تیتر یک؟ تعجب سردار!

سردار از دقیقه ۶۳ به میدان رفت و با تنها ۱۲ لمس توپ که البته یکی از آنها تبدیل به یک پاس کلیدی شد، به کار خودش پایان داد. پس از این مسابقه و از آنجا که عملکرد بازیکن ایرانی نکته قابل ذکری نداشت، رسانه‌های ورزشی رو به خبرسازی‌های عجیبی در این مورد آوردند و مثلا از تعجب سردار آزمون در لحظه دیگر تعویض رم یعنی بیرون رفتن روناتو سانچز گزارش دادند؛ آنچه ارزش خبری خاصی ندارد و مطلقا قابل مقایسه با بازتاب نمایش لژیونرهای آسیای شرقی در پنج لیگ برتر اروپا نیست. در هفته‌ای که خبر رسانه‌های کره‌جنوبی رسیدن سون هیونگ‌مین به رکورد مثبت ۱۰ گل زده برای هشتمین فصل پیاپی در لیگ برتر انگلستان است، ما باید زمستان‌مان را با خبر تعجب سردار آزمون از تعویض سر کنیم!

اهل سیاه‌نمایی و آه و ناله نیستیم، اما نکته اینجاست که سردار آزمون یازده سال پیش وارد فوتبال اروپا شد و حالا در مرز ۲۹ سالگی قرار دارد. این یعنی انتظار داشتیم او امروز در نقطه بالاتر و ‌مطمئن‌تری ایستاده باشد. دیگر ستاره سرشناس فوتبال ایران هم مهدی طارمی است که امروز در ۳۱ سالگی برای پورتو توپ می‌زند. مسلما او بهترین بازیکن سال‌های اخیر فوتبال ایران بوده، اما نکته اینجاست که کم‌کم پا به سن گذاشته و سال‌های آخر فوتبالش را پشت سر می‌گذارد. در چنین شرایطی یک سوال مهم داریم؛ اینکه دورنمای فوتبال ایران برای اعزام لژیونرهای نسل جدید به فوتبال اروپا چیست؟ ما هم‌اکنون ‌اللهیار صیادمنش را داریم که او هم ۵ سال است از فوتبال ایران خارج شده و امروز برای هال‌سیتی در لیگ دسته یک انگلستان توپ می‌زند. البته توپ که نمی‌زند، توپ‌بازی یارانش را تماشا می‌کند! صیادمنش که جدی‌ترین استعداد سالیان اخیر فوتبال کشور بوده، تا پایان هفته بیست‌ویکم چمپیونشیپ کلا ۲۱ دقیقه برای تیمش بازی کرده که عملا هیچ است. او بعد از جام‌جهانی، به احتمال قریب به یقین حضور در جام ملت‌های آسیا را هم از دست خواهد داد. غیر از این محمد‌امین حزباوی هم دیگر استعداد جوان فوتبال ایران است که گهگداری در خط دفاعی السد به میدان می‌ر‌ود. اینها موجودی بالقوه ما برای نسل جدید هستند که تازه اگر مسیر برای هر دوی آنها خوب پیش برود، باز هم پشتوانه کافی و محکم برای آینده فوتبال ایران به شمار نمی‌روند؛ فوتبالی که در ربع قرن گذشته بالاخره با فراز و فرودهایی ستارگانی همچون علی دایی، مهدی مهدوی‌کیا، کریم باقری، خداداد عزیزی و... را در سطح اول اروپا داشته، اما ممکن است به زودی ناچار به خداحافظی طولانی‌مدت با این عرصه شود. کجا هستند باشگاه‌هایی که باید پشتوانه بسازند؟ اصلا برای کسی اهمیت دارد؟