کشمکش باشگاهها با تیم ملی فوتبال المپیک
قربانی واقعی کیست؟
باشگاهها میگویند به بازیکنان خود که درلیست تیم المپیک هستند نیازدارند و اجازه حضورآنها دراردوها را نمیدهند، ازسوی دیگر مسوولان تیم ملی هم میخواهند بازیکنان مدنظر، با سایر بازیکنان هماهنگ شده و به اوج آمادگی برسند. با این شرایط میتوان گفت هر دو طرف حق دارند که بازیکنان خود را دراختیارداشته باشند. اما واقعیت این است که در این پروسه باشگاهها ضرر بیشتری میکنند و طبیعی است که برای دادن بازیکنان جوانی که ستاره تیمشان هستند مقاومت کنند. مثلا باشگاه سپاهان اعلام کرده اجازه جدایی امیدنورافکن برای حضور در اردوهای تیم المپیک را نخواهد داد. همین شرایط برای مهدی قائدی در تیم استقلال نیز وجود دارد. دراصل این باشگاهها هستند که هزینههای این بازیکنان را پرداخت میکنند و برنامهریزی آنها هم این است که با تمام پتانسیل خود برای قهرمانی در لیگ تلاش کنند. اما برخیها هم تاکید میکنند منافع ملی را به هیچ قیمتی نباید با خطرمواجه کرد. مثلا حسین کلانی پیشکسوت فوتبال کشورمان که مدتی پیش درهمین تیم المپیک هم مسوولیت داشت، دیروز گفته نباید فوتبال ملی را قربانی بازیهای باشگاهی کنیم. او توصیه کرده استیلی و فدراسیون نباید دراین موضوع عقبنشینی کنند.دراین شرایط از فدراسیون فوتبال انتظار میرود تدبیری به خرج دهد تا وضعیت باشگاهها و تیم ملی از این نابسامانی خارج شود هرچند که شاید این هم انتظار زیادی ازآنها باشد! البته راهکار سازمان لیگ این بوده که در مقاطعی بازیهای لیگ را یا به تعویق انداخته یا باشگاهها را مجبور کرده بدون بازیکنان جوان خود بازی کنند. درهرصورت بهنظر میرسد باشگاهها در این ماجرا قربانی سوءمدیریت میشوند و فدراسیون باید به فکر الگوبرداری از کشورهای موفق در اینخصوص باشد تا نه سیخ بسوزد و نه کباب.