اصرار مدیر مستعفی، سکوت یحیی
نقطه پایان کجاست؟
عجیبتر اینکه افشای سریالی ویدئوها با کوچ آقای مدیر به پایان رسید و دیگر ادامه نیافت. نه اینکه رسولپناه هیچ تقصیری نداشته باشد. مسلما اینطور نیست و اتفاقا حضور او بدون رزومه روشن در راس هرم مدیریتی پرسپولیس از اساس زیر سوال است. با این حال او به شکلی حذف شد که چندان زیبنده یا منصفانه نبود. همزمان یحیی گلمحمدی هم با اظهارات تند و حملات پیدرپی به رسولپناه، آتشی را روشن کرد که هنوز زبانه میکشد. مدیر مستعفی پرسپولیس بلافاصله بعد از پایان کارش در فوتبال خواهان برگزاری یک مناظره تلویزیونی با گلمحمدی شد، اما سرمربی پرسپولیس این دعوت را نپذیرفت. از آن به بعد رسولپناه مدام درخواستش را تکرار کرده؛ بهطوری که حالا خودداری یحیی از مناظره با او، به یک نقطهضعف برای این مربی تبدیل شده است.
از قرار معلوم رسولپناه اسراری در سینه دارد که به گمان خودش با ارزش هستند. او همین دوشنبهشب بار دیگر خواهان برگزاری مناظره شد و محورهای آن را هم تایید کرد. سرپرست سابق باشگاه پرسپولیس مایل است در مورد مفاد قرارداد جدید یحیی در مقابل مردم با او مناظره کند. این همان قراردادی است که در دوره رسولپناه به نتیجه نرسید، اما بلافاصله بعد از تغییر مدیریت امضا شد. نحوه یارگیری یحیی گلمحمدی و لیست خروجی او هم دیگر محورهای پیشنهادی رسولپناه برای بحث هستند. او قبلا کدهایی داده بود که مثلا نشان میداد یحیی قصد داشته پیش از شروع فصل جاری جلال حسینی و امید عالیشاه را در لیست مازاد قرار بدهد. صحت و سقم این ادعاها روشن نیست، چون یحیی سکوت کرده و تمایلی برای گفتوگو با مدیر سابق باشگاه ندارد.
استدلال گلمحمدی برای امتناع از مناظره، حفظ آرامش پرسپولیس است. برهان بدی نیست. در همین دو ماه اخیر نتایج سرخپوشان بهتر شده و این تیم تمرکز فنی بیشتری پیدا کرده است. با این حال شاید بد نباشد یک بار برای همیشه، کلک این داستان کنده شود. یحیی میتواند در یکی از وقفههای لیگ، شاید اصلا بعد از مسابقات همین هفته که مصادف با تعطیلات نوروزی خواهد بود، بالاخره وارد گود شود و این داستان را تمام کند. اینکه رسولپناه هر چند روز یک بار بحث مناظره را پیش بکشد، جالب نیست. یادمان باشد خود یحیی این آتش را روشن کرد و مجادله با مدیران سابق باشگاه را آنقدر ادامه داد که کار به اینجا کشید. حالا همه از این بحثها خسته شدهاند. این داستان ملالآور یک «نقطه پایان» لازم دارد. اگر واقعا معتقدید دانستن حق مردم است، یک بار روبهروی هم بنشینید، گفتنیها را بگویید و غائله را ختم کنید. «گفتن» شاید هزار ترکش داشته باشد، اما ابهامات ناشی از «نگفتن» بیشتر است. گلمحمدی یا نباید از ابتدا این جدل را آغاز میکرد یا حالا که شروع کرده، باید در پایان یافتن آن سهیم شود. آیا مناظرهای تنها با یک طرف مشتاق، سرانجام فرصت برگزاری خواهد یافت؟