یک ناکام فرعی، اما مهم
امیر یک دوره موفق در فوتبال پرتغال و درون دروازه ماریتیمو داشت. به پاس همین دوران خوب، دراگان اسکوچیچ به شکل ناگهانی او را وارد معادله رقابت با علیرضا بیرانوند برای فتح سنگر تیم ملی ایران کرد. در یک مقطع همزمان با افت بیرو، اسکوچیچ فرضت را مغتنم شمرد و عابدزاده را در مسابقات انتخابی جام جهانی در ترکیب اصلی قرار داد؛ ریسکی بزرگ که کمتر کسی انتظارش را داشت. این شرایط ادامه یافت تا باخت به کرهجنوبی در سئول که عابدزاده در آن یک گل بسیار بد خورد و پایهگذار شکست شد. انتظار میرفت به خاطر اعتماد و محبتی که اسکوچیچ به عابدزاده داشت، دستکم او در زمره بازیکنان معتمد این مربی باقی بماند و پشتش را خالی نکند، اما اتفاقی که رخ داد کاملا برعکس بود. عابدزاده کوچک به سرعت به گروهی پیوست که علیه کادر فنی استوری گذاشتند و از بازگشت مهدی تاج و کارلوس کیروش حمایت کردند. اسکوچیچ نیمی از فحشهای دوران مربیگریاش را به خاطر بازی دادن به عابدزاده خورد، اما نهایتا او را مقابل خودش دید. کسی چه میداند؛ شاید اگر اسکو در مسندش باقی میماند و در بازی اول تیم ملی در جام جهانی آن مصدومیت برای بیرانوند به وجود میآمد، عابدزاده به ترکیب اصلی میرسید و بازی در جام جهانی را تجربه میکرد؛ اما نشد. حالا امیر با شش بازی حضور روی نیمکت ذخیرهها، به رکورددار نیمکتنشینی در مسابقات ایران در تاریخ جامجهانی تبدیل شده است. همین قدر تلخ!