حمید هیدارن

۱ - می‌گویند انسان به سن ۴۰ سالگی که می‌رسد، اصطلاحا «عاقله مرد» می‌شود. یعنی عقلش کامل شده و می‌توان به عنوان یک باتجربه روی او حساب باز کرد. در مورد «علی دایی» که مرز ۳۹ سالگی را رد کرده و در آستانه ۴۰ سالگی است، این واقعیت را می‌توان حس کرد. موید حرف‌های ما، حرف‌های سرمربی تیم‌ملی در برنامه ۹۰ است که ثابت کرد علی‌دایی به خاطر مصالح ملی حاضر است منویات شخصی و غرور خود را کنار بگذارد. او را حالا می‌توان یک «عاقله مرد»‌خواند.

۲ - به‌‌رغم صحبت‌هایی که «علی‌کریمی» در مورد علت عدم حضورش در اردوی تیم ملی فوتبال کرده بود، علی کفاشیان در مصاحبه‌هایش اعلام کرده کریمی از بابت او ناراحت است و هیچ مشکلی با کادر فنی تیم‌ملی ندارد. متعاقب آن علی دایی در یک برنامه زنده تلویزیونی پرمخاطب (منظور همان برنامه ۹۰ است) صراحتا اعلام می‌کند که اگر خودش یک بازیکن متوسط بوده (که همگان می‌دانیم چنین نبوده و او توانایی‌های بالایی داشته و دارد) کریمی از نظر فنی یک بازیکن مطرح و دارای استانداردهای جهانی است.

۳ - «عادل فردوسی‌پور» سعی می‌کند در برنامه خود زمینه رفع سوءتفاهمات را به وجود آورد و این حرف را بارها تکرار می‌کند که اگر علی‌کریمی بخواهد مثل یک سرباز در خدمت تیم‌ملی فوتبال کشورش باشد، علی دایی انعطاف نشان خواهد داد و پذیرای کریمی خواهد بود. سکوت معنادار سرمربی تیم ملی و اینکه او بارها عنوان می‌کند: «هدف من صعود تیم ملی به جام جهانی ۲۰۱۰ است، آن هم با تمام پتانسیل‌های موجود»، یعنی دایی به پختگی کافی رسیده و می‌توان اطمینان داشت که او یک بزرگتر واقعی برای تیم ملی فوتبال کشورش محسوب می‌شود.

۴ - در برابر نام عزیز و پرافتخار «ایران» ما همه یک سرباز هستیم و باید بدانیم جزئی از یک کل محسوب می‌شویم. سرفروآوردن مقابل خواست یک ملت، از خود گذشتگی که نه، بلکه یک وظیفه و افتخار است. علی کریمی باید بداند که همه چیز او مدیون این آب و خاک است. کدورتی هم اگر وجود دارد، جای تلافی کردن اینجا نیست. او هم باید مثل بزرگتر سنی و پیشکسوت فوتبالی خود(علی دایی) غرورش را زیر پا بگذارد و داوطلبانه اعلام نماید حاضر است به آغوش تیم ملی فوتبال باز گردد.

۵ - واقعا دنیای کوچکی داریم؛ اما نگذاریم این دنیای کوچک ما را به حقارت بکشاند! صحنه‌ای که در بازی ایران- کره شمالی از صفحه تلویزیون و توسط دست‌اندرکاران برنامه ۹۰ پخش شد را به یاد دارید؛ لحظه‌ای که علی کریمی گل اول ایران را

به ثمر رساند و علی دایی او را روی دوش بلند کرد. آقای کریمی! آن دوستی‌ها چرا به این حال و روز افتاده است؟ شما به سهم خود سعی کن اشتباه نکنی. ما که می‌دانیم در دل تو نیز هیچ چیزی نیست؛ درست مثل علی‌دایی. پس به تیم ملی دست یا علی بده تا با مدد مولا علی(ع)، اتحاد این علی و آن علی سبب ساز خوشحالی یک ملت شود؛ یاعلی.