دوربینها را راه ندادم تا تلنگری به مقامات بزنم
اولیایی: مدیرعاملی هستم که به پرسپولیس نباختم
گروه ورزش - با نزدیک شدن به دربی پایتخت گفتوگو با افرادی که چندین سال به انواع مسوولیتهای مختلف در این بازی سنتی حضور داشتند جالب توجه است. کاظم اولیایی مدیرعامل سابق استقلال و فعلی پاس همدان یکی از این افراد است که شش سال حضور در مهمترین بازی لیگ را تجربه کرده و هیچ گاه نیز تیمش بازنده نبوده است.
پاس امسال عملکرد چندان خوبی نداشته و همانند فصل گذشته موفق نشان نداده است. دلیل آن چیست؟
ما در فصل نقل و انتقالات بسیاری از بازیکنان با تجربهمان را از دست دادیم و میانگین سنی تیم را پایین آوردیم به همین دلیل هم یک مقدار در نتیجهگیری ناکام بودهایم.
آیا پاس از این شرایط خارج خواهد شد؟
قطعا. شک نداشته باشید که ما دوباره مثل سال قبل خواهیم شد.
دلیل راه ندادن دوربینهای تلویزیونی به ورزشگاه قدس همدان چه بود؟
تا دقیقه ۶۰ هیچ دوربینی در زمین نبود، اما وقتی فیلمبرداران با سازمان لیگ هماهنگ کردند ما هم به آنها اجازه ورود به زمین دادیم. با این کارم خواستم تلنگری به مقامات بزنم تا کاری کنند که تیمهای ما به خاطر عدم حق پخش تلویزیونی از لیگ آسیا حذف نشوند. جامعه فوتبال باید از حیثیت خودش دفاع کند. پرداخت حق پخش تلویزیونی یک کار درست و اصولی است که باید صورت بگیرد.
از بحث حق پخش خارج شده و به سراغ دربی برویم. چند سال با استقلال مقابل پرسپولیس قرار گرفتید؟
من شش سال با استقلال مقابل پرسپولیس به میدان رفتم و یک رکورد جالب توجه نیز به جا گذاشتم. من مدیرعاملی هستم که تا به حال به پرسپولیس نباختهام. حتی رکورد ما آن قدر جالب توجه بود که هواداران در حمایت از بنده شعاری را در خصوص شکستناپذیری استقلال ساخته بودند.
این بازی را چگونه ارزیابی میکنید؟
هر دو تیم شرایط خوبی دارند. کادر فنی مجربی روی نیمکت استقلال و پرسپولیس نشسته و امیدوارم با این شرایط فوتبال زیبایی را شاهد باشیم. به هر حال خانواده ما پس از پاس طرفدار استقلال هستند و من هم به همین دلیل دوست دارم استقلال پیروز شود تا شادی آنها را تماشا کنم.
خاطرهای هم از دربیهای پایتخت دارید؟
در سال ۷۳ و آن بازی معروف که با جنجال به پایان رسید من روی نیمکت استقلال بودم، در پایان تعدادی از بازیکنان ما از جمله صادق ورمزیار را بازداشت کردند. از طرف دیگر از من خواسته شد که ابهران داور بازی را از ورزشگاه خارج کنم تا مبادا آسیبی به وی برسد. من وقتی دیدم شرایط این گونه است، از صادق خواستم ابهران را به خارج از ورزشگاه ببرد و در غفلت ماموران نیروی انتظامی فرار کند. اما صادق آن قدر آماتور عمل کرد که هم او و هم ابهران را بازداشت کردند. ما هم آخر شب مجبور شدیم برای آنها شام بخریم و به بازداشتگاه برویم.
ارسال نظر