نگاه روز
خودشکنی امپراتور!
«Crazy که در فوتبال معنای بدی نمیدهد» این جملهای بود که بعد از بازی پرسپولیس مقابل ذوبآهن شنیدیم و تعجب کردیم. قطبی راست میگوید «Crazy» در مقایسه با واژههایی که بقیه مربیان و بازیکنان ما در داخل و خارج زمین به کار میبرند واژه چندان بدی نیست اما...
نیلوفر کنگرانی
«Crazy که در فوتبال معنای بدی نمیدهد» این جملهای بود که بعد از بازی پرسپولیس مقابل ذوبآهن شنیدیم و تعجب کردیم. قطبی راست میگوید «Crazy» در مقایسه با واژههایی که بقیه مربیان و بازیکنان ما در داخل و خارج زمین به کار میبرند واژه چندان بدی نیست اما... آنچه که ما را متعجب کرده شنیدن این جملات از زبان قطبی بود. او که همیشه و بعد از پایان هر بازی بدون توجه به نتیجهای که به دست آورده با لبخند همیشگیاش مقابل دوربینهای تلویزیونی حاضر میشد و با آن فارسی دست و پا شکسته حرفهایی میزد که تا پیش از این از هیچکس دیگر نشنیده بودیم. همین ادبیات بود که قطبی را خیلی زود در دل مردم جا کرد و شد افشین امپراتور. حضور او در فوتبالی که همه از چرخش تکراری مربیان و ادبیات تکراری آنها خسته شده بودند یک هوای تازه بود برای مردم. هوای تازهای که هواداران از تنفس در آن لذت میبردند. آنها از این که یک مربی داشتند که معنی فیفا دی را میداند و تفاوت آنالیزور و آنالیز آگاه است و با همان فارسی دست و پا شکسته «کل یوم» را میتواند درست تلفظ کند. ذوق زده بودند از اینکه میان سریالهای تکراری توهمات توطئه حجازی و جنجالها و استعفاهای خداداد و مصاحبههای تکراری قلعهنوعی یک سوژه تازه و ناب پیدا کرده بودند، سر از پا نمیشناختند. میشود گفت شادی مردم بعد از قهرمانی پرسپولیس به اندازه کشف یک مربی از قطبی دیگر در فوتبال بود.
اما بعد از بازی مقابل ذوبآهن همه چیز فرق کرد. قطبی چهره دیگری از خود به نمایش گذاشت. یک قطبی عصبی، معترض به داور، مدیر، علیآبادی. دیگر نه از دل شیر خبری بود، نه از فوتبال بینالمللی و نه از آن لبخند و آرامش همیشگی. برخی از حرفهای قطبی منطقی بود و بحق اما آن چیز که شنیدن حرفهایش را برای ما غیرقابل تحمل میکرد این بود که میدیدیم او هم همرنگ جماعت شده. او هم در حال ایرانی شدن است. میدانیم او مشکلات زیادی در پرسپولیس دارد، اما این را هم میدانیم که مشکلات او به اندازه مشکلات فصل گذشته نیست. امسال پرسپولیس مشکلات مالی ندارد، استیلی نیست که با رابطههایش بخواهد آرامش سرمربی را به هم بزند، شیث و مامانی هم نیستند که با حاشیههایشان او را کلافه کنند. آنهایی که دوستش نداشتهاند رفتهاند.
اشتباهات داوری هم که همیشه بوده و هست. پس چه شده که قطبی همان قطبی پارسال نیست؟ شاید جواب این سوال این باشد که او هم کمکم اهل بازی میشود و این میتواند بزرگترین دشمناش باشد. هواداران این روزها از مسافرتهای پیدرپی قطبی نگرانند اما او به خاطر این که حواسها را به سمت دیگری منحرف کند بحث جدیدی راه میاندازد. از استعفا میگوید و از این که بر خلاف معضل گذشته پاسپورتش مهر خروج دارد! او مثل علی دایی مقابل همه میایستد و میگوید مسافرتهای من به هیچکس ارتباط ندارد. مثل خداداد بهانه میگیرد، مثل بقیه غیرمنطقی میشود.
قطبی باید بداند راز حضورش در قلب مردم نه قهرمانیاش با پرسپولیس بلکه متفاوت بودنش است. مردی نو که به فوتبال ما آمده بود تا طرحی نو براندازد. هواداران شاید از دست دادن چند امتیاز را ببخشند اما عوض شدن قطبی و خراب شدن امپراتوری که از او ساختهاند را هیچگاه نخواهند بخشید.
ارسال نظر