در این 11 ماه چه کردید؟

حذف سرخابی‌ها از آسیا: حذف پرسپولیس و استقلال از لیگ قهرمانان آسیا قطعا یک تراژدی چند وجهی است که ریشه‌های ستبر در حوزه‌های اقتصادی و مدیریت کلان دارد. همه هم می‌دانند که تا وقتی این ساختارها اصلاح نشود، بخت موفقیت پایدار برای این دو باشگاه متصور نیست. هیچ‌کدام از اینها اما نمی‌تواند نافی اهمال و کم‌کاری فدراسیون فوتبال باشد. اگر کار به جایی رسیده که فینالیست دو فصل پیش لیگ قهرمانان آسیا حتی مجوز حضور در مرحله گروهی را هم پیدا نمی‌کند، حتما بخشی از تقصیر به گردن فدراسیون است. مگر می‌شود سهمیه چهار تیمی و سخت به دست آمده فوتبال ایران در آسیا به دو تیم کاهش بیابد و گناهی هم متوجه فدراسیون نباشد؟ اگر پرسپولیس، استقلال، گل‌گهر یا بقیه تیم‌ها مشکل داشتند، این فدراسیون بود که باید هر روز به آنها فشار می‌آورد و دل به دل‌شان می‌داد تا کاستی‌ها را برطرف کنند. با این همه به نظر می‌رسد عزیزی خادم و شرکا فرصتی برای این کارها ندارند و عمده زمان‌شان مصروف سفرهای خارجی و فعالیت‌های نمایشی و تبلیغاتی می‌شود. فقط هم مساله حذف سرخابی‌ها نیست؛ در حقیقت عملکرد فدراسیون فعلی فوتبال در برخی زمینه‌های دیگر هم محل بحث است.

کمک‌داور ویدیویی: همه می‌دانیم که یکی از ضروری‌ترین امکانات روز فوتبال جهان، استفاده از کمک‌داور ویدیویی است، اما مطلقا چشم‌اندازی برای ورود این تکنولوژی به فوتبال باشگاهی ایران وجود ندارد. هنوز در خیلی از ورزشگاه‌های کشور حتی امکان فیلمبرداری ساده برای ارائه تصاویر استاندارد به مخاطب هم وجود ندارد، چه برسد به اینکه قرار باشد در تمام استادیوم‌ها آن همه دوربین برای VAR فراهم کنیم؛ بگذریم از اینکه خرید خود تکنولوژی مصیبت اصلی است. سال آینده در دومین جام‌جهانی پیاپی از کمک‌داور ویدیویی استفاده خواهد شد و حتی فیفا وعده بهره‌برداری از سیستم آفساید خودکار را داده است، اما ما هنوز نمی‌دانیم کی می‌شود از  VAR در لیگ ایران سود برد. بدیهی است که غیبت این فناوری، مضرات زیادی دارد. داوران زیر فشار اعتراض‌ها له می‌شوند، شانس ایران برای میزبانی‌های بین‌المللی کاهش می‌یابد و نیز بازیکنان داخلی برای حضور در میادین خارجی و بازی زیرنظر این فناوری آموزش نمی‌بینند. همه اینها یعنی اگر کمک‌داور ویدیویی امروز وارد فوتبال ایران شود بهتر از فردا است، اما فدراسیون فوتبال به کلی کار را رها کرده و ما حتی در مسابقات ملی هم VAR نداشته‌ایم. در شرایطی که سوریه در زمین بی‌طرف توانست از کمک‌داور ویدیویی استفاده کند، بازی ایران و کره‌جنوبی بدون این فناوری برگزار شد. جالب‌تر اینکه در آستانه دو میزبانی پیاپی برابر عراق و امارات هم هنوز خبری در مورد فراهم شدن مقدمات ورود VAR به گوش نمی‌رسد.

امکانات سخت‌افزاری: افکار عمومی از فقدان سیستم کمک‌داور ویدیویی گلایه می‌کند، اما توقع خود داوران خیلی کمتر از این حرف‌هاست؛ این بندگان خدا همین که به هدست و ارتباط رادیویی با هم مجهز شوند و لباس گرم داشته باشند، راضی هستند! وعده افزایش حقوق آنها هم که زمانی از سوی رئیس فدراسیون فوتبال زیاد تکرار می‌شد، هنوز به سرانجام نرسیده است.

ورزشگاه‌های خالی: در روزهایی که درست یا غلط زندگی عادی به بسیاری از حوزه‌های اجتماعی کشور برگشته و مردم در طول روز در شدیدترین ازدحام ممکن از مترو و اتوبوس استفاده می‌کنند، ورزشگاه‌ها همچنان خالی از تماشاگر است. این مساله به یک معمای بزرگ تبدیل شده و کسی نمی‌تواند تناقض به این بزرگی را هضم کند. ممکن است همه‌چیز در این مورد در اختیار فدراسیون فوتبال نباشد، اما حتما این مجموعه برای صیانت از حقوق هواداران و جذابیت‌های فوتبال باید رایزنی‌های لازم را انجام بدهد. عجیب‌تر از همه اینها آنکه حتی مسابقه ملی ایران و کره‌جنوبی هم بدون برخورداری از امتیاز حضور تماشاگران در ورزشگاه آزادی برگزار شد و برخی می‌گویند بازی پیش‌رو با عراق و جشن صعود احتمالی تیم ملی به جام‌جهانی هم همین شرایط را خواهد داشت. این قطعا یک مورد مبهم و نمره منفی بزرگ در کارنامه فدراسیون فعلی فوتبال است؛ مخصوصا که بعضی شایعات از ارتباط این داستان با الزام فیفا به حضور بانوان در ورزشگاه‌های ایران حکایت دارد.