عابدزاده امروز چقدر می‏‌ارزید؟

حق با حاجی است. او از انتقالی حرف می‌‌زند که خودش دست‌‌اندرکارش بود و به جرات می‌‌توان گفت یک ماه فوتبال ایران را به شوک برد. هاشمی‌‌نسب مدافع قدرتمند پرسپولیس به شمار می‌‌رفت که البته به خاطر گلزنی‌‌های پیاپی در دربی تهران محبوبیتی عجیب و غریب به دست آورده بود. او با پیراهن پرسپولیس چهار گل به استقلال زد و همزمان در تیم ملی هم صاحب جایگاه خوبی شده بود. در چنین شرایطی استقلال سراغ او رفت و در یکی از بزرگ‌‌ترین انتقال‌‌های تاریخ فوتبال، این بازیکن را جذب کرد. هاشمی‌‌نسب ۱۰۰میلیون تومان از استقلال گرفت و تبدیل به نخستین بازیکن ۹ رقمی فوتبال ایران شد. حاشیه‌‌های انتقال او تا مدت‌‌ها ادامه داشت؛ از جمله روز ۹ دی ۷۹ که ۱۰۰هزار تماشاگر از ساعات اولیه صبح برای تماشای دربی تهران ورزشگاه آزادی را اشغال کردند. آن روز منصور پورحیدری دست به تهوری بی‌‌نظیر زد و هاشمی‌‌‎نسب را در خط حمله تیمش به میدان فرستاد. این بازیکن هم در نخستین شهرآورد با لباس آبی، در آخرین دقایق گل زد و غش کرد، گرچه گل تساوی‌‌بخش علی کریمی با ضربه چکشی در آخرین ثانیه‌‌ها، جشن یاغی آبی را نیمه‎‌‌کاره گذاشت...

این چیزهایی که در بند بالا خواندید، برای خیلی از بازیکنان امروزی افسانه است، کارتون است! لیگ ایران با موجودی فعلی‌‌اش دیگر نمی‌‌تواند انتقالی با یک‌‌دهم آن حساسیت را تجربه کند. قصد اسائه ادب نداریم، اما آخرین یاغی‌‌هایی که ترانسفر مستقیم بین پرسپولیس و استقلال را تجربه کردند محمد قاضی، محمد نادری و آرمان رمضانی بودند. کیفیت و حواشی این انتقال‌‌ها را مقایسه کنید با آنچه در مورد مهدی هاشمی‌‌‎نسب گفتیم یا دست‌‌کم آنچه در ماجرای انتقال مستقیم نیکبخت واحدی یا مرحوم علی انصاریان بین سرخابی‌‌ها در میانه دهه ۸۰ رخ داد. مساله روشن است؛ موجودی فوتبال ایران افت کرده و البته افزایش موج لژیونر شدن بازیکنان هم در سردی بازار نقل‌‌وانتقالات بی‌‌تاثیر نیست. شاید اگر امروز مهدی طارمی در پرسپولیس توپ می‌‌زد و مثلا به استقلال می‌‌پیوست، به نوعی شاهد همان فضا می‌‌بودیم، اما جابه‌‌جایی‌‌هایی که این روزها به اسم «بمب» در نقل‌‌وانتقالات رخ می‌‌دهد، به قول حاجی ترقه هم نیستند.

فرض کنید پرسپولیس و مس رفسنجان بر سر جذب گادوین منشأ دوئل داشتند؛ بازیکنی که دوران ناموفقی را نه‌‌تنها در همین پرسپولیس، بلکه در استقلال هم پشت سر گذاشت و در لیگ امارات هم موفق نبود. بله؛ او پارسال آقای گل لیگ ایران شد، اما فقط با ۱۴ گل که ۷ تای آنها از روی نقطه پنالتی بود. جذب این بازیکن واقعا «دعوا» دارد؟ پرسپولیس مهاجمی را می‌‌خواست که وقتی چهار سال جوان‌‌تر از این بود، از سوی برانکو در لیست مازاد قرار گرفت! سقف آرزوهای‌‌مان به شکل عجیب و غریبی پایین آمده است. همین امسال پرسپولیس و استقلال سر سعید صادقی می‌‌جنگیدند که آخرش هم سرخ‌پوش شد و با بنز و بادیگارد برای عقد قرارداد آمد! خوب است بدانید این بازیکن ۲۹ ساله یک بازی ملی هم در کارنامه ندارد. پارسال هم جنگ بر سر امین قاسمی‌‌نژاد بود. اینها را می‌‌بینیم و با خودمان فکر می‌‌کنیم امروز اگر یکی مثل احمدرضا عابدزاده ۳۰ ساله بود و قرار بود با پرسپولیس یا استقلال قرارداد ببندد، چقدر باید پول می‌‌گرفت؟ لابد عابدزاده را باید با هلی‌‌کوپتر به محل عقد قرارداد می‌‌آوردند! داریم از گلری حرف می‌‌زنیم که قدرت رهبری خارق‌‌العاده‌‌ای داشت، ۱۳ دربی بازی کرد و هرگز نباخت، کسی که ثانیه ۲۰ بازی برگشت ایران و استرالیا در جهنم ملبورن تک‌‌به‌‌تک گرفت. او امروز چقدر می‌‌ارزید؟

نکته: قراردادهای نجومی بازیکنان و مربیان صدای همه را در آورده است. با این حال این گروه همچنان مدافعان سرسخت خود را دارند. علی دایی چند روز پیش گفته بود: «یک ملک صد متری در منطقه یک تهران ۳۵ میلیارد تومان می‌‌ارزد» و امیر قلعه‌‌نویی هم در دفاع از این قراردادها گفته است: «امروز با ۱۵ میلیارد تومان هیچ‌‌کجا نمی‌‌شود خانه خرید.» فکت‌‌های عجیب و غریب که نسبتی با واقعیت ندارند. سوال مهم‌‌تر اما این است که وقتی فوتبالیستی در عمرش یک بار هم به اردوی تیم ملی دعوت نشده، چرا باید ساکن منطقه یک تهران باشد و چرا باید چنین ملکی را با پول یک فصل قراردادش بخرد؟ با چه منطق و استدلالی؟ کجای این داستان عادلانه است؟ اگر این‌طور باشد، امثال عابدزاده و علی کریمی و کریم باقری امروز باید در کره مریخ زندگی می‌‌کردند!