نیلوفرکنگرانی

تعطیل شدن لیگ برتر علاوه بر این که به تیم‌ها ضربه می‌زند و باعث افت آنها از لحاظ کیفی می‌شود ضررهای دیگری هم دارد. یکی از این زیان‌ها، بیکاری مربیان و بازیکنان این تیم‌هاست که باعث می‌شود آنها به خاطر پر کردن اوقات فراغت خود مانند این روزهای اخیر به جان هم بیفتند.

در این هفته آن‌قدر شاهد درگیری اهالی فوتبال بوده‌ایم و درگیر حاشیه‌ها شده‌ایم که دیگر متن فوتبال از یادمان رفته. در این درگیری‌ها، نمی‌توان بازیکن و مربی و مدیر را از هم تشخیص داد، آنها رنگ هم شده‌اند و این که جایگاه‌هایشان متفاوت است را فراموش کرده‌اند. نیکبخت و شیث، انگار نه انگار که همین چند ماه پیش رفیق شفیق بوده‌اند و با مصاحبه‌هایشان همدیگر را مورد لطف قرار می‌دادند. مایلی‌کهن گویی چشم‌هایش را بسته و در حق بدترین دشمنش هرچه که دوست داشته نوشته. پروین و مصطفوی که بزرگان فوتبالند و قرار است الگویی باشند برای جوانترها هر دو یاد دوران بچگی‌شان افتاده و مانند کودکان برای هم خط و نشان می‌کشند. حجازی مانند همیشه، تعطیل و غیرتعطیل ندارد به زمین و زمان گیر می‌دهد. قلعه‌نویی و دایی هم که سرگرمی هر روزه‌مان شده‌اند.طرفین این درگیری‌ها را می‌توان در دو دسته طبقه‌بندی کرد. دسته اول مایلی‌کهن و حجازی هستند که از فوتبال درمانده‌اند و آنها را فقط در چنین مواقعی می‌شود پیدا کرد. این دو اگر در لیگ برتر تیم داشته باشند جواب سلامت را هم نخواهند داد چه برسد به اینکه بنشینند و ساعت‌ها مصاحبه کنند. آنها حتی در بازی‌هایی که تیمشان بازنده می‌شود (که تعدادشان هم زیاد است) در کنفرانس مطبوعاتی حاضر نمی‌شوند تا پاسخگوی باخت تیم خود باشند اما در مواقع بیکاری از زمین و زمان جواب می‌خواهند. تنها راه بیرون راندن آنها از حاشیه این است که تیمی بهشان داده شود تا اهالی فوتبال را راحت بگذارند. البته این که سرنوشت تیم‌های تحت هدایت آنها چه می‌شود به مدیرانش ربط دارد نه به ما!دسته دوم مانند شیث، نیکبخت، قلعه‌نویی، دایی و... با شروع لیگ برتر قرار است مقابل یکدیگر قرار بگیرند و در زمین سبز با هم دیدار کنند. قبل از هر بازی که بازار گل و عکس‌های یادگاری داغ است همین دشمنان دیروز را می‌بینی که لبخندزنان و در آغوش هم عکس یادگاری می‌گیرند. البته به قول امیر حاج‌رضایی آنها لبخند نمی‌زنند بلکه به من و شما دهن‌کجی می‌کنند. اگرچه توانستیم برای گروه اول راه‌حلی پیدا کنیم اما گروه دوم اصلاح ناپذیرند. بهترین راه این است که وقتی حرف‌های آنها علیه یکدیگر را در روزنامه‌ها می‌خوانید آن را به حساب ما روزنامه‌نگاران دروغگو بگذارید وگرنه اگر ما حاشیه‌سازان بگذاریم اوضاع فوتبال ما گل و بلبل است. باور ندارید؟