رئیس فدراسیون فوتبال عزل شد
پس از آن، جلسه با دستور انتخاب سرپرست موقت ادامه یافت و در شرایطی که همه گمانهزنیها حاکی از انتخاب مهرداد سراجی به این عنوان بود، نهایتا میرشاد ماجدی برگزیده شد. گفته میشود دلیل تغییر تصمیم هیاترئیسه در انتخاب سرپرست، وجود تضاد منافع بین فدراسیون فوتبال و باشگاه سایپا بوده که مهرداد سراجی مدیریت آن را بر عهده دارد. به این ترتیب فعلا ماجدی امور فوتبال ایران را اداره خواهد کرد تا تکلیف کار روشن شود. برکناری رئیس، از اختیاراتی بوده که قانون در اختیار هیاترئیسه قرار داده است، هرچند در گذشته شاهد استفاده از چنین اختیاری نبودیم. البته چند ماه بعد مجمع فدراسیون فوتبال برگزار خواهد شد تا تصمیم هیاترئیسه برای عزل عزیزی خادم به رای گذاشته شود؛ اگر این تصمیم وتو شود، رئیس معزول سر کارش برمیگردد، هرچند با فضایی که وجود دارد، وقوع چنین اتفاقی کمی دشوار به نظر میرسد.
در مورد کم و کیف حضور عزیزی خادم در فدراسیون فوتبال حرف و حدیثهای بسیار زیادی وجود دارد. از ابتدا روشن نبود چنین فردی بدون سابقه مرتبط با فوتبال چگونه در راس هرم اجرایی فدراسیون قرار گرفت. این اتفاق عجیب در شرایطی رخ داد که عزیزی خادم در مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال بیش از پنج برابر علی کریمی رای آورد. او در دور دوم ۴۹ رای از اعضای مجمع کسب کرد، در حالی که زوج علی کریمی و مهدی مهدویکیا به عنوان عصارههای فوتبال ایران، جمعا ۹ رای کسب کردند! شگفتیهای داستان عزیزی خادم جایی تکمیل شد که او بعد از آن حمایت غیرموجه اولیه، به تدریج تنها شد و ظرف یک سال سمتش در تشکیلات فوتبال ایران را از دست داد. طی چند روز گذشته که حملات به عزیزی خادم تندتر از هر زمان دیگری شده بود، هیچیک از اهالی فوتبال و حتی اعضای هیاترئیسه و مجمع حاضر نبودند به اندازه یک خط از او حمایت کنند.
این داستان آدمی است که به نظر میرسد از ابتدا هم اشتباهی آمده بود؛ آدمی که با ادبیات عجیب، نامتعارف و بعضا اغراقآمیز، از تسخیر فوتبال آسیا حرف میزد یا مسائل فنی را به نفس حق و خوبان عالم گره میزد. در میدان عمل هم عزیزی خادم به اندازه کافی بهانه دست مخالفانش داد؛ از ناتوانی در تجهیز ورزشگاه آزادی به VAR حداقل برای مسابقات ملی تا حذف پرسپولیس و استقلال از لیگ قهرمانان آسیا. از میانه این غائله اما فقط یک درس ارزشمند به جا ماند؛ اینکه با لابی و هیاهو شاید بتوان یک پست را به دست آورد، اما در گذر زمان تنها ارزش عملکرد مدیران است که میتواند از آنها دفاع کند. حتی به فرض اگر هیاترئیسه هم در عزل عزیزی خادم اشتباه کرده باشد، تلخی داستان برای او این است که افکار عمومی هم حاضر به حمایت از آقای رئیس نشد...