نگاهی به آشفتگیهای لیگ برتر و لیگ یک؛ چرا این همه تیم؟
لزوم لاغرسازی فوتبال باشگاهی در ایران
۳۰ درصد بازیهای لیگ یک لغو شد!
برای روشن شدن آنچه میگوییم، تنها کافی است به مسابقات هفته اول لیگ یک نگاه کنید؛ جایی که قرار بوده ۹ مسابقه برگزار شود، اما سه بازی انجام نشد! اولین بازی لغوشده این هفته مربوط به ماشینسازی و بادران است که قرار بود روز شنبه انجام شود، اما بهدلیل مشکلات اداری پیش آمده برای ماشینسازی، لغو شد. در حقیقت ماشینسازی گرفتار یک دومینوی عجیب از بیبرنامگیها شده است. بعد از آنکه محمدرضا زنوزی مالکیت تراکتورسازی را در اختیار گرفت، گسترشفولاد دیگر تیم او در لیگ برتر بلاتکلیف باقی ماند. چون امکان حضور همزمان دو تیم با یک مالک در یک رده وجود ندارد، زنوزی باید گسترش را واگذار میکرد. وقتی برای این تیم مشتری نیامد، زنوزی امتیاز لیگ برتری تیمش را به ماشینسازی تبریز، دیگر باشگاه قدیمی آذربایجان شرقی واگذار کرد.
به این ترتیب ظاهرا مشکل گسترش از بین رفت، اما تیمی به نام ماشینسازی در لیگ یک دچار مشکل شد. چطور میشد یک ماشینسازی تبریز در لیگ برتر و یکی هم در دسته اول داشته باشیم؟ بنابراین قرار شد امتیاز ماشینسازی به مجموعهای در داخل استان واگذار شود، اما تاخیر در وقوع این اتفاق منجر به عدم صدور کارت بازی برای بازیکنان ماشینسازی و لغو دیدار هفته اول این تیم برابر بادران شد؛ مسابقهای که حالا بادرانیها سفت و سخت میخواهند ۳ بر صفر به سود آنها شود و گفتهاند اگر این اتفاق رخ ندهد به فیفا شکایت خواهند کرد! دیگر بازی لغو شده این هفته، مسابقه نفت تهران با سیاهجامگان بود. نفت، باشگاهی که فصل گذشته در لیگ برتر هم به روغنسوزی افتاده بود، حالا در لیگ یک نیز با تداوم مشکلاتش روبهرو است و فاصله چندانی با انحلال ندارد. تیمی که هیچ چیزش روشن نیست، فعلا مسابقه هفته اول با سیاهجامگان را از دست داده؛ دیداری که تیم مشهدی بهخاطر برگزاریاش به تهران آمد، اما انجام نشد و کمیته انضباطی هم نتیجه آن را ۳ بر صفر به سود میهمان اعلام کرد.
به این ترتیب نفت که از تیمهای موفق فوتبال تهران در یک دهه گذشته بوده احتمالا برای همیشه از عرصه تیمداری کنار خواهد رفت. سومین و آخرین بازی لغو شده هفته اول لیگ یک، مسابقه دیروز خونهبهخونه بابل و ملوان انزلی بود که تنها نگاهی به سرنوشت همین یک بازی، عمق سردرگمی و هرجومرج حاکم بر فوتبال باشگاهی کشور را روشن میکند. خونهبهخونه که پارسال به فینال جامحذفی هم رسید، در مسابقات فصل گذشته دسته اول در آستانه صعود به لیگ برتر بود، اما قافیه را به نساجی قائمشهر باخت. پس از آن مسوولان تیم بابلی مدعی شدند در بازی آخر نساجی برابر راهآهن تبانی رخ داده و به زعم خودشان مدارکی هم در این مورد در اختیار کمیته انضباطی قرار دادند، اما عدم رسیدگی فدراسیون به این شکایت منجر به اعتراض مالک خونهبهخونه و انصراف او از تیمداری شد. دیروز بنا بود خونهبهخونه در مسابقه هفته اول برابر ملوان به میدان برود، اما دستکم تا بعدازظهر و زمان تنظیم این مطلب، تیم بابلی رغبتی به بازی نداشت و همه اصرارها برای انجام مسابقه بیثمر باقی مانده بود. به این ترتیب روشن نیست سرنوشت سه تیمی که این هفته برابر رقبا بازی نکردند، بهخصوص نفت تهران و خونهبهخونه بابل به کجا خواهد کشید و آیا لیگ ۱۸ تیمی دسته اول ناگهان به ۱۶ تیم تقلیل مییابد یا نه؟
پریشانی لیگ برتر
لیگ برتر هم که بالاترین سطح از مسابقات باشگاهی در ایران محسوب میشود، نظم و نظام چندان قابل اعتنایی ندارد. ما هر سال حداقل یک تیم در این سطح داریم که با مشکلات شدید مالی، مالکیتی و مدیریتی مواجه است. یک سال شیرینفراز کرمانشاه، یک سال استقلال اهواز، یک سال نفت تهران و... گویا امسال هم قرار شده سپیدرود رشت این بار سنگین را به دوش بکشد؛ تیمی که در همان هفته سوم پول تسویهحساب با هتل را هم نداشت و با اتوبوس برای بازی با گسترشفولاد به تبریز رفت. خود گسترش هم از آن معماهای تاریخی فوتبال ماست؛ باشگاهی که مالکش به درستی مشخص نیست و کسی نمیداند آیا بهطور واقعی با زنوزی قطع ارتباط کرده یا نه؟ یکی دیگر از عجایب لیگ برتر ما، سونامی تغییرات وسیع و زودهنگام در ارکان باشگاههاست که بهوضوح نشان میدهد فوتبال باشگاهی ما بلوغ حرفهای لازم را ندارد. وقتی عمر مدیرعاملی صادق درودگر در تبریز به ۱۰ روز هم نمیرسد، چه میتوان گفت؟ کنارهگیری خداداد عزیزی از سپیدرود، تغییر سرپرست استقلال و... هم از دیگر تغییرات لیگ برتر در طول همین سه هفته بوده؛ چیزی که احتمالا در دنیای حرفهای فوتبال بیسابقه است!
مزایای لاغری
البته که وسعت ایران و شدت علاقه مردم سراسر این سرزمین به فوتبال باعث میشود دوست داشته باشیم لیگ برتر نه با ۱۶ تیم بلکه با ۲۰ تیم برگزار شود، اما حقیقت آن است که بضاعت سختافزاری و حتی مدیریتی ما تناسبی با اجرایی کردن این ایده ندارد. در این صورت اگر تعداد تیمها کمتر شود، تنها باشگاههایی وارد لیگ برتر یا حتی لیگ یک میشوند که مشکلات کمتری دارند. این مساله میتواند به کاهش هرجومرج در فوتبال، بهبود کیفیت فرمی و محتوایی و افزایش کنترلپذیری تماشاگران منجر شود. آنچه مسلم است اینکه درحالحاضر و با شرایط موجود، دو سطح اول فوتبال باشگاهی ایران کشش حضور ۳۴ تیم را ندارد.
ارسال نظر