ما خجـالت می‌کشـیم!

دو مصاف بزرگ تبریز و تهران نه‌تنها

هیچ گلی نداشت و مجموع موقعیت‌های مهم آنها حتی به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسید، بلکه حواشی زشت و زننده‌ای هم در آن رخ داد که مخاطب مستقل و نجیب را شرمسار می‌کرد؛ حوادثی که بار دیگر نشان داد بلد نیستیم از فوتبال لذت ببریم و آن را تبدیل به ابزاری برای شکنجه دادن خودمان و دیگران کرده‌ایم.

 ما خجالت کشیدیم از اینکه سطح فنی و کیفی مهم‌ترین تیم‌های کشورمان تا این حد نازل بود. همه جای دنیا ممکن است یک یا دو بازی بزرگ «بد» از آب در بیایند، اما این نرخ در ایران ویرانگر است. غیر از دو مسابقه بسیار زشتی که چهارشنبه گذشته در تبریز و تهران دیدیم، می‌توانیم به یاد بیاوریم که تقابل تراکتور و سپاهان در ماه گذشته هم فاجعه‌بار بود. در مورد دربی اسفندماه تهران هم که اصلا لازم نیست چیزی بگوییم. «دل‌درد» اگر تصویر بود، می‌شد همین چیزی که تیم‌های بزرگ کشور در مسابقه با هم به نمایش می‌گذارند. غیر از کمبودهای فنی و تاکتیکی، بخشی از ضعیف از آب در آمدن این نبردهای مهم هم ترس و هراس بیش از حدی است که تیم‌ها دارند. چرا این‌قدر می‌ترسید؟ چرا شجاعت و جسارت ندارید؟ چرا فکر نمی‌کنید در مقابل پول هنگفتی که می‌گیرید، وظیفه دارید برای مردم لذت بسازید؟ حالا فقط کافی است چهار روز دستمزدتان عقب و جلو شود تا زمین و آسمان را به هم بدوزید.

ما خجالت کشیدیم از تماشای تصاویر پیرمردی که ظاهرا در هیبت یک لیدر، روی سکوی هواداران سپاهان زشت‌ترین جملات را در مورد بانوان تماشاگر پرسپولیسی به زبان آورد. اگرچه همیشه با سطحی از بد فرهنگی و زشتی در فوتبال ایران مواجه بوده‌ایم، اما آنچه بر زبان این مرد مسن و به شکلی کاملا آگاهانه رو به دوربین بیان شد، رکورد نفرت‌انگیز بودن را زد. حقیقتا چطور ممکن است یک انسان این همه از خدا عمر بگیرد و وقتی مو و ریش و سبیلش سفید شد، به چنین نقطه پستی برسد؟ اگر وضع او چنین است، از نوجوانان هیجان‌زده چه انتظاری می‌توان داشت؟

ما خجالت کشیدیم از تماشای فیلم فحاشی زننده گروهی از تماشاگران خانم پرسپولیسی رو به جایگاه هواداران سپاهان. به کار رفتن چنین ادبیاتی از سوی هر تماشاگری زشت است و زمانی که زنان از آن استفاده می‌کنند، ناپسندتر هم می‌شود. سال‌ها با این انگاره مواجه بودیم که حضور زنان در ورزشگاه‌ها می‌تواند فضا را تلطیف کند و مانع از بدزبانی گروهی از مردان شود. در آن زمان هرگز فکرش را نمی‌کردیم که روزی کلیپ فحاشی خود بانوان دست به دست شود و بعضا بهانه دست یک اقلیت تندرو بدهد که دوباره داستان حضور زنان در ورزشگاه‌ها را زیر سوال ببرند. آیا مرزی باقی مانده؟

ما خجالت کشیدیم از فحاشی بیخود و بی‌جهت برخی پرسپولیسی‌ها به رامین رضاییان، از مصاحبه عجیب امید نورافکن که فراموش کرده بازیکن تیم بزرگی به اسم سپاهان است و از صرف مساوی با پرسپولیس و عقب انداختن این تیم از کورس قهرمانی ابراز خوشحالی می‌کرد، از مصاحبه بچگانه دیگری از مهدی هاشمی‌نسب که در آن عقیده داشت فحاشی‌های صورت گرفته به او در ورزشگاه تبریز منتسب به پرسپولیسی‌ها بوده و باز هم به این بهانه علیه تیم سابقش طعنه‌پراکنی کرد. نفس‌مان گرفت؛ روزنه تنفسی هم هست؟