هنوز هم مهدویکیا به عنوان بازیکنی که در زمان من در ترکیب تیم ملی قرار گرفت، نمونه بارز بازیکنانی است که به فوتبال ایران معرفی کردم و از همان سال بود که انتقال بازیکنان ایران و نفراتی مانند یزدانی، میناوند، مجیدی، موسوی، نکیسا و ... انجام شد. حتی خداداد عزیزی نیز نمونه بازیکنانی است که در زمان من به فوتبال ایران معرفی شد.
فوتبال زمان من به سجادهها آمد
- در زمان من تیم ملی در سجادههای مردم و سفرهها آمده بود. من ازآن دسته آدمهایی نیستم که برای خودم بوقچی داشته باشم و تبلیغ کنم. البته به این افراد احترام میگذارم. همچنین با تیم ملی فوتسال مقام چهارمی جهان را کسب کردهام در حالی که در همان مقطع زمانی نیز بسیاری میگفتند که فوتسال در خون ماست و همان بازی گل کوچک با توپ پلاستیکی است. ولی از سال 92 تاکنون و با توجه به امکانات فراوانی که فراهم شده است، چه جایگاهی در فوتسال جهان بهدست آوردهایم؟
انتخاب سرمربی هیچ وقت فوتبالی نیست
- این که انتخاب من ورزشی بوده یا نه باید از خود مسوولان فدراسیون بپرسید. من میتوانم برای شما کاملا مسایلی را بشکافم که مربیان تیم ملی در هر مقطعی نمیتوانسته صرفا یک کار ورزشی باشد. پروین، برانکو یا مهاجرانی هر کدام در شرایط خاصی انتخاب شدهاند و فراموش نکنیم من پیش از انقلاب هم جزو بازیکنان سطح خوب تیم ملی بودهام و در اردوها حضور داشتهام. من 14 سال در پرسپولیس بازی کردهام. از سال 1354 عضو این باشگاه شدهام و در بهمن 68 کفشهایم را آویختم. در بهمن 56 لیسانس تربیت بدنی گرفتم و در بهمن 85 فوق لیسانس تربیت بدنی. اکثر کلاسهای مربیگری در سطح کشور را هم شرکت کردهام و حتی در دوره عالی بدنسازی حضور داشتهام. اسم من مایلیکهن است.
همیشه نادر فریادشیران
- همیشه افتخار داشتهام که درکنار نادر فریادشیران بودهام. اینک نیز باید درباره گزینههای مربیگری فکر کنم. درباره ابراهیمزاده هم باید بگویم از هنگام سرمربیگری تیم ملی امید وی را به عنوان یکی از گزینهها در نظر داشتم و باید روی روتهمولر فکر کنم.
دوراندیشی نداریم
- مشکل ما این است که افق دورتر را نمیبینیم. انگلستان در مسابقه اخیر دوستانهاش برابر اسپانیا با دو گل برابر این تیم شکست خورد. شما حتی اگر فابیو کاپلو را هم به ایران آورید نمیتواند حرکت مثبتی انجام دهد. روزی که علی دایی سرمربی تیم ملی شد در نظرسنجی تلویزیونی انجام شده 73 درصد موافق وی بودند و در هنگام برکناری حدود 60درصد موافق برکناریاش. آیا پس از جام جهانی، جام ملتها هست یا خیر؟ آیا جام جهانی دیگری در پیش نداریم؟
کریمی؟ شاید
- همه بازیکنان ارزشمند را دوست دارم و زمانی که این بازیکنان از آمادگی خوبی برخوردارند و میتوانند در خدمت تیم ملی باشند، چرا ازآنها استفاده نکنم. به خاطر میآورم در مقطعی اعتقاد داشتم کریم باقری نمیتواند به تیم ملی کمک کند، ولی در نیم فصل اول مسابقات لیگ برتر امسال باقری بسیار عالی بود و میتوانست کمک تیم ملی باشد. در ادامه برای نخستینبار بود و کمتر دیدهام که بازیکنی وقتی احساس میکند آماده نیست خودش اعلام کند که از وی در تیم ملی استفاده نشود. آمادگی یک بازیکن معیار حضور در تیم ملی است و شک نکنید بازیکنانی مانند کریمی اگر آماده باشند حتما در ترکیب تیم ملی قرار خواهند گرفت.
خودم آنالیزورم
- مطمئنا دیدگاه سرمربی تیم ملی و اینکه مستقیما خود وی یک مسابقه را تجزیه وتحلیل کند، با نفر دیگرمتفاوت خواهد بود. من در تیم سایپا هم همیشه سعی کردهام بیشتر فیلمهای مسابقات را خودم ببینم و ارزیابی کنم. مطمئن باشید مایلیکهن حتی یک درصد هم به حال خودش فکر نمیکند.
جای آرم تولیدی دایی که توسط مایلیکهن کنده شده است. مربوط به زمانی که سرمربی فعلی و سابق تیم ملی چشم دیدن همدیگر را نداشتند
ارسال نظر