نیلوفر کنگرانی

روز موعد فرا رسید. روز بازی ایران-عربستان. دیداری که خیلی‌ها به آن چشم دوخته‌اند و منتظر نتیجه‌اش هستند. از این خیلی‌ها، بیشترشان مثل همیشه منتظر یک پیروزی دیگر برای تیم ملی هستند. یک برد شیرین در ابوظبی و قدمی محکم و استوار برای صعود به جام جهانی.

عده‌ای هم مثل هر جایی که نام علی دایی دیده می‌شود، در این جا هم به فکر تسویه‌حساب شخصی هستند. برای آنها تیم ملی یا هر تیم دیگری تفاوتی ندارد، آنها فقط منافع خود را می‌بینند و بس.

هستند افرادی هم که نتیجه تیم ملی برایشان تفاوتی ندارد. به عقیده آنها تیم بی‌ستاره، تیمی نیست که ارزش توجه کردن داشته باشد.

فارغ از تفکر تمام افرادی که امروز پای تلویزیون می‌نشینند و بازی را نگاه می‌کنند، امروز یک فرصت طلایی است. فرصتی طلایی برای پیروزی و آشتی کردن با تیم ملی و علی دایی. این عادت ما مردم است که بی‌بهانه نمی‌توانیم عاشق کسی شویم و علی دایی هم از این قصه مستثنا نیست. او هیچ‌وقت به فکر عاشق کردن ما نبوده است. او اهداف مهم‌تری از عاشق کردن من و شما داشته، به همین دلیل است که در اوج شهرت و در حضیض محبوبیت است. با این همه امروز برد مقابل عربستان می‌تواند فرصتی باشد تا ما عاشق تک‌اسطوره‌مان و تیمی که ساخته، شویم. این پیروزی می‌تواند بهانه‌ای باشد تا در بازی‌های بعدی باز هم شاهد ورزشگاه آزادی که پر از تماشاگر است، باشیم و به جای فریاد هفت هزار نفر، فریادهای صد هزار نفری «علی دایی» را بشنویم.

علی دایی همیشه برخلاف جهت آب شنا کرده و به خاطر ترس از رسوایی هیچگاه همرنگ جماعت نشده است. در این فوتبال پر از دروغ و ریا او تنها کسی است که بعد از این همه سال صادق مانده است. در این زمانه‌ای که بزرگان ما فحش و بد و بیراه‌هایی راکه پشت سر هم گفته‌‌اند، پشت یک لبخند پنهان می‌کنند، و دایی همیشه روی حرفش ایستاده است. شاید به همین خاطر است که ما کمتر از بقیه لبخندهایش را دیده‌ایم. چون او چیزی نداشته که بخواهد زیر سایه لبخند و شوخی و لودگی پنهان کند. پیروزی مقابل عربستان می‌تواند ما را قانع کند که ما هم مدتی با دایی همراه شویم و به جای به او پشت کردن، با او هم مسیر شویم. شاید ما هم همانند او به مقصد خوبی رسیدیم. برد مقابل عربستان، سه امتیاز شیرین به علاوه یک عالمه اتفاق‌های خوب برای ما دارد. پس پیش به سوی پیروزی، پیش به سوی آشتی، پیش به سوی جام‌جهانی و پیش به سوی عاشقی.