آسیبشناسی حقوقی و اجتماعی آشوبطلبی تماشاگران فوتبال
استادیوم چگونه سیاسی شد؟
اما این موضوع از زوایای دیگری نیز قابل بررسی است. بهعنوان مثال یک حقوقدان تغییر شعارهای ورزشی به سیاسی در استادیومها را نتیجه اوضاع اقتصادی کشور دانسته و به تفسیر این موضوع پرداخته است. علی نجفیتوانا در این خصوص به «ایسنا» میگوید: «مردم درحال رانندگی، در خرید و فروش، در روابط اجتماعی و حتی در روابط خانوادگی، بهخاطر التهاب و عدم تعادل روحی - روانی قدرت برقراری یک ارتباط سالم را در اکثر موارد از دست دادهاند. رفتار انسان بازتاب شرایط محیط است.
در میادین ورزشی بهویژه ورزشگاههای بزرگ که گنجایش بالای ۱۰، ۲۰ هزار نفر را دارند جوانان خود را رها میکنند و بهجای پیروی از عقل و منطق، برخی تمام عقدهها و نیازهای درونی خود را با فریاد، توهین، پرخاشگری و خشونت کلامی و جسمی نشان میدهند چون تصور میکنند مورد شناسایی قرار نمیگیرند. نکتهای که باید مورد توجه دولتمردان قرار بگیرد مشکلات اقتصادی و بیکاری است. این فشارها باعث میشود که شعارهای ورزشی و هنجارمند تبدیل به شعارهای سیاسی شوند. این شعارها، شعارهای مطالباتی است. مردم با این شعارها درخواست رسیدگی به وضعیت اسفبار اقتصادی را دارند. در چنین شرایطی برخورد خشونتآمیز و رفتارهایی مثل استفاده از ماشینهای ضدشورش و آبپاش در ورزشگاهها در حد یک مسکن است. بهترین راه برای جلوگیری از تداوم این صحنهها آسیبشناسی و دریافت چرایی این رفتارها است.»
اما یک جامعهشناس فوتبال نیز از زاویه دیگری این موضوع را بررسی میکند. رضا شجیع در مورد خشونت در استادیومها به خبرگزاری مهر میگوید: «استادیوم چیزی جدا از جامعه نیست و بهصورت ویترین و کاملا شفافتر چیزی که در بطن جامعه وجود دارد را بازتاب میکند. فوتبال و اساسا ورزش این فرصت را به هوادار میدهد تا جنگ نمادین را به یک جنگ واقعی تبدیل کند و از طریق آن هیجانات و احساسات خود را نشان دهد. در دنیا این رویه در ورزشگاهها کنترل شده است. موضوع این است که ما در استفاده از تجارب موفق دنیا در زمینه هواداری ناتوان هستیم. ما در الفبای مدیریت هواداران گرفتار ماندهایم و نیروهایی که برای مقابله با مجرمین حرفهای یا اغتشاشگران خیابانی تعلیم دیدهاند، مدیریت نظم ورزشگاه را به عهده دارند و بعضا اقداماتی انجام میدهند که خود این اقدامات باعث تحریک هواداران میشود.»
ارسال نظر