مرگ را بپذیرید

 اما بزرگ‌تر از همه اینها، تاثیر شگرف او در متد تاکتیکی فوتبال است؛ حتی با وجود ناکامی در سال‌های پایانی فعالیتش. شاید جالب باشد بدانید زمانی که اریکسون در سال ۱۹۸۴ هدایت رم را به عهده گرفت، مربیان غیرایتالیایی حق نشستن روی نیمکت تیم‌های این کشور را نداشتند و وی از روی سکوها جالوروسی را کوچ می‌کرد! او با همان اوضاع جام حذفی را برای تیمش به ارمغان آورد و وقتی یک دهه بعد به پایتخت ایتالیا بازگشت تا هدایت دشمن رم یعنی لاتزیو را به عهده بگیرد، بیانکوچلستی به دلیل ناکامی‌های مطلق به عنوان «تیم بازنده» شناخته می‌شد، اما او در عرض ۳ فصل، ۷ جام برای این تیم کسب کرد تا علاوه بر شکستن رکورد ۲۴ سال ناکامی در کسب قهرمانی، آخرین کالچوی آنها تاکنون را هم به نام خودش به ثبت رسانده باشد و سپس هدایت انگلستان را بپذیرد. کاری به فتوحات متعدد مرد سوئدی و تاثیر مهمش در ایجاد سیستم ۲-۴-۴ خطی نداریم؛ شاید برای شناختن شخصیت او مرور چند ماه پایانی عمرش کافی باشد. اریکسون چند ماه قبل اعلام کرد به دلیل سرطان لاعلاج پانکراس، زمان زیادی زنده نمی‌ماند و روز گذشته برای همیشه چشم از جهان فرو بست. آن‌هم بعد از اینکه حدود ۵ ماه قبل، به آخرین آرزوی زندگی‌اش یعنی هدایت لیورپول رسید و در یک دیدار نمادین روی نیمکت این تیم نشست. آخرین صحبت‌های او در ۷۶ سالگی قابل تامل است: «زندگی خوبی داشتم. فکر می‌کنم همه ما از روزی می‌ترسیم که همه‌چیز تمام شود، اما زندگی هم درباره مرگ است. باید یاد بگیریم که آن را بپذیریم، هر چیزی که هست.»