شغل اصلی شما چیست؟

آفت فضای مجازی علاوه بر اینکه تعریف ستاره در زمین فوتبال را عوض کرده، باعث خود بزرگ‌بینی عجیب و غریبی هم بین اکثر فوتبالیست‌های وطنی شده است. خوب است که بازیکنان دغدغه‌های مدنی و اجتماعی داشته باشند و با توجه به اینکه تریبون دارند آن را به گوش جامعه برسانند، اما مورد داریم که آقای فوتبالیست فراموش کرده شغل اصلی‌اش چیست یا در زمین بازی مشغول دخالت در همه صحنه‌ها و موعظه برای خودی و غیر‌خودی است یا در اینستاگرام. صحبت از سروش رفیعی است که آخرین نمایش مفیدش برای پرسپولیس را کسی به یاد ندارد، اما در تمام صحنه‌های درگیری داخل زمین یا درحال دامن زدن به ماجراست یا نقش میانجی را بازی می‌کند. این هفته هم که سروش حجت را تمام کرد و با یک اخراج مبتدیانه در ابتدای نیمه دوم برابر نساجی، چیزی نمانده بود تا برد حیاتی پرسپولیس را به فنا بدهد. هرچند او شهامت عذرخواهی بابت این تقصیر را داشت، اما واقعیت اینجاست که اگر درخشش اورونوف نبود، الان چند میلیون پرسپولیسی علیه رفیعی قیام می‌کردند!

اما اینکه می‌گوییم بازیکنانی از این دست در فوتبال ایران زیاد هستند، برای این است که یک نمونه متفاوت اما با کاربرد مشابه را در استقلال هم داریم. هافبکی به اسم امید حامدی‌فر که درحال به پایان رساندن دومین فصل خود با پیراهن آبی‌هاست، اما هنوز نه تنها گلی با پیراهن این تیم به ثمر نرسانده، بلکه تمام تصاویری که از او به یادگار مانده، برآمده از حاشیه است و بس. یک روز بابت قرارداد سنگینش از لیست تیم کنار گذاشته می‌شود، فردایش مصاحبه می‌کند که با وجود دستمزد میلیاردی غذا برای خوردن ندارد، چند وقت بعد در تمرینات موجب مصدومیت چشم موثرترین مهره استقلال یعنی یامگا می‌شود و این روزها هم ویدئوی حمله بی‌دلیل او به مهرداد رضایی نقل محافل است. حامدی‌فر که از یک بگو مگوی ساده در بازی رفت با ذوب‌آهن از هافبک این تیم کینه به دل گرفته بود، به شکل بچگانه‌ای چند ماه بعد با رضایی تسویه‌حساب کرد تا در روزهای بی‌بازیکنی استقلال با محرومیت احتمالی‌اش حسابی جواد نکونام را تحت فشار بگذارد. قرمز و آبی ندارد، یکی باید به این بازیکنان - از با تجربه‌شان گرفته تا جوانان جویای نام - یادآوری کند که آنها اساسا برای فوتبال بازی کردن دستمزد می‌گیرند و معروف شده‌اند. نه اینکه مدام به فکر حاشیه باشند و تبدیل شوند به باری روی دوش تیم، آن هم در حساس‌ترین برهه فصل.