پرسپولیس و استقلال، به رنگی دیگر

 

*مردم تصمیم‌گیرنده می‌شوند؛ یکی از بزرگ‌ترین رنج و عذاب‌های هواداران پرسپولیس و استقلال در این سال‌ها ناشی از انتخاب‌هایی بوده که دولت برای کادر مدیریتی دو باشگاه انجام می‌داده است. در حقیقت مالکیت دولتی سرخابی‌ها باعث می‌شد وزارت ورزش به صلاحدید خودش اقدام به تعیین مدیرعامل در پرسپولیس و استقلال کند و به این ترتیب در بسیاری از موارد پای افراد غیرمتخصص و بی‌ربط به دو باشگاه باز شد. عجیب اینکه سال‌هاست دولت از سوی مجلس شورای اسلامی از کمک به ورزش قهرمانی منع شده و به همین دلیل قادر به یاری پرسپولیس و استقلال نیست، اما در عین حال برای آنها تعیین تکلیف می‌کرده است؛ شبیه پدری که به فرزندش نان نمی‌دهد، اما برای او تصمیم می‌گیرد! بدیهی است که در صورت واگذاری دو باشگاه، سهامداران برای این تیم‌ها تصمیم خواهند گرفت.

*مدیریت پاسخگو؛ از جمله آفت‌های جدی مدیریت دولتی در فوتبال، غیرپاسخگو بودن مدیران است. یک مدیرعامل- هر قدر هم که ضعیف باشد- می‌تواند تا زمانی که دولت صلاح می‌بیند در پستش باقی بماند؛ ولو اگر با تصمیمات غلط، زیان هنگفت به باشگاه تحمیل کند. در شکل اداره خصوصی اما سهامداران برای حفظ منافع خود به‌طور مستمر از مدیریت باشگاه توضیح خواهند خواست. این مساله ریسک اتخاذ تصمیمات غلط را بالا می‌برد و به به شکلی چشمگیر به سود باشگاه خواهد بود.

*امیدها به دریافت حق پخش؛ خودداری صداوسیما از پرداخت حق پخش تلویزیونی، اقتصاد فوتبال را در ایران «ویران» کرده و دست و بال باشگاه‌های ما را بسته است. در فوتبال مدرن، حق پخش تا ۷۰ درصد از هزینه‌های یک باشگاه را پوشش می‌دهد و این یعنی تیم‌های ایرانی ناچار هستند با کمتر از ۳۰ درصد ظرفیت درآمدی‌شان دخل و خرج کنند. یکی از مهم‌ترین عواملی که باعث شده تلاش‌های این سالیان برای وصول حق پخش به جایی نرسد، تعارفات دولتی و ریشه‌های نزدیک صداوسیما، باشگاه‌ها و حتی فدراسیون فوتبال بوده است. با این وجود وقتی مالکیت تیم‌ها خصوصی باشد، همه تعارفات از بین می‌رود. اگر سهامداران تصمیم بگیرند امتیاز پخش مسابقات را مثلا به یک سایت اینترنتی بفروشند یا اجازه ورود دوربین‌های صداوسیما را به ورزشگاه ندهند، دیگر هیچ تلفنی کارساز نخواهد بود.

*ارزش اقتصادی نتایج؛ در شیوه اداری دولتی، صد قهرمانی پیاپی یا صد ناکامی متوالی منجر به هیچ فراز و فرودی در ارزش اقتصادی باشگاه نمی‌شود و تنها ممکن است روی نرخ همکاری اسپانسرها با تیم موثر باشد. با این حال در شکل خصوصی، مخصوصا از نوع عرضه در بورس، شرایط به‌طور کامل متفاوت است. اینجا نتایج تیم به‌طور مستقیم ارزش اقتصادی پیدا می‌کند. حتما اخبار مربوط به افت و خیز سهام باشگاه‌های اروپایی بعد از کامیابی و ناکامی‌های مختلف را خوانده‌اید. به‌عنوان مثال سهام یوونتوس بعد از حذف از فصل اخیر لیگ قهرمانان ۱۲ درصد افت کرد، یا دو سال پیش سهام باشگاه رم بعد از پیروزی بر بارسلونا و حذف کردن آن، با ۲۴ درصد رشد، بیشترین صعود قیمت سهام در چهار سال قبل از آن را به ثبت رساند.