داستان اما از جایی بامزه می‌شود که آقایان از یک طرف به امیر قلعه‌نویی ابراز ارادت می‌کنند و از طرف دیگر به هروه رنار، سرمربی فرانسوی تیم ملی عربستان چراغ سبز نشان می‌دهند! طی روزهای گذشته یک رسانه دولتی از حضور ۹۹ درصدی قلعه‌نویی در تیم ملی خبر داده بود، اما اهالی فدراسیون بدون تایید و تکذیب این خبر، صرفا روی مقبولیت و تجارب سرمربی گل‌گهر صحه گذاشتند. بعد هم عده دیگری در همین مجموعه مدعی شدند اگر رنار قراردادش را با عربستان فسخ کند، می‌تواند گزینه حضور در ایران باشد. حالا کاری نداریم که عربستان چرا باید قرارداد کسی را که با او تیم ملی آرژانتین را برد فسخ کند و این مربی را در اختیار رقیبش در قاره کهن قرار بدهد؛ پرسش اینجاست که چرا اساسا گزینه‌های فدراسیون تابع هیچ نظمی نیستند؟ انصافا قلعه‌نویی و رنار چقدر به هم شبیه هستند که همزمان می‌توانند گزینه هدایت تیم ملی باشند؟ قصد تخفیف شأن قلعه‌نویی را نداریم، اما ژانر او با ژانر امثال رنار زمین تا آسمان فاصله دارد. بنابراین روشن است که فدراسیون دچار سرگیجه شده و خودش هم نمی‌داند چه می‌خواهد.

خب البته یک احتمال دیگر هم وجود دارد؛ اینکه تاج و شرکا با سرگرم کردن افکار عمومی دنبال مذاکره و توافق چراغ خاموش با یک مربی دیگر هستند. درست یا غلط بودن این فرضیه هم نهایتا تا یکی، دو هفته آینده روشن خواهد شد. فقط امیدواریم اگر واقعا هدف مخفی‌کاری است، نتیجه کوشش‌های آقایان استخدام دوباره شیادی مثل مارک ویلموتس نباشد. حقیقت آن است که آخرین انتخاب‌های تاج برای تیم ملی، تن و بدن‌مان را می‌لرزاند!