شأن تیم ملی این است؟

اشتباه اول از جایی شروع شد که مهدی تاج، بدون هماهنگی با باشگاه فولاد اعلام کرد جواد نکونام به عنوان دستیار کی‌روش انتخاب شده و قطعا به کادرفنی تیم ملی خواهد پیوست. رئیس پراشتباه فدراسیون حتی پا را از این هم فراتر گذاشت و اضافه کرد بعد از پایان جام‌جهانی، کی‌روش به مدیرفنی تبدیل می‌شود و جواد نکونام سرمربی جدید این تیم در جام ملت‌های آسیا خواهد بود. تاج آن‌قدر قطعی و روشن این مسائل را به زبان می‌آورد که آدم تصور می‌کرد حتما همه طرف‌های درگیر در ماجرا از قبل دور هم نشسته‌اند و به توافق قطعی رسیده‌اند. با این حال ابتدا باشگاه فولاد با جدایی سرمربی خود مخالفت کرد و سپس شخص نکونام با تاخیری معنادار مدعی شد خودش را وام‌دار تیم خوزستانی می‌داند و حاضر به ترک فولاد نیست.

از اینجا به بعد فاز فدراسیون تغییر کرد. آنها حتی از ادامه حضور کی‌روش به عنوان سرمربی تا پایان جام ملت‌های آسیا خبر دادند و مدعی شدند نکونام فقط قرار است دستیار باشد. از سوی دیگر کی‌روش هم اعلام کرد اگر شرایط حضور جواد فراهم نشود، با هیچ دستیار ایرانی دیگری کار نخواهد کرد. باز هم آقای تاج از راه رسید و خبر قطعی پیوستن نکونام به کادرفنی تیم ملی را (ولو به صورت موقت و با حفظ سمت در فولاد) رسانه‌ای کرد، اما مدیران باشگاه خوزستانی حتی همین را هم قبول نکردند و دست رد به سینه فدراسیون زدند. در نتیجه الان شاهد کشمکش عجیبی هستیم که بدون تعارف مایه خجالت است.

حرمت آقای نکونام در جای خودش محفوظ، اما در جریان باشید داریم در مورد «تیم ملی» حرف می‌زنیم. حضور در کادرفنی این تیم حتی برای مربیان بزرگ و مهم دنیا هم وسوسه‌آمیز و مایه مباهات است. در مسابقات انتخابی جام‌جهانی ۲۰۱۴، نلو وینگادایی دستیار کارلوس کی‌روش شد که خودش سوابق مفصل سرمربیگری در تیم‌های مختلف داشت. بنابراین چندان جالب نیست که روزهای زوج بگویند جواد نکونام مربی تیم ملی خواهد شد و روزهای فرد اعلام کنند موضوع منتفی است. خوب نیست که نگاه هواداران فوتبال به دهان این مربی یا مدیران فولاد باشد. شأن تیم ملی بسیار بالاتر از اینهاست، حالا بگذریم از اینکه در بخش فنی هم روشن نیست نکو واقعا چقدر می‌تواند به تیم ملی ایران کمک کند؛ مخصوصا که فولاد با وجود ریخت‌وپاش مفصل در فصل نقل‌وانتقالات، فعلا نتایج خوبی کسب نکرده است.