مخمصه جواد

پرده اول؛ همه رفتند

دوران مربیگری معمولا از کریر بازی بیشتر به طول می‌انجامد، اما آقا جواد در دو فصل اخیر طوری رفتار کرده که شاید مناسب حضور طولانی مدت در مارکت مربیگری فوتبال ایران نبوده است. او که به درستی کارش را از رده‌های پایین شروع کرد و موفقیت‌های ابتدایی‌اش نوید ظهور یک مربی جوان به چرخه تکراری نیمکت‌ تیم‌های ایرانی را می‌داد، بعد از حضور در استقلال همه‌چیز را ذبح کرد و می‌توان گفت همه دوستانش را از دست داد. از مشاورین پرتعداد رسانه‌ای و البته رفیق صمیمی‌اش عادل فردوسی‌پور که عملا او را مورد انتقاد قرار داده تا دستیاران نزدیکش نظیر مهدی هاشمی‌نسب که کسی تصور نمی‌کرد زوج این دو نفر روزی از هم جدا شوند. نکونام حتی به مدیران عامل باشگاه‌هایش هم رحم نکرده و پس از اتفاقاتی که در فولاد رخ داد و به بهانه اختلاف با مدیریت، تیم را شب بازی با الهلال رها کرد و به تهران برگشت، در استقلال هم با سه مدیرعامل کار کرده و با همگی به مشکل خورده که این موضوع قطعا در انتخاب تیم‌های بعدی وی تاثیرگذار است چون هیچ مدیری دوست ندارد با سرمربی‌ای کار کند که مدام علیه‌اش مصاحبه می‌کند و جو تیم را می‌شوراند. کمتر کسی است که نداند رویای نکو، سرمربیگری در تیم ملی بود، اما با این اوضاع او باید به خاطرات دوران بازی‌اش در تیم ملی بسنده کند، چرا که جدا از نکات فنی و عملکرد ضعیف اخیرش، اجماع مردمی لازم برای هدایت این تیم را ندارد. نکونام کاری کرده که نه هواداران پرسپولیس از او دل خوشی داشته باشند و نه استقلالی‌ها!

پرده دوم؛ چه خبرتان است؟

احمد شهریاری، از متهمان ردیف اول وضعیت بحرانی استقلال است که پس از بازگشت تیم از دوحه در فرودگاه به نکته عجیبی اشاره کرد؛ اینکه قرارداد نکونام سه ساله و به ارزش ۱۰۰ میلیارد تومان است. درحالی که فصل قبل مدام اخبار کاهش دستمزد سرمربی آبی‌ها برای رد نکردن سقف بودجه شنیده می‌شد، حالا این اعتراف از زبان رئیس هیات‌مدیره باشگاه بسیار دیوانه‌وار است. میانگین قرارداد نکونام تقریبا عددی معادل ۳۳ میلیارد تومان به ازای هر فصل است و تابستان گذشته که او هدایت استقلال را به عهده گرفت، قیمت دلار کمتر از ۵۰ هزار تومان بود. یعنی استخدام نکو چیزی حدود ۷۰۰ هزار دلار برای آبی‌ها آب خورده بود! این درحالی است که مثلا دستمزد ریکاردو ساپینتو که استقلالی‌ها همین حالا برای بازگرداندن وی چراغ سبز پررنگی نشان داده‌اند، ۶۵۰ هزار یورو بود که ارزش مالی دو مربی را یکسان نشان می‌دهد. یک نفر باید توضیح بدهد چرا چنین قراردادی با نکونام بسته شده و آیا او که مدام ادعا می‌کند از کودکی استقلالی بوده، حاضر است برای جدایی از خیر این عدد هنگفت بگذرد؟

پرده سوم؛ کار این دست با آن دست

یکی از ایراداتی که همواره به نکونام وارد می‌شود این است که هرچه دست او بازتر باشد، نتایجی که کسب می‌کند هم بدتر است. استقلالی‌ها درحالی اکنون منتقد سبک بازی تدافعی و واکنش‌گرای او هستند که فصل گذشته با این موضوع کنار آمده بودند و پیروزی‌های اقتصادی باعث خوشحالی و حمایت آنها از کادرفنی می‌شد. اصلی‌ترین دلیل آن هم این بود که استقلال بدون فوق ستاره خاصی به زمین می‌رفت و البته نتیجه می‌گرفت. نکونام با بهانه دست‌های خالی، استراتژی نه چندان زیبایش را با کسب پیروزی توجیه می‌کرد، اما امسال دیگر خبری از آن شیوه کاری و رفتاری نیست. آبی‌ها با توجه به تقویت تیم در نقل و انتقالات و به خدمت گرفتن چند ستاره کارآمد، توقعشان را از سرمربی بالا بردند و نکو هم تصمیم گرفت این خواسته را اجابت کند اما سقوط اصلی دقیقا از همین نقطه انجام شد. همه می‌دانند سبک مربیگری نکونام، وام‌دار استاد مورد علاقه‌اش یعنی کارلوس کی‌روش است؛ سرمربی‌ای که اهل کنش نبود و هر مسابقه را با سیستم تدافعی آغاز می‌کرد. برای کی‌روش مالدیو و اسپانیا تفاوتی نداشت و به همین خاطر اولی را یک‌بر‌صفر می‌برد و به دومی یک‌بر صفر می‌باخت. زمانی که سرمربی پرتغالی به کلمبیا رفت، به خاطر تیم پرستاره‌ای که در اختیار داشت محکوم به ارائه فوتبال تهاجمی و جذاب بود و به همین دلیل هم مثلا برابر اکوادور ۶بریک شکست می‌خورد. داستان نکونام هم همین است؛ او در فولاد کم بضاعت موفق بود، اما به محض پر ستاره شدن تیم، نتایجش دچار افت و خیز شد. امسال در استقلال هم این اتفاق افتاد و او که پارسال با تیم به مراتب ضعیف‌تر تا آستانه قهرمانی رفت، اکنون در ۷ بازی شروع فصل متحمل سه باخت شده و انگار تیمش به جز گلزنی از نقطه پنالتی، برنامه خاصی ندارد.