دایی: هیچ وقت با مایلی کهن آشتی نمی‌کنم

عکس: ایسنا

گروه ورزش- پس از چند ساعت شلوغ، در سالن یکی از رستوران‌های معروف تهران در منطقه پارک وی، علی دایی که از ابتدا تا انتهای مراسم ولیمه‌اش را سرپا‌ایستاده بود، دیگر نایی برای‌ایستادن نداشت. دایی می‌خواست شام بخورد و به همین خاطر در پاسخ به تقاضای یک عکس یادگاری گفت؛«برادر، من دارم می‌افتم بگذار شام بخورم، چشم بعدش میام تا عکس بگیریم!»

همان زمان که دایی آماده غذا خوردن می‌شد، چند چهره سرشناس ویژه که از سالن خارج شده بودند، دوباره به تالار برگشتند. حسین رضازاده، عضو هیات مدیره سایپا همراه با حمید سجادی مدیرعامل تیم، ملکیان عضو هیات مدیره و دکتر قدیمی ‌رییس سابق ورزش دانشگاه آزاد و از دوستان صمیمی‌دایی آمده بودند تا سرمربی تیم ملی را راضی کنند با محمد مایلی کهن آشتی کند. ساعاتی قبل از مراسم، سجادی مدیر سایپا خبر از مراسم آشتی کنان دایی و مایلی کهن در جلسه صبح پنجشنبه اعضای هیات مدیره ‌این تیم در دفتر مهرداد بذرپاش داده بود.

دایی اما‌این قدر از مایلی کهن ناراحت است که خود سجادی هم می‌دانست احتمال کمی ‌برای راضی کردنش وجود دارد. پس از‌اینکه دادگاه به نفع دایی رای داد و مایلی کهن از مصاحبه کردن ممنوع شد، او نه تنها حکم دادگاه را اجرا نکرد که پس از گپ و گفتی با رییس جمهور و در غیاب دایی، از سوی هیات مدیره سایپا به سرمربیگری تیمی‌منصوب شد که سرمربی تیم ملی، عضو هیات مدیره‌اش است. سجادی وقتی دوباره به سالن آمد، در پاسخ به‌این سوال که آیا جلسه آشتی‌کنان برگزار می‌شود، گفت: «نمی‌دانم، هنوز قطعی نشده. آمده‌ایم که رضایت علی آقا را بگیریم.» درست در همین لحظه، دکتر قدیمی‌با لهجه آذری با محمددایی، برادر بزرگتر سرمربی تیم‌ ملی حرف می‌زد تا از او بخواهد رضایت دایی را برای جلسه آشتی‌کنان بگیرد. محمددایی اما می‌دانست که شهریارشان زیر بار ‌این جلسه نمی‌رود. او با همه احترامی‌ که برای دکتر قائل بود، در جوابش گفت:« دکتر من که جرات ندارم درباره‌این مساله دخالت کنم. من که می‌گویم امکان ندارد. بابا هیچ احترامی‌ به او نگذاشتند. اگر فکر می‌کنی می‌توانی راضی‌اش کنی، خودت با او حرف بزن... شهریار...» با صدای برادر بزرگتر، علی دایی به سمت میهمانان باز می‌گردد. او به ناچار و در اوج خستگی، از جایش بلند می‌شود به میز مذاکره‌ای که در انتهای سالن به سرعت آماده می‌شود، می‌رود. دایی، رضازاده، ملکیان، قدیمی ‌و سجادی، جلسه ویژه‌ای را برای حل مشکل تشکیل می‌دهند. دایی سعی می‌کند خود را خونسرد نشان دهد، اما در همان لحظه اول، تا ملکیان سربحث را باز می‌کند، او با صدای بلند، جواب آخرش را می‌دهد: « نه، اصلا.»

سجادی سرش را پایین‌انداخته و گوش می‌کند. باقی میهمانان هر کدام سعی دارند به روشی دایی را راضی کنند،اما دایی به هر کدام یک «نه» قاطع می‌گوید. سجادی یکباره سکوت مطلقش را می‌شکند: «آقای دایی، شما بزرگواری کنید...» و دایی که تا به حال آرامتر صحبت می‌کرد، حالا کمی ‌صدایش بالاتر می‌رود: «دوست من، شما تا حالا دوبار مربی انتخاب کردی و من را که عضو هیات مدیره تیم هستم در جریان نگذاشتی. من چندبار باید تصمیم‌های شما را تائید کنم؟ شما حتی با من تماس نگرفتید و حالا چه انتظاری دارید؟» دایی از چارچوب ادب خارج نمی‌شود، اما به مدیر عامل سایپا انتقاداتش را می‌گوید، اما ‌این بار، دایی دلیلی دیگر برای پافشاری بر قهرش رو می‌کند. وکیل دایی‌، دو مصاحبه جدید مایلی کهن با ‌ایسنا و فارس را به مهمانانش نشان می‌دهد. بخش‌هایی از‌این دو مصاحبه با ماژیک مشخص شده‌اند و دایی با صدایی بلند آنها را برای حاضرین می‌خواند؛ قسمت‌هایی از مصاحبه که در آن سرمربی سایپا علیه دایی، سخن گفته است.

حاج حسین محمدی یار همیشگی علی دایی هم با درخواست سجادی آمده تا شهریار را راضی به حضور در مراسم آشتی کنان کند.‌ این دوست مسن دایی، اما او خودش یکی از مخالفان سرسخت چنین مراسمی‌است.

ساعت از ۱۲:۳۰ دقیقه شب گذشته بود که جلسه تمام شد، جلسه‌ای که در پایانش هنوز حرف دایی همان بود که از اول می‌گفت: « من به هیچ جلسه‌ای نمی‌روم. سایپا مهم است، اما تیم ملی و صعود به جام جهانی، از هر چیز برایم بیشتر اهمیت دارد.»