بهشت گمشده

این وضعیت برای اقتصاد ورشکسته فوتبال ایران غیرقابل تحمل است. می‌دانید که اینجا خبری از درآمد نیست. پنجره حق پخش تلویزیونی که همیشه بسته بوده، مختصر عایدی بلیت‌فروشی را هم که دو سال است کرونا به باد داده. در نتیجه هماهنگ شدن باشگاه‌های بدهکار ایرانی با نرخ تورم، بسیار دشوار و طاقت‌فرسا است. آنها البته در همین شرایط هم تلاش‌شان را برای حفظ و جذب بازیکنان کلیدی انجام می‌دهند، اما لازم است به آقایان یادآوری کنیم در فوتبال همیشه هر جنس گرانی به معنای کیفیت نیست و در نقطه مقابل هر جنس ارزانی را هم نمی‌شود به درد نخور دانست.

استعدادهای ناب حاضر در دسته‌های پایین‌تر و مخصوصا لیگ یک، تا به حال بارها و بارها به کار تیم‌های لیگ برتری آمده‌اند و ثابت کرده‌اند اگر به آنها اعتماد شود، می‌توانند منشأ برکات زیادی باشند. به عنوان مثال می‌توان به سه خرید مهم سه باشگاه بزرگ ایرانی از لیگ یک، طی سال‌های گذشته اشاره کرد. پرسپولیس در ابتدای لیگ چهاردهم مهدی طارمی را از ایرانجوان بوشهر خرید. درباره اثرگذاری این بازیکن در جمع سرخ‌پوشان، چه حرف تازه‌ای می‌شود زد؟ داستان برای همه مشخص است. طارمی در پرسپولیس قد کشید، گل کرد، کفش طلا را برد، به تیم ملی رسید، از ترانسفرش سود نصیب باشگاه کرد و امروز در اروپا آقایی می‌کند. استقلال هم مهدی قائدی را از همین تیم بوشهری خرید. قائدی قراردادی طولانی‌مدت با باشگاه دارد که در همین لیگ بیستم او را در زمره ارزان‌ترین بازیکنان لیگ برتر قرار داد. تاثیر قائدی در استقلال هم مشخص است. او سابقه کسب عنوان بهترین پاسور لیگ برتر را دارد، به تیم ملی رسیده و حالا هم در صورت ترانسفر به باشگاهی دیگر، می‌تواند سودی قابل توجه به باشگاه برساند. گفته می‌شود همین حالا الاهلی امارات حاضر است ۹۰۰ هزار دلار بابت رضایت‌نامه قائدی به استقلال بپردازد، اما باشگاه ایرانی دنبال دریافت عدد درشت‌تری است. در سپاهان هم محمد محبی را داشتیم که از شاهین بوشهر جذب شد، دو فصل نسبتا موفق در اصفهان داشت، به تیم ملی رسید و حالا هم به لیگ پرتغال ترانسفر شده است. گفته می‌شود سپاهان او را در ازای دریافت رضایت‌نامه قطعی شهریار مغانلو ‌به سانتاکلارا واگذار کرده است. اگر این‌طور باشد سپاهان بعد از استفاده از خدمات محبی، حالا به وسیله او یک مهاجم ارزشمند دیگر می‌گیرد و رقیب مستقیمش را تضعیف می‌کند. از این بهتر چه می‌خواهید؟

لیگ یک یا حتی رده‌های امید و جوانان پر از استعدادهایی است که برای ارائه توانایی، فقط نیازمند کمی اعتماد هستند. هر وقت به اینها توجه شده گل کاشته‌اند. همین احمد نوراللهی که گفته می‌شود باشگاه پرسپولیس حاضر بود بابت حفظ او تا ۱۷ میلیارد تومان هم هزینه کند، روزی از لیگ یک به این تیم آمد و بلافاصله فیکس شد. شاید همین حالا بشود با یک‌دهم دستمزد پیشنهادی به نوراللهی، یک بازیکن گمنام در سطح کیفی او پیدا کرد و سال‌ها از خدماتش سود برد. با این حال شگفت‌انگیز است که باشگاه پرسپولیس برای پر کردن جای خالی نوراللهی، روی یک بازیکن پرحاشیه و ۳۵ ساله لیگ برتری انگشت گذاشته! وقتی شما بارها جواب اعتماد به جوانان را گرفتید، چرا باز به این بهشت گمشده سر نمی‌زنید؟ چرا با پایین آوردن شأن باشگاه، منت بازیکنان میلیاردی را می‌کشید؟ بازیکنانی که تازه معلوم نیست موفق باشند یا نه. همین اواخر یکی از خریدهای گران‌قیمت گل‌گهر سیرجان رباط صلیبی پاره کرد تا بلافاصله بعد از عقد قرارداد با او، کل پولی که باشگاه صرف کرده بود دود شود. گاهی بهتر است به جای اسم‌ها، جوانان را دریابید و به آنها اعتماد کنید. این کلید خوشبختی است و تصاحب آن فقط اندکی جسارت می‌خواهد.